امام سجّاد عليهالسلام :حقّ مادرت بر تو اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس ديگرى را حمل نمىكند و از ميوه دلش به تو داد كه هيچ كس به ديگرى نمىدهد .
منبع: الأمالى ، صدوق ، ص453 .
|
موضوع: "کوتاه و خواندنی"وَ أمّا حَقُّ اُمِّكَ فَأنْ تَعلَمَ أنَّها حَمَلَتكَ حَيثُ لايَحتَمِلُ أَحَدٌ أَحَدا و أعطَتْكَ مِن ثَمَرَةِ قَلبِها مالا يُعطِي أحَدٌ أحَدا
امام سجّاد عليهالسلام :حقّ مادرت بر تو اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس ديگرى را حمل نمىكند و از ميوه دلش به تو داد كه هيچ كس به ديگرى نمىدهد . منبع: الأمالى ، صدوق ، ص453 . قالَ عَلِىٌّ عليهالسلام: يُسْتَدَلُّ عَلَى الاْءِدْبارِ بِاَرْبَعٍ: سُوءِ التَّدْبيرِ وَقُبْحِ التَّبْذيرِ وَقِلَّةِ الاْءِعْتِبارِ وَكَثـْرَةِ الاْءِعْتِـذارِ
على عليهالسلام فرمود: نشان بدشانسى و ادبار، چهار چيز است: تدبير و چاره انديشى بد، خرج كردن ناپسند، كم عبرت و پندگرفتن و زياد عذرخواهى كردن. منبع: غررالحكم، ج 6، ص 3109، حديث 10958. حجت الاسلام علي بهجت فرزند آیت الله محمد تقی بهجت درباره توصیه پدر به درس خواندن در مراسم گرامیداشت ایشان گفت: آيت الله بهجت علمش را از همان كودكي به معرفت رساند و به همه توصيه ميكرد درس را به گونهاي بخوانيد كه در پايان دوره متخصص آن باشيد يعني مُستفي درس بخوانيد اما پله پله همراه با درس در مراقبت، حضور و انسانيت بالا برويد.
مادر شهید فهمیده در مراسم جشن میلاد حضرت زهرا سلامالله علیها و بزرگداشت مقام زن درباره اعزام و شهادت شهید فهمیده و برادرش خاطرات جالبی تعرف می کند که خواندن آن خالی از لطف نیست: دريا غريق مرحمت بي كران تو
هفت آسمان تجلي رنگين كمان تو
خورشيد ناز مي كشد از ذرهاي خاك
آنجا كه صبح مي گذرد كاروان تو
صدها فرشته بال نهادند بر زمين تا دامن خديجه شود ميزبان تو
بهتر شد آن زنان قريشي نيامدند
حوا و مريم اند پرستار جان تو
بر قلبهاي خسته ما هم نزول كن
اي جبرئيل تا به سحر هم زبان تو
يك شاخه ياس در دل مجروح كاشتيم
تنها به احترام مزار نهان تو
در بارش است رحمت بي حد ابر تو
پنهان شده است مثل شب قدر قبر تو
تسبيح تو كه تربت حمزه به قاب داشت
در سينه اش شميم دعاهاي ناب داشت
از كور نيز وقت سخن رو گرفته اي
هر چند چهره تو ز نور احتجاب داشت
در شكر روز ه ا ي كه در سه افطار با تو بود
دستت براي خواهش سائل جواب داشت
جسمت نخواست رخت عروسي به تن كند
از بسكه از بساط جهان اجتناب داشت
با عطر يازده سحر اين باغ آشنا ست
هر چند عمر مادر گلها شتاب داشت
بيتي به شعر صائب تبريزي آمده است
آن شاعري كه طبع روان همچو آب داشت
((چون صبح زندگاني روشندلان دمي است
آن هم دمي كه با عث احياي عالمي است ))
اي جلوه شكوه و جلال پيمبري
تو حجت هميشه به آل پيمبري
قد راست كرده بود و تنومند مانده بود
از آب چشمه ي تو نهال پيمبري
آنجا كه بحث كيفيت عرش مي شود
جز سينه ي تو نيست مثال پيمبري
مرهم به زخم هاي احد بيشتر بنه
تو با خبر هميشه ز حال پيمبري
كمتر به سينه جاي بده بوسه ي نبي
جاري شده است اشك زلال پيمبري
اين لحظه هاي اخر از احمد جدا مباش
اسوده نيست بي تو خيال پيمبري
قدري صبور باش بهشت دل نبي
تو زود مي رسي به وصال پيمبري
چون تو تمام آينه خلق احمدي
هر روز روز تو ست به سال پيمبري
ايام شادماني و روز ولادت است
هنگام شاد بودن و وقت عبادت است
در مصحف خداي تعالي نوشته بود
اين نور با طهور ولايت سر شته بود
پيش از شروع خلقت اين خاك و آسمان
اين دانه را به مزرعه عرش كشته بود
از بسكه بود دست توسل به سمت تو
هر گوشه اي ز چادر تو رشته رشته بود
چندي به التماس زمين كرده اي نزول
اين آخرين مسافرت يك فرشته بود
عالم هنوز طعم محبت به جان نداشت
حب تو در صحيفه مومن نوشته بود
ما را ببخش مدح تو كوثر نداشتيم
ما غير چند واژه ابتر نداشتيم
هر دختري كه ام امامت نمي شود
يا مادر پيمبر رحمت نمي شود
در مجمع خلايق حق فاطمه يكي است
اين وحدت است شامل كثرت نمي شود
آنجا كه پاي كفو علي هست در ميان
هر دختري كه لايق وصلت نمي شود
از اينكه آب مهريه ات بود روشن است
هر خانه اي كه خانه رحمت نمي شود
فردا بيا كه باز قيامت بپا كني
اي بانويي كه بي تو قيامت نمي شود
با اشتياق سمت صراط آوريد رو
زهرا بدون برگ شفاعت نمي شود
اين سينه باز حال و هواي مدينه خواست
يا رب دعاي كيست اجابت نمي شود
آخر مدينه راز پس پرده داشته است
آخر مدينه يار سفر كرده داشته است
لطف مدام حضرت ياسين به دست توست
آري دعا به دست تو آمين به دست توست
آنجا كه سينه در تب اندوه سوخته است
آرامش دوباره وتسكين به دست توست
پير خمين جلوه ي فرزندي ي تو داشت
يعني كه عزت و شرف دين به دست توست
آنجا كه ابر فتنه گري سايه گسترد
نابودي تمام شياطين به دست توست
اسلام با دعاي تو پيروز مي شود
آري كليد فتح فلسطين به دست توست
اين انقلاب جلوه اي از كوثر تو بود
بر روح تو سلام خدا و دو صد درود سروده جواد محمد زماني
|