خانم مهمان داشت. کتاب هایم را برداشتم رفتم اتاق آقا درس بخوانم. کمی که گذشت، بلند شد رفت برایم چای آورد. با خجالت گفتم “شما چرا زحمت کشیدید؟”
گفت “آدمی که درس می خواند محترم است.”
موضوع: "کوتاه و خواندنی"
زن در آفرینش در بعد روحى و جسمى از همان گوهرى آفریده شده که مرد آفریده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیت یکسان و یگانهاند و تمایز و فرقى در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست.
قرآن به صراحت در آیه یک سوره نساء از این حقیقت پرده برمىدارد و میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا … ای مردم بترسید از پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن بر انگیخت و بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست میکنید و درباره ارحام کوتاهی مکنید که همانا خدا مراقب اعمال شما است.»
بنابراین زن در آفرینش از همان جوهر و گوهر مرد است و اندیشه یکسانى و یگانگى ماهوى زن و مرد، اندیشه قرآنى است که از آیات الهى به روشنى بهدست مىآید.
وی درباره آفرینش زن در ادیان الهى گفت: در تمام مذاهب و ادیان الهى آمده است که زن و مرد از «نفس واحده» آفریده شدهاند، اسلام، زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار مىداند و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است مىبیند و هر دو را در یک ردیف قرار داده و با خطاب یا «ایّها النّاس و یا ایّها الّذین آمنوا» مخاطب ساخته است.
اسلام با این خطابش زن را که در قعر ذلت و پستى بود و از هرگونه حقوق فردى و اجتماعى خویش محروم بود و بهعنوان یک موجود ناقص که فاقد روح و اراده و اختیار باشد معرفى شد بود، به اوج عزت و سرافرازى صعود داد و تاج افتخار کرمنا بنىآدم را بر فرق او نهاد و او را همردیف با مرد انسان و خلیفة اللّه فىالارض نامید.
اسلام با این بیان بر تمام عقاید و باورهاى جاهلى و ادیان تحریف شده که زن را موجود وابسته و غیرمستقل و در مرتبه پایینتر از مرد و طفیلى آن مىدانستند بىاعتبار نموده و بر همه آنها خط بطلان کشید.
در اسلام، برخلاف سایر ادیان و عقاید و باورهاى حاکم بر جامعه آن روز، زن در بسیار از مسائل و کارها مساوى و همطراز با مرد ذکر شده است، گرچه در بعضی چیزها بین این دو به حسب ظاهر تفاوت احساس مىشود، مانند سهم ارث و یا واگذارى مسئولیت خانواده بهعهده مرد و امثال اینها، ولى اینگونه تفاوتها ارتباط با موقعیت اجتماعى و شرایط طبیعى آنها دارد و هیچگونه فرقى از نظر جنبههاى انسانى و مقامات معنوى میان زن و مرد در برنامههاى اسلام وجود ندارد و هر دو مساوى و برابر هستند.
برابری و مساوات مرد و زن را در تساوی از نظر خلقت است اگر بخواهیم نظر قرآن و خطابات قانونى او را درباره خلقت زن بدانیم لازم است ابتدا به سرشت زن و مرد که در سایر کتابهاى مذهبى مطرح شده توجه کنیم، و نیز با عقاید و باورهاى مردم آن زمان لااقل با عقیده مردم شبه جزیره عربستان که قرآن در آنجا نازل گردیده نسبت به این موضوع آشنایى پیدا کنیم تا بهخوبى و روشنى بیان قرآن در اینباره معلوم شود.
از کتابهاى مذهبى که امروز در دسترس مىباشد و پیروان قابل توجه هم در دنیا دارد تورات و انجیل است، زن در این دو کتاب از نظر خلقت و آفرینش مانند جهات دیگر، در مرحله پایینتر و جنس پستتر از مرد معرفی شده است.
*حجتالاسلام محمدرضا خوشخو، رئیس بنیاد مهدویت خراسان جنوبی
من در انتخابات شرکت میکنم تا خودم انتخاب کنم سرنوشت چهار سال سیاسی ، اقتصادی و فرهنگیم را
در انتخابات شرکت می کنم تا یک سال بعد، دو سال بعد، سه سال بعد و حتی چهار سال بعد استوار بگویم انتخاب خودم بود نه یک معادله از پیش تعیین شده!
حضر زیبنب (س) فرمود: « بی گمان نیای گرانقدرم محمد (که درود خدا بر او باد) برای ما زنان، حقوقی مقرر داشت که همسرانمان باید آن را رعایت کنند، درست همان طور که بر آنان حقوقی مقرر فرمود که رعایت آنها بر ما لازم است.»
حضرت زینب (که درود خدا بر او باد) در روایت دیگری گفته است: « نیای گرانقدرم محمد (که درود خدا بر او باد) می فرمود: هنگامی که زن درست اندیش و درست کردار نمازهای پنجگانه اش را بخواند، و روزه ی رمضان را بگیرد، و دامان خود را پاک و پاکیزه دارد، و با همسرش هماهنگ گردد و حقوق او را رعایت کند، به او گفته می شود از هر یک از درهای بهشت که می خواهی بر بهشت زیبا و پرنعمت خدا درآی. »
منبع: کتاب زندگانی حضرت زینب از ولادت تا رحلت” نوشته آیت الله سید محمد کاظم قزوینی
«خالد امجد موسی» از اهالی جنوبی شهر غزه معلول حرکتی و ذهنی است، در کودکی به خاطر گریه های طولانی پدر و مادرش برای اینکه شاید ساکت شود و دیگر گریه نکند قرآن را از طریق رادیو و تلویزیون به گوش او میرسانند.
در چهار ماهگی به قرآن پاسخ می دهد و با تلاوتهای «عبدالباسط عبدالصمد» دست از گریه کردن برمیدارد و این می شد که خانواده برای فرار از گریه های مداوم، او را کنار تلویزیون می گذارند تا قرآن گوش دهد و گریه نکند.
پس از چهار سال مداومت در گوش دادن به قرآن به طور کاملا اتفاقی خانواده متوجه می شود که او با شنیدن قرائت قرآن، پیشاپیش قاری آیات را قرائت میکند.
برایش معلم می گیرند و به طور جدی در حفظ قرآن کمکش می کنند.
حالا در هشت سالگی خالد حافظ کل قرآن شده است، کسی که همه دکترها گفته بودند که او بزرگ نخواهد شد، حرکت نخواهد کرد و سخن نخواهد گفت.
به واقع خدا بر همه چیز قادر است.
من نامش را معجزه نمی گذارم، این قدرت خداوند است، این سنت خداوند است.
منبع: با تلخیص از خبرگزاری المنار