نوشته : صادق کرمیار
انتشارات : نیستان
نامیرا اشاره ای داره به داستان کربلا و امام حسین البته قبل از شروع قیام هست . داستان کوفیان که چگونه به فکر دعوت امام می افتند و چگونه بعدا پا پس می کشند و البته حالت داستانی داره و ما بر زید همسرش سلیمه و عبدا… از بزرگان خاندان زید تمرکز داریم که چگونه در این وسط با شک و تردید دست به گریبان هستند و در نهایت چگونه تصمیم گیری می کنند .
خوب از آقای کرمیار قبلا داستان هایی را معرفی کردم و این یک کتاب جا موند . کتاب نسبتا قشنگیه حالا در مورد عاشورا زیاد خوندیم اما من باب پرداختن به داستان یکی دو فرد خاصش جالب بود و موضع گیری های عبدا… تفکرات و تغییر جهت دادنش هم برام جالب بود اما راستش این اسامی عربی شبیه به هم یک مقادیری اذیتم می نمود .
قسمت های زیبایی از کتاب
آن ها بهشت خداوند را آرزو می کنند در حالی که نه مالی در راه خدا داده اند و نه جان خویش را به خطر انداخته اند .
از او زیان کارتر کسی است که دشمن خود را خویش می پندارد و دوست خود را دشمن !