[سوره البقرة (2): آيه 118]
وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
كسانى كه نمىدانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمىگويد؟ يا آيه و نشانهاى بر خود ما نمىآيد؟ همچنين گروهى كه قبل از آنان بودند مثل گفته آنان را گفتند، دلها (و افكار) شان مشابه است، ولى ما (به اندازهى كافى) آيات و نشانهها را براى اهل يقين (و حقيقتجويان) روشن ساختهايم.
نكته ها: تفسير نور، ج1، ص: 190(با تصرف و تلخیص)
باز هم تقاضاى نابجا از سوى گروه ديگرى از كفّار! افراد ناآگاه، در برابر دعوت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله : چرا خداوند مستقيماً با خود ما سخن نمىگويد؟ چرا بر خود ما آيه نازل نمىشود؟!
قرآن براى جلوگيرى از اثرات سوء احتمالى اينگونه سخنهاى ياوه و بيجا بر ساير مسلمانان و دلدارى به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله، سؤال و خواست آنها را خيلى عادّى تلقّى مىكند كه اين سؤالات حرف تازهاى نيست و كفارِ قبل از اينها نيز از انبياى پيشين چنين توقّعات نابجا را داشتهاند.
سپس مىفرمايد:
طرز تفكّر هر دو گروه به يكديگر شباهت دارد، ولى ما براى اينگونه درخواستها اعتبار و ارزشى قائل نيستيم. چرا كه آيات خودمان را به قدر كفايت براى طالبان حقيقت بيان كردهايم.
توقّعات نابجا، يا به خاطر روحيّه استكبار و خودبرتربينى است و يا به خاطر جهل و نادانى. …
پيام ها:
1 اصالت به تلاش و لياقت است، نه تقاضا و توقّع. گروهى هستند كه به جاى تلاش و بروز لياقت، هميشه توقّعات نابجاى خود را مطرح مىكنند. «لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ»
2 سنّت خداوند اتمام حجّت و بيان دليل است، نه پاسخگويى به خواسته ها و تمايلات نفسانى هر كس. «قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ»