در آموزههاي اسلامي ارزشهاي انساني كه ملاك سنجش انسانهاست براي زن و مرد به طور يكسان ترسيم شده است. چون خاستگاه ارزشها و فضائل، نفس و روح انسان است نه جسم او، و زن و مرد در نفس و روح تفاوت ندارند.
آياتي كه علم و جهل، ايمان و كفر، عزّت و ذلت، سعادت و شقاوت، فضيلت و رذيلت، حق و باطل، صدق و كذب، تقوا و فجور، اطاعت و عصيان، انقياد و تمرّد، غيبت و عدم غيبت، امانت و خيانت و مانند آن را مسائل ارزشي و ضد ارزشي ميداند و هيچ يك از اوصاف نيز نه مذكر است و نه مؤنث، به اين معنا كه بدن انسان مسلمان يا كافر، عالم يا جاهل، متقي يا فاجر، صادق ياكاذب نيست. و به عبارت ديگر اگر در مسائل علمي و مسائل عملي كه ملاك و معيار ارزش است هيچ سخني از مذكر و مؤنث نبود، يقيناً موصوف آنها يعني روح نيز مذكر و مؤنث نخواهد بود.
مرحوم علامه طباطبايي در اين رابطه ميفرمايد: مشاهده و تجربه حكم ميكند كه زن و مرد دو فرد از نوع واحد هستند يعني دو فرد انساني، زيرا تمام آنچه در مردان آشكار است در زنان نيز پيداست. بروز آثار يك نوع نشان دهنده تحقق خارجي آن نوع است بلي در ميان اين دو صنف آثار مشترك، شدت و ضعف وجود دارد ولي اين تفاوت سبب بطلان حقيقت نوع دو قوّه نيست. از اين جا روشن ميشود كه كمالات نوعي كه براي يك صنف ميسور است براي صنف ديگر نيز دست يافتني است.
مانند كمالاتي كه با ايمان و اطاعت الهي براي هر دو صنف قابل تحصيل است يكي از جامعترين سخنان كه آن را بيان ميكند اين آيه است: «انّي لااضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثي بعضكم من بعض؛(1) من عمل هيچ عمل كنندهاي را چه زن و چه مرد تضييع نميكنم».(2)
علاوه بر اين در سوره مباركه احزاب نيز اين حقيقت به صورت تفصيلي تبيين ميشود و ويژگيهاي اساسي زن و مرد را از جهت معنوي در كنار يكديگر و همچون دو كفه يك ترازو قرار ميدهد و براي هر دو پاداشي يكسان بدون كمترين تفاوت در نظر ميگيرد و از نظر روح انساني آنها را از هم جدا نميسازد و به عبارت ديگر: در اين سوره سخني جامع و پرمحتوا درباره همه زنان و مردان و صفات برجسته آنها بيان شده است و اوصاف اعتقادي و اخلاقي وعملي و همچنين پاداش عظيم آنها را يكسان تبيين كرده است.
ادامه »