کودکان به این دلیل که یا توانایی گفتاری ندارند یا در این توانایی مهارت لازم را کسب نکردهاند، با پرت کردن اشیا به اطراف یا انجام حرکاتی مثل کوبیدن پا به زمین و … روی نظرشان پافشاری میکنند، خصوصا در سن 2 تا 4 سالگی که بچهها در این سن و سال تمایل دارند همه چیز را برای خودشان داشته باشند.
در این مواقع برخی از والدین فکر میکنند بچههایشان با آنها لجبازی میکنند در حالی که کار به ظاهر لجبازانه از آنها به این دلیل سرزده که نمیتوانند درباره چیزی که میخواهند توضیح دهند.
بخشی از موضوع لجبازی کودکان به نحوه برخورد پدر و مادرها به بچهها برمی گردد. اغلب به علت کوچک بودن آپارتمانهای مسکونی، والدین از بچه ها می خواهند جیغ و فریاد نزنند و هر چیزی را که بچه می خواهد در اختیارش قرار می دهند، خصوصا زمانی که تمایل به تغییر رفتار کودک دارند، در این حالت لجبازی کودک بیشتر می شود و اتفاقا والدین هم زودتر تسلیم میشوند و کودکان به راحتی تغییر رفتار را نمی پذیرند.
اوضاع وقتی بدتر می شود که والدین واکنشهای اشتباه نشان می دهند و در برابر خواستههای کودک، برخواسته خود اصرار می کنند و آنقدر این پافشاری دو طرفه تداوم می یابد که به رقابت و لجبازی میان والدین و کودک منجر میشود در این حالت والدین به طور غیرمستقیم به کودک آموزش می دهند که لجبازی کند، در حالی که کودک اصلا لجبازی کردن را بلد نبوده است.
همچنین در مواردی که والدین در برابر خواسته های کودک شروع به توجیه و آوردن دلایل منطقی و طولانی کنند، توضیحاتی که نه بچه به آن توجه می کند و نه اصلا آن را می فهمد، در این مرحله وقتی بچهها به حرف والدین گوش نمی دهند، پدر و مادر فکر میکنند کودک لجبازی می کند، در حالی که تمامی این عکس العملها مرحله ای از رشد کودک به حساب می آید.
* دکتر آناهیتا خدابخش کولایی روانشناس