امام(ره) به حضرت آیت ا… خامنهای فرموده بودند که از آقای بهجت استفاده کنید. ایشان هم نامهای مینویسند و به حاج آقا مصباح میدهند که این را شما لطف کنید و به آقای بهجت بدهید.
البته آن طور که من اطلاع دارم، حاج آقا برای ثبت این مکاتبات حساس شرط میگذارند که من به شرطی نامه رسانی میکنم که نامه را ببینم و نسخهای هم کپی کنم و نگه دارم.
حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت ا… مصباح داشتند، قبول میکنند. ظاهرا حضرت آقا تقاضای دستورالعمل داشتند که آیت ا… مصباح میآوردند و آیت ا… بهجت هم در پاسخ در مواقعی خودشان مینوشتند و در مواقعی هم به حاج آقا میفرمودند که این موارد را بنویسید و به ایشان تحویل بدهید…
تا این که امام از دنیا رفتن، یادم است ما مشهد بودیم که حاج آقا مصباح برای بیعت با آقا به تهران آمده بودند و از آنجا هم به مشهد آمدند. ما خدمتشان رسیدیم و از اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند که برای بیعت خدمت آقا رفته بودم ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم، چون آیت ا… بهجت یک نامه چهار صفحهای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند.
شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض میکنم…. بعد آقا به آیت ا… مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلیها از مردم و مسؤولین با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه؛ الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون میدانم ایشان اصلا بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمینویسند و صحبت نمیکنند.
منبع : هفته نامه پرتو سخن، حجتالاسلام حسن رمضانی از شاگردان علامه