آیتالله جوادی آملی: آباد کردن زمین به داشتن فرزند صالح و سالم است/ به منظور پرهیز از اختلاط باید خانمها اداره امور مربوط به خود را به دست گیرند و تمام نیازهای مربوط به زنها را خود زنها انجام دهند/ مادر شدن مسئولیتی است بر عهده زنان و دولت باید در این راه گام بردارد.
به نقل از نسیم، این مفسر قرآن کریم در دیدار مدیر و اعضای هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده وابسته به مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران اظهار داشت:
- با پیروزی انقلاب اسلامی دروازه ایران به روی شرق و غرب باز شد؛ رهآورد این ارتباط هم از نظر علمی، حسی و تجربی و هم از نظر عملی قابل بررسی است.
- محور بحث در انسانشناسی، علوم تجریدی است آنچه به خورد ما دادند یا به دنبال آن رفتیم علوم تجربی بود و چه بسیار همایشها که به بیماریهای مشترک بین انسان و دام اختصاص یافت، اما ما به دنبال انسانپروری هستیم نه دامپروری.
- وقتی سوره احزاب را میخوانی که آن گاه که مرد نامحرم زن نامحرم را نگاه کرد و طمع کرد آن گاه قلبش مریض است، آن که به دنبال بیماریهای مشترک انسان و دام میرود، نمیداند این مریضی قلب چیست.
- موضوع بحث انسانپروری، خلیفهاللهی است، حرمتی که قرآن برای انسان قائل شد این بود که گفت میخواهم خلیفه تعیین کنم و نفرمود میخواهم «خلیف» تعیین کنم؛ این «ه» مربوط به تانیث نیست، «ه» مبالغه است مانند علامه یعنی باید خیلی جانشین باشد، البته انبیا و اولیا قله خلافت را دارند و سایر انسانها سایر مراحل خلافت را کسب میکنند.
- در انسانپروری اول طرح و برنامه مهم است و بعد اجرائیات.
- نیمی از جامعه را بانوان تشکیل میدهند مردان جامعه همان احتیاجاتی را دارند که زنان دارند و به منظور پرهیز از اختلاط باید خانمها اداره امور مربوط به خود را به دست گیرند و تمام نیازهای مربوط به زنها را خود زنها انجام دهند.
- قرآن میفرماید اگر راه راست را پیش گرفتید و به بیراهه نرفتید خداوند شما را با اولاد یاری میکند، طریقه استفاده از این مدد استغفار است.
- خانمها باید مطالبات خود را بفهمند زنان باید این واجب مطلق را که مقدمات آن تحصیلی است به دست آورند و این مطالبه رسمی جامعه زنان شود.مادر شدن مسئولیتی است بر عهده زنان و دولت باید در این راه گام بردارد.
- کلمه «استعمار» را یکی از مقدسترین واژههای قرآنی است که اکنون به صورت نحسترین کلمات درآمده است استعمار قرآنی به این معنا است که خداوند همه امکانات و هوش و خرد را به انسان عطا کرد و سفرهای را برای انسان چید، تا انسان زمین را آباد کند، بیگانهای را در این سفره راه ندهد و خود آقا و سرور خود باشد.
- آباد کردن زمین به داشتن فرزند صالح و سالم است، این مطالبه خدا از ما است که راه آن نیز برای ما مشخص است.
- سکینت جامعه بر عهده زنان است، اگر زن نتواند سکینت جامعه را تامین کند، رسالت الهی خود را انجام نداده است.
- حضرت زهرا(س) در حدیثی فرموده اند که زینت زن را در ندیدن هیچ مردی و ندیدن او از سوی هیچ مردی است، معنای این سخن آن نیست که زن از منافع جامعه محروم شود، بلکه آن است که همه کارهای خود را به وسیله خود انجام دهد.
- ما تا ابد نیازمند اعقاب خود هستیم، بسیاری تصور میکنند مردن پوسیدن است، اما دین میگوید مردن از پوست به درآمدن است و فرزند تنها مشکل دنیا را حل نمیکند بلکه مشکل آخرت را هم حل میکند.
موضوعات: "فرهنگی- اخلاقی" یا "عفاف و حجاب"
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:
یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که ازبیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگهایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت.
مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم… چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم…
منبع: وبلاگ محجبه ها فرشته اند
با واقع نگری و مطالعه در روایات دیگر و گوشه های تاریخ باید خطبه فدک را از حد یک سخنرانی حماسه ای و یا اظهار مصیبت و شکایت از اینکه اوضاع عادی که در عصر حیات پیامبر صلی الله علیه وآله بوده و از دست رفته است خارج کرد، و حتی نه به عنوان اعتراض به سیاست مالی و اقتصادی دولت انتخابی که بر اساس شوری شکل یافته، و نیز نه به عنوان موضوع شخص، یعنی درخواست مساحتی از زمین که ذخیرهی اقتصادی یک خانواده است و یا نزاع مادی در سرزمین محدود به اسم فدك و یا دستیابی به سرزمین غله خیز تلقی کرد. بلکه فدك، رمز قیام تاریخی است که از حدود حجاز گذشته و پایه ریزی حکومت جهانی می باشد.
فدك، انقلابی است برای برانداختن اساس حکومت و نهادن سنگ زیربنائی است که تاریخ بعدی را تشکیل خواهد داد.
فدك، انقلاب بر علیه سیاست دولت وقت و برای برگرداندن خلافت عظمای الهی و اصلاح ملتی است که با نادیده گرفتن همه زحمات و خون دلها می خواهد به جاهلیت نخست برگردد. و اگر در طی خطبه صحبتی از مطالبه میراث و یا نحله (پیشکشی) به میان آمده مربوط به آن مقداری است که مرتبط به زعامت کبری و حکومت جهانی می شود و به عبارت واضحتر صحبت اسلام و کفر، ایمان و نفاق، و مسئله نص و شوری است.
استاد گرانقدر حضرت آیة الله عزالدین حسینی زنجانی در کتاب «شرح خطبهی حضرت زهرا علیهاالسلام»، خطبهی فدکیهی بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام را با دقت مثال زدنی و موشکافانه، مورد شرح و بررسی بسیار عالمانه قرار داده که شایسته توجه تشنگان معارف ناب فاطمی، خصوصا پژوهشگران و محققان عرصه دین می باشد.
این کتاب ارزنده توسط دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، در 2 جلد، نشر گردیده است.
مرحوم شیخ بهایی در کتاب «الوجیزه» در تعریف حدیث مینویسد: اَلحَدیثُ قَولُ المَعصومِ اَو ما یَحکی قَولَهَ اَو فِعلَهُ اَو تَقریرَه؛ حدیث همان سخن معصوم است و هر آنچه که حکایت از گفتار، اعمال و تقریر او داشته باشد.
برای انسانهایی که چند قرن بعد از معصومین حضور دارند، دیگر شنیدن از خود معصوم امکانپذیر نیست، پس آنچه در این میان مهم است، راههای رسیدن این سخنان، از طریق کسانی است که آن کلام را برای ما حکایت میکنند. این حکایت، گاه حکایت سخن حضرات معصومین است، گاه حکایت یکی از اعمال و کارهایی است که آنها انجام دادهاند و گاه حکایت تأییدی است که بر عمل یکی از مسلمانان دارند که در اصطلاح به آن «تقریر» میگویند. در هر صورت، وجه مشترک تمام احادیث، راهگشا بودن آنهاست که میتواند برای قرنهای متمادی برای مؤمنان راهنما باشد.
به همین مناسبت و در مطالبی سلسلهوار، دعاهای وارده از امام علیبن موسیالرضا(ع) به عنوان نمونهای از احادیث راهگشا و پندآموز بیان میشود.
«لک الحمد ان اطعتک، ولا حجة لی ان عصیتک، ولا صنع لی و لا لغیری فی احسانک، ولا عذر لی اسأت. ما اصابنی من حسنة فمنک، یا کریم، اغفر لمن فی مشارق الارض و مغاربها، من المؤمنین و المؤمنات.»
امام رضا(ع) در مناجات با خداوند متعال در حال سجده چنین میگفتند: حمد و ستایش برای توست اگر تو را اطاعت کنم، و هیچ دلیل ندارم اگر تو را نافرمانی کنم، و در نیکی و احسانت هیچ کاری (و دخالتی) از طرف من یا غیر من انجام نشده است، و هیچ عذری ندارم اگر بدی کنم. هر حسنه و خوبی که به من میرسد از توست1، ای کریم (و بزرگوار) بیامرز هر مرد و زن با ایمانی را که در نواحی مشرق و مغربزمین است.
پینوشت:
1. عبارت «ما اصابنی من حسنة فمنک» اشاره دارد به آیه 79 سوره نساء: «ما أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ»
هر کاری میکنم، انگار نفسم خدا را قبول نمیکند، کتابهای زیادی نیز در این زمینه مطالعه کردهام ولی نه تنها اثر نداشته بلکه مرا در گودال عمیقتر و باتلاق چسبانتری میکشاند. بسیار مشتاقم که حتی 1 دقیقه طعم ایمان را بچشم. (معماری/دزفول)