اخیرا در شبکه های اجتماعی و رسانه ها تصاویری از حواشی مراسم خاکسپاری هوگو چاوز با حضور رئیس جمهور منتشر شده که نظرات متفاوتی راجع به آن منعکس شده است.
فیس بوک که رفته بودم کلی نظرات دیدم، اما چیزی که جالب تر بود در گوگل پلاس نگارش شده بود، یک داستان کوتاه:
دو طلبه داشتند کنار رودخانه ای راه می رفتند. پیرزنی کنار آب ایستاده بود و نمیتوانست از آب عبور کند. طلبه ی اول بی درنگ کفشهایش را درآورد پیرزن را گرفت و آنسوی آب به زمین گذاشت… . طلبه ی دوم نگاه کرد و هر دو به راه افتادند. یکساعت بعد طلبه ی دوم سکوت را شکست و گفت هنوز دارم به این فکر میکنم که کاری که تو کردی اشکال شرعی نداشت؟
طلبه ی اول گفت: «من چند ثانیه بیشتر پیرزن را به دوش نگرفتم، اما گویا یکساعت است که از دوش تو پایین نیامده!»*
منبع: صفحه شخصی وحید یامین پور در پلاس