وقتی مامان می شی دیگه مثل قدیما نمیتونی بری دستشویی و هر وقت دلت خواست بیای بیرون… حداکثر زمان ۲ تا ۳ دقیقه ست!!! بعضی وقتا هم این زمان به ۱ دقیقه میرسه و فکرایی هم که توی این یک دقیقه به ذهنت میرسه خیلی وحشتناکه.. مثلا اینکه حالا یهو از جایی بالا نره و بخوره زمین… بهترین حالت میتونه زمانی باشه که خوابه ولی اون موقع هم با هر صدایی اعم از جیر جیر دمپایی فکر می کنی بیدار شده و باید زود بری بیرون..
وقتی مامان می شی دیگه نمی تونی با خیال راحت وایسی و ظرفاتو بشوری چون در حین شستن ظرف یکی میاد و به پاهات می چسبه و التماس می کنه با چشماش که بغلش کنی و تو باید چندین و چند مرتبه دستکشا رو از دستت بیرون بیاری و یه جوری سرگرمش کنی و دوباره روز از نو روزی از نو…
وقتی مامان می شی تازه می فهمی که خیلی از وسایل آشپزخونه چند کاره ان و غیر از اینکه برای منظور خاصی ساخته شدن عجیب به درد بازی و سرگرمی می خورن.. و خنده ات می گیره به خاطر اینکه وقتی این وسایل رو می خریدی هیچوقت به این موضوع فکر نمی کردی که یه روز بشه اسباب بازی پسرکوچولوت..
وقتی مامان می شی دیگه چیدمان خونه اونقدر برات اهمیت نداره که امنیت بچه ت برات مهمه…
وقتی مامان می شی مثل بازیگرای بدل کار فیلما بچتو نجات میدی مثلا وقتی در حال افتادن از تخت هست و در یه لحظه نمی دونی چطور فاصله بین اتاق و هال رو طی می کنی و می گیریش انگار مهمترین و سخت ترین کار دنیا رو انجام دادی..
منبع : امانت آسمانی