تشكر و امتنان زن و شوهر از يكديگر
در زندگي خانواگي بر اساس تقسيم كار، زن و مرد هر دو فعال هستند. يكي از دستورهاي استحبابي اسلام اين است كه هر فرد موظف است از عملكرد ديگران تشكر و قدرداني كند و پروردگار متعال اين عمل را به نوعي تشكر و امتنان از خود تلقي كرده اند. بديهي است كه وقتي از عملكرد فردي تشكر مي كنيم،در حقيقت او را به نوعي مورد تاييد خود قرار مي دهيم. بنابراين با تشكر و امتنان زن و مرد از يكديگر صميميت ميان آن دو استوارتر مي گردد. اما متاسفانه در برخي از خانواده ها به جاي تشكر و امتنان، خرده گيري و انتقادهاي تحقير كننده بين زن و مرد حكمفرماست. زن و مرد بايد توجه داشته باشند كه كوچكترين كلمه اي دال بر تشكر و امتنان باشد بزرگترين و عميق ترين آثار رواني را از خود به جاي مي گذارد.
محبت هاي خالصانه زن و شوهر نسبت به يكديگر
انسانها تشنه محبت هستند و كوچك و بزرگ، مرد و زن همه در انتظارند كه ديگان با ابراز محبت عطش آنان را بر طرف سازد. محبت ها هر قدر خالصانه تر باشد، تاثير و نفوذ آنها بيشتر و عميقتر خواهد بود. در برخي از خانواده ها محبت زن و مرد خالصانه نيست، بلكه بين آن دو يك نوع رابطه دادو ستدي برقرار است و محبت هاي موضعي و مقطعي به مرور زمان قطع خواهد شد. نكته بسيار دقيق و حساسي كه نبايد از آن غفلت كرد اين است كه همه بايد بدانيم هر مقدار كه به ديگران محبت كنيم به همان اندازه ديگران به ما محبت خواهند كرد. پس محبت كردن و محبت ديدن، دو طرف يك معادله هستند.
احترام متقابل زن و مرد
رسول خدا(ص) انسان ها را همانند معادني ارزشمند معرفي كرده است. هر فرد انساني پايبند به شخصيت خود است. همه انسان ها دشوارترين كارها را انجام مي دهند تا مبادا به آبرو و حيثيت آنان لطمه و خلل وارد آيد. روي اين اصل زن و مرد بايد حرمت يكديگر را حفظ كنند. بايد بدانيم كه بي حرمتي تنها در انحصار كلمات و الفاظ نيست، بلكه نوع برخوردها و چگونگي نفي و اثباتها و وضع چهره و قيافه نقش به سزايي در حفظ و پايمال كردن حيثيت و آبروي ديگران داراست. به طور كلي در پرتو حفظ و احترام، بسياري از مناقشات و درگيريها خود به خود منتفي شده، صفا و صميميت خانوادگي استحكام بيشتري مي يابد.
شور و مشورت زن و مرد با يكديگر
در مشورت كردن دو بعد متمايز وجود دارد؛ اول اينكه وقتي فردي با شخصي مشورت مي كند به طور قطع و يقين از افكار و نظريات او الهام مي گيرد و به نقاط ضعف و ناتواني افكار خود پي مي برد و دوم اينكه فرد مشورت كننده به طور غير مستقيم شخصيت طرف مقابل را مورد تاييد قرر مي دهد و عملا به او مي فهماند كه تو مورد اعتماد و اطمينان من هستي. اعضاي اصلي يك خانواده زن و شوهر هستند و عقل و منطق ايجاب مي كند كه براي حفظ صميميت فيمابين در انجام امور اساسي و سرنوشت ساز با يكديگر به شور و مشورت بنشينند و پس از وصول به وحدت، به تصميم گيري و اجرا بپردازند و تصميم گيريهاي يك جانبه از طرف مرد يا زن به وحدت و يگانگي لطمه مي زند. زيرا طرف مقابل احساس پوچي كرده و مي فهمد كه در اداره خانه جايگاه و منزلتي ندارد و همين احساس طرفين را به سمت بي مهري و انزوا مي كشاند و به تدريج شكاف و جدايي بين هر دو حكمفرما مي گردد.با مشورت كردن موجوديت زن و مرد محفوظ مي ماند.
منبع: مهرخانه
صفحات: 1· 2