روز قدس، روز اسلام است
من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم برای کوتاهکردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و میتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.صحیفه نور / جلد 8)
موضوع: "بیانات رهبر معظم انقلاب"
ما در حال امتحان دادنيم. در برجستگیهای دوران زندگی است كه امتحانهای سخت پيش میآيد.
در روال عادی زندگی امتحان هست، ليكن امتحانهای برجسته و نفسگير معمولاً مال آنجائی است كه انسان وارد مقاطع حساس ميشود؛ كه از جملهاش همين مسئوليتهای ماها است.
گاهی يك نفر سالهای طولانی از عمر خود را با امانت و طهارت گذرانده است، بعد ميرسد به يك مقطع امتحان؛ اگر نتواند در اين مقطع امتحان، توانائی خودش را در مهار نفس نشان دهد، لغزش پيدا خواهد كرد.
اين مقطع حساس، نمايندگی مجلس است؛ مسئوليتهای دولتهائی است؛ مسئوليتهائی از قبيل مسئوليت اين بندهی حقير است. اينها آن مقاطع حساس زندگی ما است؛ اينجاها بايد مواظب خودمان باشيم، مراقب باشيم.
گاهی انسان در حال عادیِ زندگی، خوب زندگی ميكند؛ اما وقتی به پرتگاه رسيد، وقتی به نقطهی حساس رسيد، وقتی به پيچ خطرناك رسيد، نميتواند درست كنترل كند. اين را بايد به ياد داشته باشيم. «فی تقلّب الأحوال علم جواهر الرّجال»؛(۱) ما خودمان را هم در يك چنين مقاطعی ميتوانيم درست محك بزنيم.
معمولاً انسان به خودش خوشبين است. ما عيبهای خودمان را نمیبينيم؛ معمولاً محسّنات خودمان را بزرگتر از آنچه كه هست، میبينيم.
اينطور جاها وقتی كه بين خودمان و خدا خلوت كنيم، ميتوانيم ضعفهای خودمان را، نقصهای خودمان را پيدا كنيم. يك جا پول هست، يك جا قدرت هست، يك جا وجاهت هست، يك جا شهوات جنسی هست؛ اينها امتحانهای سخت است.
آنچه كه برای نمايندگان محترم مجلس، برای مسئولان دولتی، برای مسئولان قضائی، برای نيروهای مسلح، برای روحانيون، برای آن كسانی كه مجموعهای از اينها را با هم دارند، مهم است، اين است كه با ديد نافذِ خودشان مواقع امتحان و مواضع امتحان را بشناسند؛ بدانند كه اين نقطه، نقطهی امتحان است؛ غفلت نكنيم. اگر توانستيم از اين پيچ خطرناك، از اين نقطهی حساس، از اين لب پرتگاه بسلامت عبور كنيم، خدا را شاكر باشيم، سپاسگزار باشيم.
۱) نهجالبلاغه، قصار ۲۱۷: وَ قَالَ عليهالسلام: فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ، و آن حضرت فرمود: در دگرگونى احوال گوهرهاى مردان شناخته شود.
***بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۳۹۲/۰۳/۰۸
واقعيت تلخ اين است كه قرآن هنوز در جامعهى ما، يك امر عمومى نشده است. همه به قرآن عشق مىورزند و احترام مىكنند؛ اما عدهى كمى همواره آن را تلاوت و عدهى كمترى در آن تدبر مىكنند.
براى رفع اين نقيصه كه كارى ممكن و روان است، در گام اول بايد جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمهى قرآن آشنا كرد و از شربت گوارا و حياتبخش قرآن، به ذايقهى آنان چيزى چشانيد. ۱۳۶۸/۰۷/۲۰
حفظ قرآن از دبستان شروع بشود
ترتيبى بدهيد كه بشود بچهها را از كوچكى در دبستان وادار به حفظ قرآن كنند - البته مجبورشان نكنند - جايزه قرار بدهند و مثلاً بگويند هر بچهيى كه در دورهى دبستان، اينقدر از قرآن را حفظ بكند، اين مقدار امتياز خواهد گرفت؛ يا اگر كسى در دبيرستان، اين مقدار قرآن را حفظ كند، به قدر اين واحدها يا اين درسها، نمره يا امتياز مادّى مىدهيم. ۱۳۶۹/۱۲/۰۱
من عقیدهام این است كه حفظ قرآن باید از بچگى شروع بشود، یعنى حدوداً از دوازده سالگى سیزده سالگى؛ «التّعلم فى الصّغر كالنقش فى الحجر».۱۳۷۰/۱۱/۰۳
ناتوانی در روخوانی قرآن از هیچكس پذیرفتنی نیست
وقتى در كشورى، مثلاً بيست يا بيست و پنج ميليون جوان از زن و مرد هست، جا دارد كه در ميان اينها، اقلاً يك دو، سه ميليون تالى قرآن، با آداب و شرايطش باشد؛ اقلاً يك ميليون از اين جوانان، حافظ كلام خدا باشند؛ تعداد معتدٌبهى از جوانان، عارف به معانى قرآن و قادر به فهم الفاظ و ظواهر قرآن باشند؛ تعداد معتدٌبهى، عالم به قرائات مختلف و نوافل قرائت و زينتهاى تلاوت قرآن باشند و بدون استثنا، همهى مردم در اين كشور، قادر به روخوانى قرآن باشند. اين، قاعده است. نمىشود قبول كرد، در كشورى كه مردمش معتقد به اسلام هستند، احدى از آحاد مردم - غير از اطفال بسيار كوچك - باشند كه نتوانند قرآن را بخوانند؛ چه رسد به اينكه در نظامى، مردم بر پايهى اسلام زندگى كنند. ۱۳۶۹/۰۱/۱۹
متأسفانه اكثر مردم ما عربی نمیدانند!
آيهاى را كه تلاوت ميكنيد، بدرستى معنايش را درك كنيد. همين معنايى كه يك عربىدان ميتواند بفهمد، همين معناى ظاهرى را درست درك كنيد. اين كه درك شد، آن وقت در تلاوت، فرصت و قدرت تدبر به انسان دست ميدهد. يعنى انسان ميتواند آن وقت تدبر كند. و من به شما عرض كنم وقتى كه معناى آيه را بدانيم، آن كسى كه اهل صوت و آهنگ و لحن و خواندن هست، خودِ اين فهم معناى آيه، لحن را هدايت ميكند. اگر ما بدانيم چى داريم ميخوانيم، هيچ لزومى ندارد كه نگاه كنيم ببينيم فلان قارىِ فرض كنيد كه معروف، وقتى اين آيه را خوانده، كجا را پايين آورده، كجا را بالا برده، كجا را با رقت خوانده، كجا را با شدت خوانده. نه، لزومى ندارد. اگر معنا را فهميديم، خود اين معنا آدمى را كه اهل صوت هست و صداى او آهنگپذير است و انعطاف آهنگ دارد، صداى او را هدايت خواهد كرد، خودش آهنگ را به ما خواهد داد؛ مثل حرف زدن معمولى.
متأسفانه اكثر مردم ما از الفاظ آيات كريمهى قرآن، مستقيم كمتر استفاده ميكنند؛ يعنى اكثر عربى نميدانند. خب يكى از محروميتهاى ماست. لذا در قوانين كشور فراگيرى زبان عربى كه زبان قرآن است، يكى از چيزهاى لازم فرض شده كه اين، به خاطر همين است. اگر ما واقعاً بخواهيم معانى قرآن را بفهميم، مردم معمولى كه عربى هم نخواندند، ميتوانند مراجعهى به تفاسير و به ترجمهها بكنند. ۱۳۸۹/۰۵/۲۱
به محض بیكاری، قرآن بخوانید
ما باید رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحكمتر كنیم. در خانهها قرآن بخوانید. حتى در هنگام بیكارى، چنانچه مختصر فراغتى پیدا مىكنید، خودتان را به قرآن وصل كنید. هر روز مقدارى قرآن بخوانید و آن را فرابگیرید. ۱۳۷۰/۱۱/۱۷
يك نسخهى قرآن در جيب بغلتان داشته باشيد
در آن دوران طاغوت، من در مشهد جلسات تفسير و درس قرآن داشتم؛ به جوانانى كه مىآمدند، مىگفتم كه هر كدام از شماها يك نسخهى قرآن در جيب بغلتان داشته باشيد؛ اگر در جايى منتظر كارى مىايستيد و فراغتى پيدا مىكنيد - يك دقيقه، دو دقيقه، پنج دقيقه، نيم ساعت - قرآن را باز كنيد و به تلاوت آن مشغول شويد، تا با اين كتاب انس پيدا كنيد.
ما در طول هشت سال جنگ، زير آتش توپ و تفنگ، جوانانى را در جبههها داشتيم كه به مجردى كه بر زمين مىنشستند و اندك فراغتى پيدا مىكردند، قرآنشان را باز مىكردند و مشغول تلاوت مىشدند؛ يا مثلاً اگر در اتوبوس و يا كاميون نشسته بودند و داشتند مىرفتند، قرآنشان را درمىآوردند و بنا مىكردند به خواندن. ۱۳۷۰/۱۱/۰۳
روزى ده آيهى قرآن بخوانيد
قرآن را بايستى از خودمان جدا نكنيم. دائم بايد با قرآن مرتبط و مأنوس باشيم. حالا در روايات دارد كه هر روز لااقل پنجاه آيهى قرآن بخوانيد. اين، يكى از معيارهاست. اگر نتوانستيد، روزى ده آيهى قرآن بخوانيد؛ نگوئيد سورهى حمد را ميخوانم و اين چند آيهى سورهى حمد با چند آيهى سورهى قلهواللَّه - يك ركعت - ميشود همان ده آيهاى كه فلانى ميگويد. نه، غير از آن قرآنى كه در نماز ميخوانيد - چه نماز نافله، چه نماز فريضه - قرآن را باز كنيد، بنشينيد، با حضور قلب، ده آيه، بيست آيه، پنجاه آيه، صد آيه بخوانيد. ۱۳۸۶/۰۶/۲۲
خود را به تدبر در قرآن عادت دهیم
اينكه حتى قرآن را با صداى خوش تلاوت كنيم يا تلاوت خوش را بشنويم و از آن لذّت ببريم كافى است؟ نه. چيز ديگرى لازم دارد. آن چيست؟ آن تدبّر در قرآن است. بايد در قرآن تدبّر كرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما مىخواهد كه تدبّر كنيم. عزيزان من! اگر ما ياد گرفتيم كه با قرآن بهصورت تدبّر، اُنس پيدا كنيم، همهى خصوصياتى كه گفتيم حاصل خواهد شد. ما هنوز خيلى فاصله داريم؛ پس بايد پيش برويم. ۱۳۷۳/۱۰/۱۴
سهلانگارانه به آیات نگریستن را كنار بگذاریم
اصلا تدبر براى تفسير كردن نيست؛ براى فهميدن مراد است. انسان هر سخن حكيمانهاى را دو گونه مىتواند تلقى كند: يكى سرسرى و با سهلانگارى؛ يكى با دقت و كنجكاوانه. اين اصلا به مرحلهى تفسير كردن و تعبير كردن نمىرسد. تدبرى كه در قرآن لازم است، پرهيز كردن از سرسرى نگريستن در قرآن است؛ يعنى شما هر آيهى قرآنى را كه مىخوانيد، با تأمل و ژرفنگرى باشد و دنبال فهميدن باشيد. اين همان تدبر است و بدون اينكه نيازى به اين باشد كه انسان، سلايق خودش را به قرآن تحميل كند - كه همان تفسير به رأى است - خواهيد ديد كه بابهايى را از معرفت، به حسب محتواى آيه - هرچه كه محتواى آيه است - باز مىكند. ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
آنقدر قرآن را از اول تا آخر بخوانید تا ذهنتان با معارف آن آشنا شود
خواندن قرآن، از اول تا آخر، يك چيز لازمى است. بايد قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همهى معارف قرآنى يكجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمينى لازمند تا براى ما تفسير كنند، مشكلات آيات را تبيين كنند، معارف آيات و بطون آيات الهى را براى ما بيان كنند ؛ اينها همه لازم است. اگر اينها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو ميرويم و توقف ديگر وجود ندارد. ۱۳۸۹/۰۴/۲۴
قرآن خواندن با حالت روزهداری لذت دیگری دارد
با حالت روزهدارى يا حالت نورانيتِ ناشى از روزهدارى، در شبها و نيمه شبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت ديگرى و معناى ديگرى دارد. چيزى كه انسان در چنين تلاوتى از قرآن فرا ميگيرد، در حال متعارف و معمول نميتواند به چنين تلاوتى دسترسى پيدا كند؛ آنها از اين هم بهره ميبرند. ۱۳۸۶/۰۶/۲۳
قهرمانان قرآنى را احترام كنيد
اگر بخواهيم همه قرآن را بياموزند، عدّهاى بايد در اوج قرار گيرند - مثل همه چيز ديگر - همينطور كه اگر بخواهيد ورزش، همگانى شود، بايستى عدّهاى قهرمان را جلوِ چشم مردم نگهداريد. اگر بخواهيد قرآن در خانهها، بين بچهها، بين بزرگها، بين زنها و مردها رواج پيدا كند، بايستى قهرمانان قرآنى را احترام كنيد. ۱۳۷۷/۰۹/۰۱
براى قراء قرآن منبر بگذاريم
مىخواهم در جامعهى ما كارى بشود كه براى قراء قرآن منبر بگذاريم و همچنان كه الان وعاظ منبر مىروند، قاريان قرآن هم منبر بروند و مثلا نيمساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال كلام الهى را مستقيم از او بشنوند و دلهايشان بلرزد و اشك بريزند و موعظه بشوند و بلند شوند و بروند؛ ولى ما حالا قرآن كريم را فقط مقدمهى سخنرانى قرار دادهايم!
من در سالهاى ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ در مشهد سخنرانى مىكردم؛ مىايستادم سخنرانى مىكردم. بعد هم كه حرف من تمام مىشد، روى زمين مىنشستم. سپس صندلى مىگذاشتيم، تا قارى قرآن تلاوت كند. ۱۳۷۰/۰۱/۲۲
حاجیها در حج یك ختم قرآن داشته باشند
اگر يك جوانى، يك مردى يا زنى در دورهى حج انس با قرآن را ياد بگيرد، تأمل و تدبر در عبارات دعاها و مناجات با پروردگار را ياد بگيرد، اين ميشود سرمايهاى براى او در طول زندگى. حاجى اگر خود را مقيد كند كه در مدينهى منوره يك ختم قرآن بخواند؛ در مكهى مكرمه يك ختم قرآن بخواند - اينجا خانهى قرآن است؛ محل نزول قرآن است - يا اگر نميتواند يك ختم قرآن بخواند، يك بخش عمدهاى از قرآن را بخواند با تأمل، با تدبر؛ اگر عادت كند به تأمل و تدبر در قرآن در اين مدتى كه آنجاست - بتوانيد عادت بدهيد حاجى را به اينچنين سيرهها و رويههاى ماندگار معنوى و روحى - اين براى او ميشود يك سرمايه. قرآن يك ذخيرهى تمامنشدنى است. انس با قرآن از هر واعظى، از هر رفيق ناصحى، از هر درسى براى انسان مفيدتر است. ۱۳۸۶/۰۸/۲۳
جوانان آیات عزت و توحید عملی را حفظ كنند
اگرچه همهى آيات كريمهى قرآن نور است، اما امروز جوانان به بخشى از آيات قرآن خيلى احتياج دارند و آن، چيزهايى است كه عزت اسلام و عزت جامعهى اسلامى و توحيد عملى جوامع اسلامى در آنهاست. جوانان ما در همهجاى دنياى اسلام بايستى اينگونه آيات را روان و حفظ باشند و از آنها درس بگيرند. ۱۳۷۰/۰۳/۱۶
عزيزان با نهجالبلاغه انس پيدا كنيد. نهجالبلاغه، خيلى بيدار كننده و هوشيار كننده و خيلى قابل تدبر است. در جلساتتان، با نهج البلاغه و كلمات اميرالمؤمنين صلواتاللهوسلامهعليه انس پيدا كنيد. اگر خداى متعال توفيق داد و يك قدم جلو رفتيد، آن وقت با صحيفهى سجاديه - كه علىالظاهر فقط كتاب دعاست؛ اما آن هم مثل نهجالبلاغه، كتاب درس و كتاب حكمت و كتاب عبرت و كتاب راهنماى زندگى سعادتمندانهى انسان است - انس بگيريد. ۱۳۷۸/۰۹/۰۱
ما از اهلبيت عليهمالسلام چيزهاى زيادى داريم؛ چيزهايى است كه اگر امروز عرضه بشود، دنيا را واقعاً در مقابل خودش به اعجاب وامىدارد؛ مثل نهجالبلاغه؛ روى نهجالبلاغه كار بشود، نكات مهمش برداشته بشود، تفكيك بشود، مطالبش تفسير و حلاجى بشود، در روايات فحص بشود. اينقدر ما معارف عاليه داريم كه امروز بشر محتاج آنهاست. اينها از زبان اهلبيت، بهعنوان بيان اهلبيت و بهعنوان اسلامى است كه اهلبيت معرفى مىكنند. ۱۳۷۰/۰۷/۰۴
اين نهجالبلاغه را بايد خواند و فراگرفت. در دوران اخير، بسيارى از متفكران و انديشمندان غيرمسلمان ـ نه فقط مسلمانها ـ با نهجالبلاغه آشنا شدند؛ كلمات اميرالمؤمنين را خواندند و ديدند؛ حكمتهاى مجسم در اين بيانات را شنيدند و فراگرفتند و از عظمت اين كلام و صاحب كلام بهتزده شدند. ما به نهجالبلاغه بيش از اين بايستى توجه كنيم؛ بيش از اين بايد فرا بگيريم؛ بيش از اين بايد از درياى مواج حكمت اميرالمؤمنين بهره ببريم؛ همهى ابعاد كار را روشن ميكند، همهى درسها را به ما میدهد. علماى بزرگ اهل سنت دربارهى اين كلمات تعبيراتى دارند كه انسان شگفتزده میشود. ۱۳۸۹/۰۴/۰۵
اين نهجالبلاغه قاموس؛ يعنى فرهنگ مفاهيم اسلامى است به يك معنا. خيلى عزيز است نهجالبلاغه و چقدر دور است از دسترس ما! مردم ما نهجالبلاغه را فقط اسمش را شنيدهايد. اصلا نمىدانند نهجالبلاغه كتاب عمل است. نهجالبلاغه واقعا كتاب عمل است، كتاب معرفى اسلام است. از قول من به دشمنان اسلام هم بگوئيد، به آنهايى كه اسلام را هى مىكوبند، هى نيش مىزنند، هى زهر مىريزند؛ اينهايى كه هى خوششان مىآيد به هر مناسبت يك حملهاى به اسلام بكنند آقايانى كه توى قشرهاى جديد روشنفكرى هستيد، از قول بنده به اينها بگوئيد كه اينها اگر مىخواهند اسلام را رد كنند، قبلا يك دور نهجالبلاغه را بخوانند. هر كسى نهجالبلاغه را نمىخواند از قرآن خبرى ندارد، خيلی بىجا مىكند اسلام را رد مىكند. بىجا مىكند كه نه، دلش مىخواهد بكند بكند، اما جاهلانه عمل مىكند. جاهلانه است. هيچ عاقلى، هيچ عالمى، اين عمل را قبول ندارد. ۱۳۸۸/۰۶/۰۱
ايمان مخلصانه، جهاد فداكارانه، ذوب شدن در امر و نهى الهى، اطاعت و عبوديت مطلق در مقابل خداوند، بىاعتنايى به زخارف دنيوى و جهات مادى، رحم و انصاف و عدالت نسبت به عموم مردم، نگاه عطوفتآميز به مظلومان، به ضعيفان، به مستضعفان، ايستادگى و قاطعيت در مقابل دشمنان دين، رفتن به دنبال وظيفه در همهى شرائط و با هرگونه سختى و دشوارى؛ اينها كلمات حكمتآميزى است كه بشر ديروز و امروز و فردا به اين كلمات نيازمند است. نهجالبلاغهى اميرالمؤمنين (عليهالصّلاةوالسّلام) درسِ هميشهى بشريت است. اين شخصيت ظاهرى اميرالمؤمنين (عليهالصّلاةوالسّلام) است كه چشم كوتهبين ما مىتواند آن را ببيند و حس كند و زيبايىهاى آن را ادراك كند. ابعاد معنوى و قدسى و ملكوتى، مخصوص قديسين و مخصوص صديقين است، كه آنها مىبينند؛ و چشمهاى ما توانايى ندارد كه مانند اولياءاللَّه و بندگان مقرب الهى آنها را درك كنند. ۱۳۸۵/۰۵/۱۷
**گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت مطالعه نهج البلاغه/ برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب
دلهاى خود را براى اتّصال و ارتباط با حضرت حق آماده كنيد
امروز روز نوزدهم ماه رمضان است و ديشب يكى از شبهايى بود كه احتمال ليلةالقدر در آن وجود دارد. بهطور كلّى ايّامِ بسيار عزيز و مباركى است و دو شبِ طرفِ احتمال ليلةالقدر پيش روى ماست. مردم عزيز و مؤمن تهران در اين اجتماع معنوى و روحانى دلهاى خود را براى اتّصال و ارتباط با حضرت حق (جلّت عظمته و عظّم شأنه) آماده كنند و در شبهاى قدرى كه باقى مانده است، آنچه را كه خداى متعال از رحمت الهى در اين ايّام و شبها براى مؤمنان وعده فرموده است، براى خود تأمين كنند. پروردگارا! توفيق درك ليلةالقدر و استفاده از بركات آن را به همه ما عنايت كن. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
استفاده از شبهای قدر برای عروج معنوی
در ماه رمضان - در همۀ روزها و شبها - دلهیتان را هرچه مىتوانید با ذكر الهى نورانیتر كنید، تا براى ورود در ساحت مقدس لیلةالقدر آماده شوید؛ كه “لیلةالقدر خیر من الف شهر تنزّل الملائكةوالرّوح فیها باًّذن ربّهم من كل امر". شبى كه فرشتگان، زمین را به آسمان متصل مىكنند، دلها را نورباران و محیط زندگى را با نور فضل و لطف الهى منور مىكنند. شب سِلم و سلامت معنوى - سلام هى حتّى مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفاى بیماریهاى اخلاقى، بیماریهاى معنوى، بیماریهاى مادى و بیماریهاى عمومى و اجتماعى؛ كه امروز متأسفانه دامان بسیارى از ملتهاى جهان، از جمله ملتهاى مسلمان را گرفته است! سلامتى از همۀ اینها، در شب قدر ممكن و میسّر است؛ به شرطى كه با آمادگى وارد شب قدر بشوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
می بينيم كه مردم ما، جوانهای ما، زن و مرد ما با اين شبها حقيقتاً قصد پالايش خود را دارند؛ دلها نرم می شود، چشم ها اشكبار می شود، روح ها لطيف می شود؛ روزه هم كمك كرده است. ما بايد اميدوار باشيم، دعا كنيم و بكوشيم از اين شبها برای عروج معنوی خود استفاده كنيم؛ چون نماز معراج و وسيله ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. كاری كنيم عروج كنيم و از مزبله مادی كه بسياری از انسانها در سراسر دنيا اسير و دچار آن هستند، هرچه می توانيم، خود را دور كنيم. دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقيات غيرانسانی، ضدانسانی - روحيات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. اين شبها بايد بتواند ما را هرچه بيشتر از اينها دور و جدا كند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
در قيامت به ما اجازه عذرخواهى نخواهند داد
شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى كنيد. حال كه خداى متعال به من و شما ميدان داده است كه به سوى او برگرديم، طلب مغفرت كنيم و از او معذرت بخواهيم، اين كار را بكنيم، والّا روزى خواهد آمد كه خداى متعال به مجرمين بفرمايد: «لايؤذن لهم فيعتذرون». خداى نكرده در قيامت، به ما اجازه عذرخواهى نخواهند داد. به مجرمين اجازه نمىدهند كه زبان به عذرخواهى باز كنند؛ آنجا جاى عذرخواهى نيست. اينجا كه ميدان هست، اينجا كه اجازه هست، اينجا كه عذرخواهى براى شما درجه مىآفريند، گناهان را مىشويد و شما را پاك و نورانى مىكند، از خداى متعال عذرخواهى كنيد. اينجا كه فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهى را متوجّه و شامل حال خودتان كنيد. «فاذكرونى اذكركم»؛ مرا به ياد آوريد، تا من شما را به ياد آورم.
امروز كه خداى متعال اجازه داده است كه شما به زارى، تضّرع و گريه بپردازيد، دست ارادت به سوى او دراز كنيد، اظهار محبّت نماييد و اشك صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهايتان جارى سازيد. اين فرصت را مغتنم بشماريد، والّا روزى هست كه خداى متعال به مجرمين بفرمايد: «لاتجأروا اليوم»؛ برويد، زارى و تضّرع نكنيد، فايدهاى ندارد: «انّكم منّا لاتنصرون». اين فرصت، فرصت زندگى و حيات است كه براى بازگشت به خدا در اختيار من و شماست و بهترين فرصتها ايامى از سال است كه از جمله آنها ماه مبارك رمضان است و در ميان ماه مبارك رمضان، شب قدر! ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
بهترين اعمال در اين شب، دعاست
فرمود «ليلةالقدر خير من الف شهر»؛ شبى كه به عنوان ليلةالقدر شناخته شده است و مردد است بين چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهاى كيميايى ليلةالقدر، بندهى مؤمن بايد حداكثر استفاده را بكند. بهترين اعمال در اين شب، دعاست. دربارهى دعا هم امروز مطالبى را به شما برادران و خواهران عرض مىكنم. احياء هم براى دعا و توسل و ذكر است. نماز هم - كه در شبهاى قدر يكى از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذكر است. در روايت وارد شده است كه دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، يا به تعبير رايج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا يعنى چه؟ يعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزديك خود احساس كردن و حرف دل را با او در ميان گذاشتن. دعا يا درخواست است، يا تمجيد و تحميد است، يا اظهار محبت و ارادت است؛ همهى اينها دعاست. دعا يكى از مهمترين كارهاى يك بندهى مؤمن و يك انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهير روح چنين نقشى دارد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
در شبهای قدر برای مسائل خود، كشور و مسلمین دعا كنید
شب قدر هم در ميان اين سه شب است. طبق روايتى كه مرحوم «محدّث قمى» نقل مىكند، سؤال كردند كه كدام يك از اين سه شب - يا دو شب بيستويكم و بيستوسوم - شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است كه انسان، دو شب - يا سه شب - را ملاحظه شب قدر كند. چه اهميت دارد بين سه شب مردّد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ كسانى بودهاند كه همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب مىآوردند و اعمال شب قدر را انجام مىدادند! قدر بدانيد.
اين روزها را قدر بدانيد. شبهاى قدر را حقيقتاً قدر بدانيد. قرآن صريحاً مىفرمايد: «خير من الف شهر»؛ يك شب بهتر از هزار ماه است! اين خيلى ارزش دارد. شبى است كه ملائكه نازل مىشوند. شبى است كه روح نازل مىشود. شبى است كه خداى متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنى درود و تحيّت الهى بر انسانهاست، هم به معناى سلامتى، صلح و آرامش، صفا ميان مردم، براى دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوى، چنين شبى است! شبهاى قدر را قدر بدانيد و براى مسائل كشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمين و مسائل كشورهاى اسلامى دعا كنيد. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
تفكّر و تأمّل در آيات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان در شبهای قدر
از اوّل شب بيست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهى -«سلام هى حتّى مطلع الفجر» - شروع مىشود، تا وقتى كه اذان صبح آغاز مىگردد. اين چند ساعتِ اين وسط، سلامِ الهى و امن الهى و خيمهى رحمت خداست كه بر سراسر آفرينش زده شده است. آن شب، شب عجيبى است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خيرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگى انسان، چقدر مىتواند بركات به وجود آورد و جلب رحمت و خير كند! اين يك شب، بهتر از هزار ماه است. اين، خيلى اهميّت دارد. اين شب را قدر بدانيد و آن را به دعا و توجّه و تفكّر و تأمّل در آيات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه كه خداى متعال از انسان خواسته است و بىاعتبارى اين زندگى مادّى و اينكه همهى اين چيزهايى كه مىبينيد، مقدّمهى آن عالمى است كه لحظهى جان دادن، دروازهى آن عالم است، بگذرانيد.
عزيزان من! لحظهى جان دادن، ما وارد عالم ديگرى مىشويم. براى آن روز، خودمان را بايد آماده كنيم. همهى اين دنيا، همهى اين ثروتها، همهى اين انرژيهايى كه خداى متعال در وجود شما در اين عالم به وديعه گذاشته است، همهى آنچه كه خدا براى بشر خواسته است - حكومت عادلانه، زندگى مرفّه، چه و چه و چه - براى اين است كه انسان فرصت پيدا كند تا خود را براى نشئهى آن عالم آماده نمايد. خود را آماده كنيد، با خدا اُنس بگيريد، با خداوند مناجات كنيد، ذكر بگوييد و استغفار كنيد. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
به بركت امام زمان خواستههايتان را از خداى متعال بگيريد
من به همه شما مردم عزيزمان توصيه مىكنم، امشب را كه شب قدر است، قدر بدانيد. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظايف همه ماست. مشكلات عمومى مسلمين، مشكلات كشور، مشكلات شخصىتان و مشكلات دوستان و برادرانتان را با خداى خودتان مطرح كنيد. از خداى متعال توجّه بخواهيد؛ از خداى متعال مغفرت بخواهيد؛ از خداى متعال انابه و حال و توجّه بخواهيد.
امشب را قدر بدانيد. شب بسيار مهمى است؛ شب بسيار عزيزى است. به ولىّعصر، ارواحنافداه، توجّه كنيد؛ به در خانه خدا - مسجد - برويد و به بركت امام زمان از خداى متعال خواستههايتان را بگيريد. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم. ۱۳۷۱/۰۱/۰۷
معانى اين كلمات را در اين دعاها مورد توجه قرار بدهید
و من خواهش ميكنم جوانان عزيز ما سعى كنند معانى اين كلمات و اين فقرات را در اين دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصيح و زيبائى است؛ ليكن معانى، معانى بلندى است. در اين شبها با خدا بايد حرف زد، از خدا بايد خواست. اگر معانى اين دعاها را انسان بداند، بهترين كلمات و بهترين خواستهها در همين دعاها و شبهاى ماه رمضان و شبهاى احياء و دعاى ابىحمزه و دعاهاى شبهاى قدر است. اگر كسى معانى اين دعاها را نميداند، با زبان خودتان دعا كنيد؛ خودتان با خدا حرف بزنيد. بين ما و خدا حجابى وجود ندارد؛ خداى متعال به ما نزديك است؛ حرف ما را ميشنود. بخواهيم با خدا حرف بزنيم؛ خواستههاى خودمان را از خداى متعال بخواهيم. اين انس با خداى متعال و ذكر خداى متعال و استغفار و دعا خيلى تأثيرات معجزآسائى بر روى دل انسان دارد؛ دلهاى مرده را زنده ميكند. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰