روانشناسان انگلیسی فرمولی را برای محاسبه خوشبختی پیدا کرده اند، بدین صورت که:
(P+(5xE)+(3xH = خوشبختی
در این فرمول، P بیانگر خصوصیات فردی مانند برنامه ریزی برای زندگی و قابلیت سازش است. E بیانگر موجودیت است که خود شامل سلامتی، ثبات مالی و دوستی می شود. H بیانگر ارزشهای بالایی چون احساس خود ارزشمندی، انتظارات و داشتن حس شوخی است. بنابر توضیحات یکی از سازندگان این فرمول، محاسبه میزان خوشبختی، که میزان حداکثر آن 100 در نظر گرفته می شود، با طرح 4 سوال انجام می پذیرد که پاسخهای آنها براساس مقادیر بین یک (حداقل) و ده (حداکثر) طبقه بندی می شود:
1- آیا شما برون گرا، پر انرژی و انعطاف پذیر هستید؟
2- آیا شما برای زندگیتان برنامه ریزی مثبت دارید و می توانید بسرعت از یک وضعیت بحرانی بیرون بیایید و آیا احساس می کنید که بر روی زندگیتان تسلط و کنترل دارید؟
پاسخ به سوالهای 1 و 2 و جمع و برآیند نتیجه آنها مقدار P را مشخص می کند.
3- آیا نیازهای اولیه شما در ارتباط با سلامتی، وضعیت مالی و حس اجتماعی بودن برآورده می شود؟
پاسخ به این سوال مقدار E را مشخص می کند.
4- آیا شما از حمایت و پشتوانه افرادی که در کنارتان هستند برخوردارید و کارهای شما برای آنها خوشایند است؟ آیا انتظارات شما برآورده شده است؟
پاسخ به این سوال مقدار H را مشخص می کند.
موضوع: "کوتاه و خواندنی"
هنوز بعضی از همکاراش توی بیمارستان بی حجاب بودن ،
همین طور بعضی از زن های فامیل
ولی مهین همیشه حجابش رو حفظ می کرد . واسه همین بعضی ها بهش توهین می کردن
و می گفتن از تو بعیده این همه ساده باشی !! و تحت تاثیر جو انقلاب قرار بگیری …
آخه این چیه سرت کردی ؟!!
مهین هم میگفت : من به بقیه کار ندارم و برای حجابم هدف دارم .
چون مسئله ی حجاب رو از ته دل درک کردم و اصلا از روی سادگی و نادونی با حجاب نشدم
به خونوادش هم که به خاطر توهین ها ناراحت می شدن میگفت :
مطمئنم همین هایی که به حجاب اهمیت نمی دن بیشتر از من بهش مقید میشن (این یعنی حسن ظن داشتن به افراد-نظر شخصی نویسنده)
شهیده مهین دانشیان
شهادت:1359
علت شهادت:بمباران آبادان
برگرفته از:عروس خاک،صفحه 34
طبيعي بود که تدارکات گردان، هواي او [شهید برونسی] را بيشتر داشته باشد؛ گاهي مخصوصا براش پتوي نو ميآوردند، گاهي هم پوتين و لباس نو، و از اين جور چيزها.
دست رد به سينهشان نميزد. قبول ميکرد، ولي بلافاصله ميرفت بين بسيجيها ميگشت. چيزهاي نو را ميداد به آن هايي که وسايلشان را گم کرده بودند، يا درب و داغان شده بود.
آرزو به دل بچههاي تدارکات ماند که يک بار او لباس نو تنش کند، يا پتوي نو بيندازد روي خودش؛ من که هميشه همراهش بودم، فقط در يک عمليات ديدم که لباس نو پوشيد؛ عمليات بدر؛ همان عملياتي که در آن شهيد شد …
منبع:تبیان به نقل از خاک های نرم کوشک و ساکنان ملک اعظم 2
وقتی مادرم می خواست به مکه برود، خواهر شیرخواره ام را در آغوشم گذاشت وگفت: او را به تو می سپارم مراقبش باش. پس از چند روز پیکر غرق به خونش را از عربستان باز گرداندند. وقتی برای وداع با او به معراج شهدا رفتیم ، کودک شیرخواره اش را روی سینه اش گذاشتم تا شاید بی قراری اش پایان گیرد. در آن لحظه همه دیدیم که قطره اشکی از گوشه چشم مادرم فرو چکید.
«روایت عشق، سیمین وهاب زاده مرتضوی،ص21، راوی: فرزند شهید ربابه ی اکبر زاده»
آیةالله بهجت رحمةالله علیه، در پاسخ به سوالی فرمودند: برخی گمان میکنند که دعا، کار پیرزنها و پیرمردها و عجزه [ناتوانان] است، آنها که نمیتوانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم میشود مساله از این بالاتر است.
در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: “من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له"، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجایب میشود. ایشان در ادامه میفرمایند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقهی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متیقن و دل شکستهای میخواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونهای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعدهی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان که درباره حضرت یعقوب علیهالسلام ظاهرا دارد [محقق شد].
بنابراین فرموده آیةالله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعاکننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متیقن و دل شکسته میخواهد. (کتاب پرسشهای شما و پاسخهای آیةالله بهجت، جلد دوم)