اگر گناه وزن داشت؛
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛
تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ... و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم
اگر غرور نبود؛ چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛ و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمانجستجو… بیشتر »
آرشیو برای: "آبان 1391, 25"
مادرمان را بردیم بیمارستان ،خدا خیرش بدهد یکی از پزشکان آنجا بعد از اکوی قلب یک طوری که ناراحت نشوم به من گفت: اگر میخواهی مادرت تمام نکند عجله کن و او را ببر بیمارستان ....تا اسم این بیمارستان را شنیدم خوشحال شدم. گفتم: فقط کافی است کارت بنیاد… بیشتر »