قبل نوشت:
حال روحی خوبی دارم از بس در این روزها به خدا نزدیک شده ام
حال جسمم اما خراب است حسابی آب و روغن قاطی کرده
حتی توان روی پا ماندن ندارم هم این روزها
اما دلم اعتکاف می خواهد
هر چند توانش را ندارم
حتی توان تایپ این جملات را هم به سختی پیدا کرده ام
شمایی که معتکف می شوید این روزها مرا هم یاد کنید
ممنون
****
در سال های گرانی مواد غذایی، مرحوم مقدس اردبیلی هر چه خوراکی در منزل داشت را بین نیازمندان تقسیم می کرد و برای خود نیز سهمی مثل آنها برمی داشت.
در یکی از سال ها که چنین کرد، همسرش به او تندی نمود و گفت: در مثل چنین سالی اولاد خود را فقیر می گذاری. آن مرحوم چیزی نفرمود و برخاست و برای اعتکاف به مسجد کوفه رفت و معتکف شد.
روز دوم اعتکاف او بود که شخصی مقداری گندم اعلا و مقداری آرد نرم به خانه آن مرحوم آورد و گفت: صاحب منزل اینها را برایتان فرستاده و خودش در مسجد کوفه معتکف است.
پس از پایان اعتکاف که مقدس اردبیلی به خانه آمد، همسرش به او گفت : آذوقه ای که به وسیله آن عرب فرستاده بودید، بسیار عالی و درجه یک بود.
مرحوم مقدس اردبیلی که چیزی نفرستاده بود، فهمید که این عنایت از سوی خداوند بوده است و حمد و ثنای الهی را به جا آورد.