اخبار اجتماعی را که می خواندم با موضوع وحشتناکی روبرو شدم…
مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی ثبت احوال با بیان اینکه در ۱۱ ماهه امسال ۱۲۱ هزار و دو واقعه طلاق به ثبت رسیده است، گفت: از این تعداد ۱۰۹ هزار و ۶۴۹ واقعه در شهر و ۱۱ هزار و ۳۵۲ واقعه طلاق در روستاها رخ داده است.
مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی ثبت احوال همچنین خاطر نشان کرد: آمار ازدواج در سال جاری در مقایسه با سال گذشته ۹/۷ درصد کاهش یافته است در حالی بر اساس آمار آمار ازدواج در شهرها ۱/۸ درصد رشد داشته اما در روستاها آمار ازدواج ۳۹/۵ درصد کاهش یافته است.
چیزی که ما از زندگی روستاییان در گوشه ذهنمان هست، یک زندگی راحت و ساده ای است که به نسبت شهرنشین ها با دغدغه های کمتر و توقعات پایین تری به سر می برند.
زندگی مشترک را از سنین پایین تر و با توقعات کمتر و به ساده ترین شکل ممکن آغاز می کنند.
به راحتی دل می بندند و به سختی دل می کنند.
زندگیشان را به راحتی و با مشکلات پیش و پا افتاده از هم نمی پاشند.
سخت کوشند و مشکلات زندگی به راحتی آنها را از پا در نمی آورد.
و خیلی چیزهای دیگر….
اما چیزی که مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی ثبت احوال بیان کردند چیزی خلاف ذهنیات ماست!
یک سوال پیش می آید
چه بر سر روستاییان و زندگیشان آمده که گوی سبقت را در هنجارشکنی از شهرنشینان ربوده اند؟
نظر شما در این باره چیست
فکر می کنید عامل و یا عوامل کاهش ازدواج در روستانشینان نسبت به سال های گذشته چیست؟
منتظر پاسخ های کارشناسانه شما هستیم.