وقتی با یکی از صاحبان مشاغل یدی و سخت مثل صنعتگری، کشاورزی و … ازدواج کردید باید بدانید زندگی شما نسخه خاص خودش را دارد . وقتی به این نسخه عمل کنید زندگی خوبی متناسب با شرایط شغلی همسرتان خواهید داشت.
سی و چهارنکته ای که آقای قرائتی در همایش بزرگ یاوران خورشید خطاب به طلاب بیان کرد و خود نیز تاکید می کرد که این نکات کلیدی و عصاره عمر من است ، به این شرح است:
1ـ آینده روحانیت درخشان است هر چه دنیاگرایی بیشتر شود روحانی خوب قدرش بیشتر می شود. جوانان فکر می کنند که جوانان از دین گریزانند ]اما این گونه نیست[. من هر روز در دانشگاه تهران تفسیر می گویم، چند صد نفر به کلاس تفسیر من می آیند، جوانان به اعتکاف می آیند ،به جمکران می روند بنابراین جوانان به طرف دین می روند و اگریک نفر به شما بی احترامی کرد، ناراحت نشوید.
2ـ برای مدرک و نمره درس نخوانید. من در تمام عمرم برای مدرک یک قدم برنداشته ام آخوند برای نمره درس نمی خواند، نیت طلبه نباید نمره باشد.
دوستی که نه انتظاری از ما دارد و نه راه بیراههای را پیش پای ما میگذارد، دوستی که بودنش در لحظه لحظه زندگی ما پلی میشود تا گفتوگو با معبود، چون جنسش خدایی و آسمانی است.
تنها با ارسال یک اساماس به 30003207 دوست آسمانی خود را میتوانید پیدا کنید، دوستی که دقیقاً در روز و ماه تولد شما به خدا رسیده است. روز و ماه تولدتان را که به این شماره اساماس کنید شهیدی به شما معرفی خواهد شد که در روز تولد شما به مقام شهادت نائل شده است، مثلاً 3 آذر را اساماس میکنید و در پاسخ، نام و نام خانوادگی شهید و قطعه و ردیف مزار آن را دریافت خواهید کرد.
این دوست آسمانی، همیشه برای شما میماند و بهترین دوستی میشود برای شنیدن محرمانهترین نجواهای شما.
ویژگی های اصلی شخصیت وظیفه شناس شیفته کار بودن این افراد است. در فرهنگهایی که به کار اهمیت می دهند شکوفا می شوند و تحسین برانگیز هستند.
1- کار درست: به درست انجام دادن کارها توجه دارند تا کارشان را درست انجام ندهند آرام نمی گیرند. از رسیدگی به حسابهای مالی تا دستیابی به هدفهای مقام مافوق همه اینها باید درست انجام شود.
2- کمال طلبی: آنها می خواهند همه کارها بدون کمترین لغزش و به مطلوب ترین شکل ممکن انجام شوند.
3- ثابت قدم: در ناملایمات مصمم تر می شوند.
4- احتیاط: در تمام امور محتاط، دقیق و مراقب هستند. آنها سازمان دهندگان خوبی هستند.
5- صرفه جویی: از دور انداختن چیزهایی که برایشان فایده ندارد یا از قبل داشته اند یا شاید خواهد داشت، خودداری می کنند.
او تطبیق پذیر است، به خانواده وفادار است. از مقامات مافوق اطاعت می کند.
چند توصیه برای زندگی با همسر وظیفه شناس
1- با روی خوش از خود شکیبایی به خرج دهید:
بگذارید که وظیفه شناس ها عادات خود را داشته باشند.
2- انعطاف پذیر باشید:
این که همسرتان می خواهد تا صبح با رایانه کار کند، دلیلی نیست که خود را از خواب محروم کنید، بخوابید.
3- انتظار نداشته باشید که او تغییر کند:
از توانمندیهای خود استفاده کنید. اگر او بانی ابتکار جدیدی نمی شود خود شما پیش قدم شوید و ابتکاری به خرج دهید.
4- از او انتظار تعریف و تمجید و ابراز محبت نداشته باشید:
اینها نشانه بی علاقگی همسرتان نسبت به شما نیست، اگر درباره وضع لباس شما و ظاهرتان حرف نمی زند، مطمئن باشید متوجه تغییرات است فقط حرف نمی زند.
5- هرگز با او بحث نکنید و درگیر جنگ قدرت نشوید:
وظیفه شناسها باید برنده شوند، این طبیعت آنهاست. آنها آنقدر بحث و مشاجره می کنند تا سرانجام شما تسلیم شوید یا فرار را بر قرار ترجیح دهید.
6- از شرایط خود شاد باشید:
از امنیت و ثباتی که همسر وظیفه شناس شما به زندگی تان می آورد، راضی باشید. مطمئن باشیدکه او به جزئیات توجه دارد. به او بگویید که از زندگی با او خوشحالید. به او بگویید که به او وابسته هستید. وظیفه شناسها دوست دارند که مورد نیاز باشند. به همسر وظیفه شناس خود بگویید که برایش ارج و قرب قائلید.
بدانید که همه ما از شنیدن این قبیل سخنان دلگرم کننده لذت می بریم.
منبع:کلاس درس مهارت های زندگی، استاد خزانه، مدرسه حضرت فاطمه (س) تهران
«آزادي و حدود آن در اسلام» پايان نامه سطح دو (كارشناسي)خانم سعيده سادات بهشتي است که به راهنمایی استاد تفسیر در پاييز 1387 تهيه و تنظيم و دفاع شده است.
این پایان نامه در کتابخانه مدرسه علمیه حضرت فاطمه (س) تهران موجود است و علاقمندان می توانند جهت استفاده از آن به این مرکز مراجعه نمایند.
چکیده:
آزادي يكي از لوازم حيات و تكامل است يعني از نيازمنديهاي موجود زنده كه بالفطره در وجودش نهاده شده آزادي است. هر موجود زندهاي كه ميخواهد راه رشد و تكامل را طي كند، يكي از احتياجاتش آزادي است؛ يعني نبودن مانع.
آن اصل طبيعي كه آزادي از آن نشات گرفته است، نيرويي است به نام اراده، كه در وجود انسان نهاده شده است و او را به فعاليت و عمل برميانگيزد.
اما از آن جا كه بشر موجودي اجتماعي است و آفرينش و طبيعتش او را به زندگي در اجتماع سوق ميدهد. بدين صورت كه ارادهاش را با ارادههاي ديگر و فعاليتش را با فعاليت ديگران همراه و سازگار نمايد. نتيجه اين ميشود كه انسان در برابر قانون – كه ارادهها و فعاليتها را با وضع محدوديتهايي تعديل ميكند- خاضع و تسليم باشد.
آزادي به دو گونه است: 1.رهايي از هر گونه قيد و بند در زندگي (كه افراد بيبند و بار در پي آزادي در اين مفهوم هستند) 2.فراهم بودن امكانات تا هر كه به حقوق حقه خود به بهترين شكل دست يابد. (كه عقل و شرع همواره در پي آن بودهاند)
اسلام آزادي به عنوان يك ارزش از ارزشهاي بشر اعتراف كرده است اما نه ارزش منحصر به فرد و نه آزادي با آن تعبيرهاي ساختگي، بلكه آزادي به معني واقعي دارد.
بنابراين در اسلام چه براي مصالح معنوي انسانها و براي شخصيت، روح الهي، مقام خليفه الهي و انسانيت ايجاد مزاحمت كند و همچنين آن چه به مصالح مادي و سلامتي و امنيت انسانها ضرر ميرساند ممنوع است.
در غرب ريشه و منشاء آزادي را تمايلات و خواستههاي انسان ميدانند. از نظر فلاسفه غرب انسان موجودي است داراي يك سلسله خواستهها كه ميخواهد اين چنين زندگي كند. آنچه آزادي فرد را محدود ميكند آزادي و اميال ديگران است. هيچ ضابطه و چهارچوب ديگري نميتواند آزادي انسان و تمايل او را محدود كند.
از حقوق اوليه انسانها آزادي در امور شخصي ميباشد؛ يعني آدمي مالك اراده و اختيار سرنوشت خود باشد و كسي حق نداشته باشد جان و مال و اراده او را تملك كند و صاحب اختيارش گردد.
آزادي عقيده نوع ديگري از آزادي است؛ «عقيده» كه امري علمي است نه عملي اگر مبادي و مقدماتش در نفس انسان پيدا شود، خود او نيز تحقق مييابد و اگر چنين نشود، قابل تحميل نيست. افكار انسان، بر برهان و دليل تكيه دارد بنابراين، نه خود انسان ميتواند عقيدهاي را براي خود تحميل كند و نه ديگران توان تحميل آن را دارند.
در تمامي اديان آسماني، شريعت واقعيتي است كه مردم به پذيرفتن آن ملزم ميباشند و سرپيچي از آن، تمرد شناخته ميشود و احياناً تعقيب كيفري دارد.
در اسلام مطابق طبيعت بشر آزادي بيان و انديشه داده شده تا هركس آنچه در نهان دارد اظهار و عقدههايش را بگشايد اما منظور از آزادي بيان اين نيست كه آنچه انجامش جايز نيست، نوشتن و گفتنش جايز باشد، همچنين آزادي انديشه نبايد در حدي تجويز شود كه منجر به سقوط يا بياعتباري انديشه گردد و مزاحم ساير فعاليتهاي مغزي و رواني شود.
اما مهمترين نوع آزادي كه در تمام مكتبهاي بشري وجود دارد، آزادي معنوي است كه انسان از نظر معنا باطن و روح خودش ممكن است آزاد يا برده و بندهي حرص و اسير شهوت باشد و ممكن است از همهي اينها آزاد باشد؛ يعني وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد.
از آن جايي كه هر مفهوم مقدسي مورد سوء استفاده قرار ميگيرد در مساله آزادي نيز فراوان ديده ميشود، آزادي پيوسته يكي از حربههاي موثر استعمارگران، براي به شكست كشانيدن انقلابهاي آزادي خواهانه و استقلال طلبانهي جهان سوم بوده است.