حجت الاسلام قرائتی در سخنانی با عنوان “تولید ملی، وظیفه مردم، وظیفه دولت” حرفایی زدند که باید طلبه های عزیز همواره به خاطر داشته باشند:
یک تولید ناقص از یک نفر كل كشور را ضعیف میكند. شما اگر یک آخوند بد ببینید، دیگر هرچه آخوند ببینی، اصلاً سلامش هم نمیكنی. من اگر یک بازاری بد كلاه سرم بگذارد، میگویم: آقا دور بازاریها نرو. یک رشوهگیر در اداره باشد، برو بابا این ادارهایها… یعنی گاهی وقتها یک كار بد، یكی نیست، نمیشود گفت: من كار بد كردم. اثرش را روی جامعه ببین، كاری هم نیست، ممكن است جزئی باشد. كار هم ممكن است جزئی باشد. بنابراین نگاه ما نگاه جمعی باشد. فكر نكنیم حالا ما یك نفر هستیم، در یك كارگاه یك خلافی كردیم.
در موضع تهمت نرو. اگر كسی بدنام است، با او ننشین.خدا آقای فلسفی را رحمت كند. به طلبهها میگفت دكان تاجرها نشینید. ولو شما مینشینی یك چای میخوری. ولی هركس میرود میگوید: این آخوندها با تاجرها هستند. با مستضعفین نیستند. مگر اینكه تاجر پدرت باشد، یا دكان كتابفروشی بنشین. آخوند دكان كتاب فروشی بنشیند، برایش حرف در نمیآید.
به امیر المؤمنین گفتند: چرا به زن ها سلام نمیكنید؟ پیغمبر سلام میكرد. گفت: پیغمبر سی سال از من بزرگتر است. سلام پیغمبر طوری نیست، اما من جوان هستم.
من تا ریشهایم مشكی بود، اگر یک دختری میگفت: حاج آقا عكس بگیریم؟ میگفتم: نه! دیگر حالا كه ریشهایم سفید شده اول میپرسم شوهر داری یا نه؟ اگر میگوید شوهر دارم، میگویم: خوب حالا اگر شوهر داری، من هم ریشهایم سفید است، میخواهی عكس بگیری، بگیر. دیگر حالا طوری نیست. ولی اگر یک جوان باشد، یعنی فرق میكند.
آیت الله بهجت به یک دختر بگوید عزیزم، همه خوشی میكنند. یک طلبهی جوان به یك دختر بگوید: عزیزم، دادگاه ویژهی روحانیت او را میگیرد. جاهایی كه موضع تهمت است، محكمكاری كنید در آبرویتان.