حضرات معصومین را چنان مقام و منزلتی است که بسان عاجز بودن عقل انسان از درک و فهم کامل پروردگار خویش، از نائل شدن به معرفت کامل ائمه معصومین نیز ناتوان و ضعیف است. لذا از زبان آدمی نباید درباره آنها سخن گفت و فقط میبایست معرفیشان را در تعاریف قرآنی، پیامبر(ص) و سایر ائمه جستجو کرد؛ همانطور که اهل ایمان به معرفت و محبت پروردگار خویش محتاجند و طالب هدایت در صراط مستقیماند، معرفت و محبت به هادیان و صراط دین نیز برای کمال و سعادت اهل ایمان واجب است؛ آنجاکه در زیارت جامعه کبیره ائمهاطهار را محلهای معرفت خداوند میدانیم و اعتراف میکنیم که مودت و محبت به شما بر ما واجب شده است:« السلام علی محآل معرفه الله…و لکم الموده الواجبه».
موضوع: "مقالات"
تصویری که از بهشت در قرآن ترسیم شده است بسیار زیبا و گاه حیرتانگیز است که در این مجال در صدد بیان برخی توصیفات قرآنی آن میباشیم.
اندازهء بهشت چقدر است؟
از نگاه قرآن بهشت بسیار وسیع است به طوری که عرض آن را هماندازهء آسمان و زمین میداند: «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یُۆْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ»؛ «[براى رسیدن] به آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنایش چون پهناى آسمان و زمین است [و] براى كسانى آماده شده كه به خدا و پیامبرانش ایمان آوردهاند، بر یكدیگر سبقت جویید. این فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مىدهد، و خداوند را فزونبخشى بزرگ است». (حدید/21)
درهای بهشت چگونه است؟
آیات قرآن بر این امر دلالت دارند که بهشت شامل درهایی است. از جمله آنکه میفرماید: «جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ»؛ «[همان] بهشتهاى عدن كه آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل مىشوند، و فرشتگان از هر درى بر آنان درمىآیند». (رعد/23)
وجود این تعداد در ، نه به خاطر آن است که اگر بهشتیان بخواهند از یک در وارد شوند، تولید زحمت میکند و نه به خاطر آنکه هر گروهی موظفند از یک در وارد شوند؛ بلکه این درها به اعمالی که سبب ورود به بهشت میگردد اشاره دارد.
روز و شب در بهشت وجود دارد؟
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُكْرَةً وَ عَشِیًّا»؛ «در آنجا سخن بیهودهاى نمىشنوند، جز درود. و روزىشان صبح و شام در آنجا [آماده] است» .
در روایات اسلامی چنین آمده است که گرچه در بهشت همواره نور و روشنایی است اما بهشتیان از کم و زیاد شدن نور و نوسان آن شب و روز را تشخیص میدهند.
از آیات قرآن به خوبی استفاده میشود که بهشتیان هر چه بخواهند از مواهب و روزیها در اختیارشان همیشه و در هر ساعت وجود دارد، باید دید این چه رزقی است که فقط صبح و شام به سراغ آنها میآید؟
پاسخ این سۆال را از حدیث لطیفی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده میتوان دریافت آنجا که میفرماید: “هدایای جالب و نخبه از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی که در این دنیا نماز میخواندند به آنها در بهشت میرسد".
از این حدیث استفاده میشود که این هدایای ممتاز که به هیچ وجه نمیتوان ماهیت آن را حتی با حدس و تخمین بیان کرد، نعمتهایی است بسیار پر ارزش که علاوه بر نعمت های معمول بهشتی، صبح و شام به آنها اهدا میگردد.
در آنجا سیر تکاملی انسان ادامه خواهد داشت هر چند اعمال تازهای در آنجا انجام نمیدهد، ولی با مرکبی که از معتقدات و اعمالش در این جهان فراهم ساخته سیر تکاملی خود را ادامه خواهد داد.[تفسیر نمونه، ج 13، ص 107]
جاذبههای دیداری در بهشت چگونه است؟
این موضوع را در چند بخش میتوان قرار داد:
الف. نحوه ی چینش و صحنهآرایی نعمتها
قرآن بهشت را باغی بزرگ که از زیر درختان رنگارنگ و گوناگون و سایهسار آن، جویهای آب روان است و آبشارها و چشمههای جوشان بر زیبایی آن میفزاید توصیف میکند.
«فی سِدْرٍ مَخْضُودٍ*وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ*وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ*وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ*وَ فاكِهَةٍ كَثیرَةٍ*لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ»؛ «در [زیر] درختان كُنار بىخار*و درختهاى موز كه میوهاش خوشه خوشه روى هم چیده است*و سایهاى پایدار*و آبى ریزان*و میوهاى فراوان*نه بریده و نه ممنوع». (واقعه/28 تا 33)
«فیها عَیْنٌ جارِیَةٌ*در آن»؛ «چشمهاى روان باشد» . (غاشیه/12)
ب. وصف تشریفات پذیرایی
قرآن برای پذیرایی بهشتیان مجموعهای از سینیهای زرین، جامهای بلورین و سیمین و خادمانی زیبا که در پیرامون بهشتیان، چون رشته ی گسستهای از مروارید پراکندهاند، بیان میکند. در این میان رنگ سبز، آرامشبخشی درختان و لباسهای بهشتیان است. همچنین از لباسهای ابریشمی، دستبندهایی از طلا و نقره نیز یاد میکند.
«مُتَّكِئینَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ»؛ «بر تخت هایى ردیف هم تكیه زدهاند». (طور/20)
«یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلینَ»؛ «پرنیانِ نازك و دیباى ستبر مىپوشند [و] برابر هم نشستهاند». (دخان/53)
«… یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُۆْلُۆاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ»؛ «در آنجا با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته مىشوند، و لباسشان در آنجا از پرنیان است». (حج/23)
«وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُۆْلُۆاً مَنْثُورا»؛ «و بر گردِ آنان پسرانى جاودانى مىگردند. چون آنها را ببینى، گویى كه مرواریدهایى پراكندهاند». (انسان/19)
نتیجه
از مجموع آیاتی که در مورد بهشت آمده است، استنباط میگردد که بهشت سرای حیات کامل است. در آنجا از خواب و مرگ خبری نیست. در دو وعده ی صبح و شام به آنان غذا داده میشود و در وعدههای دیگر با میوههای گوناگون و شربتها از آنان استقبال میشود.
در بهشت از سرما و گرما در امانند؛ چون هوای بهشت مطبوع و پر نسیم است. بهشتیان همنشین فرشتگان هستند.
لباس آنان از حریر و ابریشم سبز است. با دستبندهای طلا و نقره زینت میشوند. خدا از آنان و آنان از خدا راضی هستند که این بالاترین نعمت بهشت است.
منبع: مقاله ی بهشت از منظر قرآن کریم، رضوان حاجی شرفی.
قبل نوشت:
بعد از خواندن اين پژوهش فقط يك موضوع در ذهنم تبلور يافت و آن اينكه
چقدر از اصل و نسبمان دور شده ايم ما اول مسلمانيم بعد ايراني، هر دو اين صفات پيشينه اي دارند به اندازه هزاران سال
و اين پيشينه ما را مجهز مي كند به دانسته هاي هزاران ساله اما همه چيزمان را يادمان رفته….
بازيچه شده ايم در دست هاليوود و باليوود و معيار و ارزش ها را كنار گذاشته ايم
چقدر توصيه ها در باب انتخاب همسر در اسلام زياد است و حالا كه مي بينم در تاريخ ايران و ادبيات كهن آن هم فراوان بوده… در حالي كه امروز آمار طلاق در اوج است و ازدواج در فرود…
***
در سال 89 خانم مرم السادات ااسعدي پژوهشي را با عنوان «خانواده در قابوسنامه» در مجله بوستان ادب منتشر كرده است
بخش هايي از اين پژوهش را كه مي خواندم درباره شوهر دادن دختر و انتخاب همسر بود
عنصرالمعالی برای انتخاب داماد توصيه كرده:
«اگر دخترت دوشیزه باشد، داماد دوشیزه کن تا چنان که زن دل در شوی بندد، شوی نیز دل در وی بندد.»
ادامه میگوید: «اما داماد نیکوروی گزین و دختر به مرد زشتروی مده که دختر دل بر شوهر زشت روی ننهد؛ تو را و شوی را بدنامی بود. پس باید که داماد پاکروی و پاکدین و باصلاح و بسیار کدخدایی باشد؛ چنان که تو نان و نفقات دختر خویش دانی که از کجا و از چه و چون خواهد بودن. اما باید که داماد از تو فروتر بود؛ هم به نعمت و هم به حشمت تا وی به تو فخر کند نه تو به وی؛ تا دخترت به راحت و با ستر و بزرگی زید و چون چنین آمد که گفتم، از وی چیزی بیشتر مطلب و دخترفروش مباش که او خود اگر مردم باشد، مروت خویش به جای آرد. تو آن چه داری بذل کن و دختر خود را در گردن وی کن و برهان خود را از محنتی عظیم».
در این جا مطلب تعجببرانگیز این است که از نظر عنصرالمعالی داماد باید زیبا باشد در صورتی که دانسته نیست متقابلاً دختر نیز از زیبایی بهره دارد یا نه. پیش از این، پسر را از طلب غایت زیبایی زن بازداشته بود.
صاحب قابوسنامه در انتخاب داماد ایدهآل، مصالح دختر را به شایستگی در نظر میگیرد. او دیانت و مسئولیتپذیری را برای داماد لازم میشمرد و معتقد است برای حفظ مقام دختر و آسایش او، شوهر دختر باید از نظر موقعیت اقتصادی و اجتماعی از پدرش پایی تر باشد و از طلب مهریه و شیربهای گزاف از داماد باز میدارد.
در انتخاب زن هم سفارش مي كند:
«اما چون زن کنی طلب مال زن مکن و طلب غایت نیکویی زن مکن که به نیکویی، معشوقه گیرند. زن، پاکروی و پاکدین باید و کدبانو و شویدوست و پارسا و شرمناک و کوتاهدست و کوتاهزبان و چیزنگاهدارنده باید که باشد تا نیک بود… اما زن محتشم از خویشتن مخواه و تا دوشیزه یابی، شویکرده مخواه تا در دل او جز مهر تو مهر کسی دیگر نباشد و پندارد که همه مردان یک گونه باشند، طمع مردی دیگرش نباشد و از دست زن باددست و زفاندار و ناکدبانو بگریز …»
عنصرالمعالی برتری دوشیزه را بر زن شویکرده با دلایل روانشناختی توجیه میکند و آنجا که از انتخاب زن محتشمتر از شوهر همچنین زن زباندراز برحذر میدارد، میتوان انگیزه او را حفظ سلطه شوهر بر زن دانست.
در زمان امام باقر(عليهالسلام) به جهت اختلافاتي که بين قدرت حاکم يعني بنياميه با بنيعباس بود، محدوديتهايي که براي اهلبيت(عليهمالسلام) ايجاد شده بود کمرنگ شد و فرصتي پيش آمد تا آن امام و ساير اهلبيت و شاگردانشان، احاديث و معارف ديني را گسترش دهند. در اين زمان افراد زيادي در محضر امام باقر(عليهالسلام) و پس از ايشان امام صادق(عليهالسلام) حاضر شده و معارف دين را در قالب روايات اخذ کرده و با نقل آنها براي ديگران در توسعه روايات و معارف اهلبيت(عليهمالسلام) سهيم ميشدند.
در ميان خيل عظيم شاگردان امام باقر و امام صادق (عليهماالسلام) زنانی به چشم ميخورند که به محضر معصومين(عليهمالسلام) رسيده و از سخنان آنان استفاده کرده و اندوختههاي خود را به ديگران منتقل ميکردهاند. در ادامه به برخي از شاگردان و راويان امام باقر و امام صادق(عليهماالسلام) در ميان زنان اشاره کرده و توضيحي مختصر در زندگي و فعاليت آنان در نقل احاديث ارائه ميشود.
شیخالطائفه (شیخ طوسی) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمدباقر(ع) را 462 نفر مرد و 2 زن دانسته که در میان آنها برخی از نظر اعتبار و وثاقت و ملازمت با امام باقر(ع) را داشتند.
در این میان عدهای از ایرانیان افتخار شاگردی و ملازمت با امام محمدباقر(ع) را داشتند که به مناسبت سالروز ولادت سراسر نور باقر آلمحمد(ص) به معرفی «3 تن از اصحاب ایرانی امام باقر(ع)» نوشته سید حسن قریشی میپردازیم: