تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، بزرگان بسیاری را به عالم انسانیّت شناسانده است. این بزرگان که در منظر اهل معرفت، قدر و منزلتشان روشن است؛ فرزانگان و پرچمداران هدایت و راستی اند؛ کسانی که از سرچشمه جوشان معرفت اهل بیت(ع) سیراب شده اند.
آنان که در سپیده های سحر، زمزمه معرفتشان عرشیان را شیفته خلوص و صفایشان می نمود و در خلوت شبهای تارِ زندگی، اوج رضا و معنویتشان ملائکه را به تحسین وا می داشت و شبانگاهان مزرعه خلوصشان را با اشک آبیاری می کردند. آنان که گرد مکروهی نگشته و در چشمه زمزم معرفتشان صدها کرامت جوشیده است.
از جمع زنان، شخصیتهایی وجود دارد که درخشش معنویتشان در سراسر تاریخ اسلام پرتو افکنده است.
یکی از این فرزانگان دختر امام مجتبی(ع) همسر امام سجاد(ع) و مادر امام باقر(ع) است.
این بانوی کریمه، که تلألؤ معنویت او در طول تاریخِ اسلام نورافشانی کرده است، از خاندان پاک رسالت و عصمت است. و در شرافت و حیاء و عفت سرآمد زنان عصر خود بوده است. برای او اوصافی همچون: فاضله، عالمه، صالحه، صدیقه، پارسا و پرهیزگار شمرده اند.
>این ریحانه امام حسن مجتبی(ع) صاحب مقامات معنوی و کرامات بوده است. به گونه ای که با اشاره دستش دیوارِ در حال ریزش بین زمین و آسمان معلق ماند. مقام والای او آن چنان است که تا مرز عصمت پیش رفته است و نسبتی این چنین شایسته دارد:
دختر، همسر و مادر امام؛ کسانی که آیه تطهیر(2) در شأن و مقامشان نازل شده است. در خانه هایی زندگی می کرده که اهل آن، در عبادت، از برگزیدگان خلق بوده اند.(3)
و از جهتی این بانوی بزرگوار، مصداقِ «ارْحام مطَهَّره» است که در زیارت وارث وارد شده است.
در صحیفه نوشته بود
سالهای اول هجرت، مدینه در اوج عزّت و سربلندی بود و عطر دل انگیز محمدی(ص) در کوچه های مدینه آکنده بود، مؤمنین هرگاه از کنار مسجد و منزل پیغمبر(ص) می گذشتند، لذت استشمام عطر محمدی(ص) را می چشیدند.
آن روزها بنی هاشم، عزیزترین خاندان مدینه بودند. همه مردم با بنی هاشم به احترام رفتار می کردند. زنان و مردان باایمان اگر لحظاتی افتخار تشرف به حضور پیامبر اکرم(ص)، دختر و داماد او را می یافتند؛ به خود می بالیدند.
آن روزها کسی تصور سالهای تلخ مدینه را در سر نداشت. هنوز ریحانه رسول اللّه (ص) در کوچه های آن شهر سیلی نخورده بود و حرمتِ دامادِ رسول اللّه (ص) را نشکسته بودند. آن روزها، با حضور رسول اللّه شیرین بود. ای کاش آن روزها هرگز تمام نمی شد، ولی افسوس …!!
در یکی از آن روزها، جابر بن عبداللّه انصاری از کوچه ای گذشت، که بوی عطر محمدی(ص) شامه اش را نوازش داد. به خانه ای رسید؛ به دربِ آن نگاهی کرد؛ اما نمی دانست که آن را آتش خواهند زد! لحظاتی ایستاد و از اینکه می خواست به محضر ریحانه رسول اللّه (ص) برسد، به خود می بالید. آهسته در را کوبید، اجازه ورود خواست؛ پس از اذنِ ورود، با شادمانی به حضور دختر پیامبر(ص) راه یافت.
آن روزها، حضرت فاطمه(س) بسیار خوشحال بود، زیرا روزهای نخست ولادت امام حسن مجتبی بود. لذا از هر سو، برای عرض تبریک و اظهار ارادت، به محضرش راه می یافتند و به فیض دیدار او مباهات می کردند.
جابر در محضر زهرا(س) نشست؛ صحیفه ای بسیار نورانی در دست آن حضرت مشاهده کرد. پرسید: ای سیّده زنان این صحیفه ای که همراه تو می بینم، چیست؟
فرمود: اسامی ائمّه ای که از نسل من هستند در آن نوشته شده. جابر صحیفه را درخواست کرد تا بخواند.
حضرت زهرا(س) فرمود: ای جابر اگر ممنوع نبود، آن را به دست تو می دادم؛ ولی دست زدن به آن جایز نیست؛ مگر برای نبی یا وصیّ نبی یا اهل بیت نبی؛ فقط اجازه داری بدون آنکه بدان دست بزنی آن را بخوانی.
جابر، اسامی ائمه(ع) را که به همراه نامهای پدران و مادران آنان در آن صحیفه نوشته بود خواند.
در قسمتی از روایت جابر چنین آمده است: ابوجعفر محمد بن علی معروف به باقر(ع)، مادرش ام عبداللّه دختر حسن بن علی بن ابی طالب است.(4)
نامها، کنیه ها و القاب
نامها: فاطمه(5) و زینب(6)
کنیه ها: مشهورترین کنیه مادر امام باقر(ع) «امّ عبداللّه »(7) است. کنیه های دیگر این بانو «امّ الحسن»(8) و «امّ عبده»(9) است، و به قولی به جای امّ عبده، امّ عبیده نیز ذکر شده است.(10)
القاب: صدیقه،(11) آمنه،(12) تقیّه(13) و مُحسنه.(14)
زینبِ امام حسن(ع)
در خاندان پیامبر(ص)، پس از نام فاطمه، یکی از نامهای مورد توجه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) برای دختران نام «زینب» بوده است.
ائمه(ع) به یاد مادر مظلومه شان، نامِ دختران خویش را بیشتر فاطمه می نهادند. و بعد از آن نام عمه بزرگوارشان «زینب» را که پیام رسان شهدای کربلا بود، برای دختران خود برمی گزیدند.
زینب، دختر امام حسن(ع)، که به حق زینب و زینت آن حضرت است، از اسامی زیبا و مبارک امّ عبداللّه مادرِ امام محمدباقر(ع) است.(15)
مادر امّ عبداللّه
در باره نامِ مادر فاطمه بنت الحسن با کنیه «امّ عبداللّه » اقوال مختلفی در کتب تاریخی موجود است.
البته یکی از علل این اختلاف نظر، اقوال مختلفی است که در باره تعداد و اسامی دختران امام حسن(ع) وجود دارد. تعداد دختران امام حسن(ع) را یک،(16) پنج و هفت نفر(17) شمرده اند که اسامی آنان بنا بر گفتار شیخ مفید چنین است:
1ـ امّ الحسن
2ـ امّ الحسین
مادر این دو بانوی بزرگوار، امّ بشیر دختر ابی مسعود بن عقبة بن عمرو بن ثعلبه خزرجیه است.
3ـ فاطمه بنت الحسن
مادر این بانوی گرامی، امّ اسحاق دختر طلحة بن عبیداللّه التمیمی است.
4ـ امّ عبداللّه
5ـ فاطمه
6ـ امّ سلمه
7ـ رقیه
در بین اسامی فرزندان ائمه(ع) اسامی و القاب مشترک فراوان دیده می شود اما کمتر دیده شده که کنیه مشترک داشته باشند. بر اساس حدیث معتبر «لوح» که جابر آن را روایت کرده است، مادر امام باقر(ع) به «امّ عبداللّه » مشهور بوده است. بنابراین، امّ عبداللّه که در ردیف چهارم این اسامی قرار دارد مادر امام باقر(ع) بوده و نام او فاطمه است. در این صورت اسامی دختران امام حسن(ع) که به نام فاطمه بوده اند؛ سه نفرند.
اما فاطمه بنت الحسن که دارای کنیه امّ عبداللّه است، همان بانوی ردیف چهارم است. این قول با نظر شیخ مفید موافق است؛ گرچه وی بدان تصریح نکرده است.
اقوال دیگر:
صاحب ریحانة الادب نام مادر این بانوی بزرگوار را «اسماء بنت عبدالرحمان بن ابی بکر» می داند.(18) ولی مستندی برای آن ذکر نکرده است.
صاحب کتاب حبیب السیر و برخی دیگر، نام مادر این بانوی ارجمند را «امّ اسحاق» می دانند.(19)
اعیان الشیعه در شرح حال «امّ عبداللّه » نام مادرِ وی را «امّ فروه»(20) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر دانسته است.
با توجه به اینکه مشهور است که امّ فروه دختر قاسم بن محمد، مادرِ امام صادق(ع) است، این قول که امّ فروه مادر امّ عبداللّه است، صحیح نیست.
صحیح ترین قول آن است که مادر این بانوی بزرگوار، کنیز بوده و با نظر شیخ مفید در ارشاد موافقت دارد.
ازدواج خجسته
ز وصلتی که چو خورشید و ماه پیوندش
به عرش بسته شده، آسمان چراغان شد
بیش از نیم قرن از هجرت تاریخی رسول اکرم(ص) به مدینه می گذشت. در آن ایام پیوندی خجسته در خاندان پاک پیامبر(ص) به وقوع پیوست.
این پیوند یکی از زیباترین رخدادهای شیرین تاریخ اسلام است. دو نسل امامت به هم رسید و از اینها فرزندانی پاک و طاهر به وجود آمد که ائمه(ع) به آن مباهات می کردند.
این پیوند مبارک که بین حضرت امام زین العابدین(ع) و فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) برقرار شد، شادی و سرور را به خاندان پاک پیامبر(ص) هدیه کرد و لبخند مسرت را بر لبان مبارک آنان نشاند.
در بیشتر کتب معتبر نوشته اند تنها همسری که به عقد دائمی امام سجاد(ع) در آمد، فاطمه دختر امام حسن بوده است.(21)
در نتیجه این ازدواج که در دوران امامت امام حسین(ع) انجام گرفت،(22) پنجمین اختر آسمان امامت به موهبتی بزرگ رسید، زیرا وی نخستین امامی است که از نسل پاک امام حسن و امام حسین(ع) به وجود آمد و به سبب این کرامت به: «هاشمیٌ مِن هاشِمییّن وَ عَلَویٌّ مِنْ عَلَوییّن وَ فاطِمیٌّ مِنْ فاطِمییّن» نایل شد.(23)
از آن پس امامت از نسل حسنین(ع) امتداد یافت و ائمه بعدی(ع) از امام باقر(ع) تا امام مهدی(عج) به این کرامت مفتخر شدند که از نسل سبطین پیغمبر باشند و فاطمه بنت الحسن مادر هشت امام شیعه گردید.
فروزنده مستوفی در شعر زیبایی سروده است:
به بوستان امامت گلی شکوفا شد
که نور حق ز جبینش چو مه نمایان شد
چو بود مادر او دخت مجتبی در عرش
به همسری پسر عم به عهد و پیمان شد
ز وصلتی که چو خورشید و ماه پیوندش
به عرش بسته شده آسمان چراغان شد
چو مهر و ماه قرین گشت زان دو نطفه پاک
وجود باقر از آن ظاهر و درخشان شد(24)
در زیارت نامه ای که از امام رضا(ع) برای خواهرش حضرت فاطمه معصومه(س) صادر شده چنین می خوانیم:
«السَّلام علیکِ یا بنْتَ الحسَنِ وَ الحسین علیه السلام؛(25)
سلام بر تو ای دختر حسن و حسین(ع)» که تصریح به این موهبت دارد.
میلاد نور
در شهر مدینه جنت پاک
مسندگه پادشاه لو لاک
بو جعفر باقر اندر او زاد
آن روضه پاک جنت آباد(26)
هنگامی که فاطمه دختر امام مجتبی(ع) به وجود مبارک امام باقر(ع) حامله شد به قدری ضعیف شده بود که گاهی بیهوش می شد و به خواب می رفت. یک روز در عالم رؤیا فردی را دید که او را به فرزندی دانا و بردبار، بشارت داد. وقتی که از خواب برخاست، از جانب راست خود از کنار خانه، صدایی شنید که گوینده آن را نمی دید؛ امام سخنان او را می شنید که می گفت: حامله شدی به بهترینِ اهل زمین و بازگشت تو به سوی خیر و سعادت است و بشارت باد بر تو به فرزندی بردبار و دانا.
از آن وقت دیگر در خود ثقل و سنگینی ندید تا آنکه نه ماه از حمل او گذشت. در این ایام صدای ملائکه را در خانه خود بسیار می شنید.(27)
زمان ولادت امام محمد باقر(ع) فرا رسید، مدینه در آستانه درخششی نو قرار گرفت، و امّ عبداللّه در آن هنگام نوری مشاهده کرد، نوری که هیچ کس غیر از معصومین(ع) و مادران آنان، قادر به دیدن چنین نوری نیست.
هنگامی که امام محمد باقر(ع) متولد شد، روی به جانب قبله گرداند و سه مرتبه عطسه کرد، بعد از آن حمد حق تعالی را بجا آورد. در تمام آن روز و شب از صورت و دستهای امام باقر(ع) نور زردی مانند طلا ساطع می شد.(28)
شاعر شیرین سخن در خصوص چگونگی رؤیای فاطمه بنت الحسن چنین سروده است:
به مادر هم بشد الهام در خواب
که از قاصد بشارت را تو دریاب
به فرزندی شکیبا و توانا
به دلبندی نجیب و پاک و دانا
چو شد بیدار بشنید از سوی راست
که عالی خلقت حق چهره آراست
مَهین رخسار این پور همایون
منوّر کرد کوه و دشت و هامون
چو این مولود پاک از آل طاها
گرامی خلقت معبود یکتا
شبیه خاتم پیغمبرانست
تسلی بخش روح و جسم و جان است
نهال طُهر زین العابدین است
گرامی نجل ختم المرسلین است
کمال مجتبی در او نشان است
نشان از مادر پاکش عیان است
چو اُمّش فاطمه بنت حسن بود
ز زهدش در زمانه صد سخن بود
ز دُرج حکمت و برج ولایت
بشد این گوهر رخشان عنایت(29)
دیگر فرزند فاطمه بنت الحسن عبداللّه باهر است.
وی دارای کنیه «ابومحمّد» و معروف به «عبداللّه باهر» از برادرش امام محمد باقر(ع) بزرگتر بوده است و کنیه امّ عبداللّه که فاطمه بنت الحسن مادر بزرگوار آن جناب بدان مشهور است، به مناسبت نام برادرش عبداللّه است.
وی به دلیل حُسن جمال و درخشندگی رخسار «باهر» لقب گرفت.(30)
عبداللّه باهر، متولی اوقاف پیغمبر(ص)(31) بود و سپس به تولیت اوقاف امیر مؤمنان(ع) رسید.(32)
مدت عمر عبداللّه باهر 57 سال بوده است.(33) مورخان بدون هیچ اختلافی این دو تن را از فرزندان «امّ عبداللّه » شمرده اند، اما منابع بسیاری تعداد فرزندان امّ عبداللّه را چهار پسر شمرده اند و نام دو تن دیگر را حسن و حسین گفته اند و نقل شده که این دو در کودکی درگذشته اند.(34)
بانوی صاحب کرامت
مادر گرامی امام محمد باقر(ع) زنی نمونه و ممتاز و صاحب کرامت بود. کرامت در لغت به بزرگی، عزّت و بزرگواری معنی شده است و در اصطلاح امر خارق العاده ای است که خداوند جهت گرامیداشت دوستان خاصّ و خالص خویش به آنان اعطاء نموده و فرق آن با معجزه آن است که معجزه برای اثبات نبوت یا امامت است ولی کرامت چنین نیست.(35)
کرامتِ بزرگی که از این بانوی بزرگوار صادر شده، شگفت انگیز و شنیدنی است. امام محمد باقر(ع) فرزند شایسته آن بانوی باشرافت می فرماید:
«کانَتْ اُمِّی قاعِدَةً عِنْدَ جِدارٍ فَتَصَدَّعَ الجِدار وَ سَمِعْنا هِدِّةً شَدیْدةً فَقالَتْ بِیَدِها: لا وَ حقَّ المُصْطَفی ما اَذِنَ اللّه ُ لَکَ فِی السُّقُوطْ، فَبَقِیَ مُعَلَّقا فِی الْجوِّ حَتّی جازَتْهُ، فَتَصَدَّقَ أبی عَنْها بِمَائَة دِیْنارٍ؛(36)
مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگاه دیوار شکاف برداشت و صدای مهیبی به گوش رسید، مادرم با دستش اشاره کرد و گفت: نه، به حقّ مصطفی. خداوند به تو اجازه فرو افتادن ندهد. پس دیوار در هوا معلق ماند، تا آنگاه که از کنار آن گذشت. پس پدرم (امام سجاد(ع))(37) به سبب دفع آن خطر، صد دینار صدقه داد.»
صدیقه
یکی از ویژگیها و القاب شریف این بانوی بزرگوار «صدیقه» است. امام صادق(ع) پیشوای ششم شیعیان، روزی از جده خویش یاد نموده و در باره اش فرمود:
«کانَتْ صِدِیْقَةً لَمْ تُدْرِکْ فِی آلِ الْحَسَنِ مِثْلُها؛(38)
او زنی راستگو بود که در خاندان امام حسن زنی همانند او یافت نشد.»
در این حدیث شریف برای این بانوی گرانقدر دو ویژگی ممتاز ذکر شده است:
یکی صدیقه و دیگری نمونه و ممتاز بودن در خاندان امام حسن(ع).
در معنی صدیقه نوشته اند که؛ زنی که در حدّ اعلی، حقّ را تصدیق کند، صدیقه می گویند.(39)
«صدیقین» گروهی هستند که با انبیاء، صالحین و شهداء همراه و هم قافله اند، اینان قافله سالار کوی الهی اند.(40)
در آیه 69 سوره نساء، «صدیقین» در ردیف نبیین، شهداء و صالحین قرار گرفته اند.
مطلب دیگر که در باره صدیقین دارای اهمیت است، اینکه صدیقه را فقط صدیق غسل می دهد. این حدیث بدین معنا اشاره دارد:
مفضل بن عمر می گوید: از امام صادق پرسیدم، چه کسی حضرت فاطمه را غسل داد؟
حضرت فرمود: امیرالمؤمنین(ع) فاطمه(س) را غسل داد. مفضل می گوید این مطلب برای من سنگین به نظر رسید. امام(ع) فرمود: مثل اینکه از این خبر تعجب می کنی؟! گفتم: بله، فدایت گردم، همین طور است. حضرت فرمود: این مطلب برایت هیچ سنگین نباشد، زیرا زهرا(س) صدیقه است و صدیقه را فقط صدیق غسل می دهد، مگر نمی دانی حضرت مریم را که صدیقه بود کسی جز حضرت عیسی غسل نداد.(41)
ویژگی دیگری که از سخن امام صادق(ع) برای جده اش به دست می آید آن است که وی برگزیده زنان خاندان امام حسن(ع) است.
بانوی نیکوکار
امام صادق(ع) در جایی دیگر می فرماید: «کانَتْ مِمَنْ آمَنَتْ و آتَّقَتْ و اَحْسَنَتْ و اللّه یحب الْمُحْسِنین؛(42)
او از زنان مؤمنه، پرهیزکار و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»
در سایه سار کلام صادق(ع)
امام صادق(ع) در باره مادران ائمه(ع) فرموده اند: چون یکی از مادران ائمه(ع) به یکی از ایشان حامله شود، در تمام آن روز بر او سستی و فتوری حاصل می شود مانند غش. پس مردی را در خواب می بیند که او را بشارت می دهد به فرزندی دانا و بردبار، چون از خواب بیدار می شود از جانب راست خود و از کنار خانه صدایی می شنود که می گوید:
حامله شدی به بهترین اهل زمین و بازگشت تو به سوی خیر و سعادت است و بشارت باد تو را به فرزندی بردبار و دانا. در این ایام صدای ملائکه را در خانه خود بسیار می شنود.(43)
با این توصیف، مادران ائمه(ع) از جمله «امّ عبداللّه » دارای مقامی بوده که لااقل در ایام حمل امام باقر(ع) صدای ملائکه را می شنیده است و این ویژگی مصداق مُحدَّثه بودن است. «محدَّثه کسی است که صدای فرشتگان را می شنود، ولی او را نمی بیند».
اگر این تعریف برای محدَّثه بودن کافی باشد این بانوی گرانقدر در زمره «محدَّثین» خواهد بود.
مُحَدِّثه
یعنی کسی که حدیثی از او صادر شده است. در کتاب «محدَّثات شیعه» از فاطمه همسر امام سجاد(ع) به نام «محدَّثه» یاد شده است.(44)
گرچه در کتاب محدثات شیعه، مستندی برای احادیث این بانوی گرانقدر ذکر نشده است؛ ولی در کتاب شریف بحارالانوار، روایتی در باره علامات ظهور امام زمان(عج) از ایشان نقل شده است.
خبر از آینده
سَمعْتُ بِنْت الْحَسَنِ بنِ عَلی علیهماالسلام تَقُول:
«لا یَکُونُ هذا الاَمْرُ الَّذی تَنْتَظِرُونَ حَتّی یَبْرَأ بَعْضُکُم مِنْ بَعْضٍ وَ یَلْعَن بَعْضُکُم بَعْضَا وَ یَتْفَل بَعْضُکُم فِی وَجْهِ بَعْضٍ وَ حَتّی یَشْهَدَ بَعْضُکُم بِالکُفْرِ عَلی بَعْضٍ.
قُلْتُ: ما فِی ذلِکَ الخَیْر؟
قالَ: اَلْخَیْرُ کُلُّه فِی ذلِکَ عِنَدَ ذلِکَ یَقُومُ قائِمنا فَیَرْفَعُ ذَلِکَ کُلُّه؛(45)
عمیره دختر نفیل می گوید:
شنیدم که دختر حسن بن علی(ع) فرمود:
ظهوری که منتظر آن هستید تحقق پیدا نمی کند تا آن زمان که بعضی از شما از بعضی دیگر دوری کنند و برخی از شما برخی دیگر را لعن کنند و گروهی از شما آب دهان بر صورت گروهی دیگر بیندازد؛ تا آنجا که جمعی از شما بر کفرِ جمعی دیگر شهادت دهند.
پرسیدم: در آن زمان خیر در چیست؟
فرمود: خیر تمامش در ظهور است. در آن روز قائم ما قیام می کند و تمام آن دشمنیها را از بین می برد.»
بر اساس این حدیث شریف در باره فاطمه بنت الحسن دو نکته اهمیت دارد:
یکی آنکه طبق سند روایت، فرد یا افرادی از زنان از محضر این بانوی گرانقدر استفاده علمی و معنوی می برده اند. چنانکه عمیره، دختر نفیل، شاگرد این بانوی بزرگوار بوده است. دیگر آنکه متن حدیث نشان از کرامت این بانوی والامقام و علم او به برخی از حوادث آینده است.
وفات
تاریخ در باره وفات و محل دفن این بانوی بزرگوار تصریح و حتی اشاره ای نکرده است. البته اگر به گذشته ها بازگردیم و اوراقی از تاریخ آن عصر را مطالعه کنیم، در می یابیم که شدت اختناق بنی امیه به گونه ای بوده که امروزه ما نمی توانیم خبری از زمان یا محل وفات آن بزرگوار به دست آوریم.
1 ـ تاریخ محمدی، شیخ حسن کاشی، ص127.
2 ـ اشاره به آیه 23، سوره احزاب «انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» ترجمه: «خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
3 ـ اشاره به آیه 36، سوره نور، «فی بیوتٍ اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال» ترجمه: در خانه هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت [آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می کنند.
4 ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج36، ص194، ح2.
5 ـ اعیان الشیعه، ج8، ص390 و دهها منبع دیگر.
6 ـ اخبار الزینبات، ص126.
7 ـ بحارالانوار، ج46، ص215 و دایرة المعارف تشیّع، ج2، ص504.
8 ـ همان.
9 ـ همان و التهذیب، ج6، ص77.
10 ـ عوالم المعارف الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج19، الامام محمد بن علی الباقر علیه السلام، الشیخ عبداللّه البحرانی الاصفهانی و مستدرکاتها: السیّد محمدباقر بن المرتضی الموحد الابطحی الاصفهانی، قم، مؤسسة الامام المهدی، 1413ق، ص16 و 17.
11 ـ اصول کافی، ج1، ص536.
12 ـ تواریخ النبی و الآل، ص90.
13 ـ همان.
14 ـ همان.
15 ـ ر.ک: اخبار الزینبات، العلاّمه ابی الحسین یحیی بن الحسن بن جعفر الحجة بن عبیداللّه الاعرج بن الحسین الاصغر بن الامام السجاد علیه السلام، نشره و قدّم له: محمد الجواد الحسینی المرعشی النجفی، ص126 لازم به توضیح است که کتاب از منابع معتبر قرن سوم هجری است و تنها کتابی است که نام مادر امام باقر(ع) را زینب نوشته است. در کتابهای دیگر از این بانوی بزرگوار با این اسم یادی نشده است. مأخذ کتاب «الزینبات فی بیت النبوة»، نشوه علوانی، دمشق، 1418 که در ص164 که از این بانو یاد نموده نیز همین کتاب «اخبار الزینبات» است.
16 ـ حبیب السیر، ج2، ص32، خواند امیر، کتابفروشی خیام، 1362؛ ابن شهر آشوب نیز تعداد فرزندان حضرت را یک دختر و سیزده پسر شمرده است؛ حقایق پنهان، احمد زمانی، ص358.
17 ـ حبیب السیر، ج2، ص32.
18 ـ ریحانة الادب، ج8، ص312، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، انتشارات خیام، 1374؛ دایرة المعارف تشیّع، ج2، ص504، نشر شهید سعید محبّی، تهران، 1375.
19 ـ حبیب السیر، غیاث الدین بن همام الدین الحسینی (خواندامیر)، کتابفروشی خیام، 1362، ج2، ص32.
20 ـ اعیان الشیعه، العلامه السیّد محسن الامین، ج8، ص390، همچنین در کشف الغمّه فی معرفة الائمه، العلامه المحقق ابی الحسن علی بن عیسی بن ابی الفتح الاربلی، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، 1401، ه··· .ق، ج2، ص332. مطلب فوق را آورده است ولی در پاورقی اشتباه مزبور را مرتفع نموده است. و چون مأخذ «اعیان الشیعه» هم کتاب «کشف الغمه» است، باید گفت که قول اعیان الشیعه صحیح نیست ضمنا به پاورقی کشف الغمه اشاره ای نشده است.
21 ـ ناسخ التواریخ امام سجاد علیه السلام، ج8، ص40.
22 ـ معصوم هفتم و هشتم، ص5، جواد فاضل، مؤسسه مطبوعاتی علمی.
23 ـ بحارالانوار، ج46، ص215، ح13؛ اعیان الشیعه، العلامه السید محسن الامین، ج8، ص310.
24 ـ ره آورد خانه خدا، فروزنده مستوفی، (درّی)، ص36، 1349.
25 ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج102، ص266، ح4؛ زیارت نامه حضرت معصومه(س) در مفاتیح الجنان.
26 ـ تاریخ محمدی، ص127.
27 ـ منتهی الامال، ج2، ص174، اقتباس از حدیث امام صادق(ع).
28 ـ همان.
29 ـ انوار جاویدان، محمدحسین جلالی، [بی جا، بی تا]، ص112.
30 ـ منتهی الامال، ج2، ص101؛ ناسخ التواریخ امام سجاد علیه السلام، ج8، ص40.
31 ـ ناسخ التواریخ امام سجاد علیه السلام، ج8، ص40.
32 ـ همان و منتهی الامال، ج2، ص101؛ ریاحین الشریعه، ج3، ص16.
33 ـ همان.
34 ـ سلسله آل بیت النبی(ص)، ج2، ص464.
35 ـ ر.ک: معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، قم، ج8، ص481، 1376ش.
36 ـ اصول الکافی، بیروت، دارالاضواء، ج1، ص536، محمد بن یحیی عن محمد بن احمد عن عبداللّه بن احمد بن صالح بن یزید عن عبداللّه بن المغیرة عن ابوالصباح عن ابوجعفر علیه السلام.
37 ـ در کتاب زنان مرد آفرین تاریخ، ص169، محمد محمدی اشتهاردی، قم، مؤسسه انتشارات نبوی، 1376، به اشتباه نام امام صادق(ع) ذکر شده است.
38 ـ اصول الکافی، ج1، ص536.
39 ـ معارف و معاریف، ج6، ص671، البته نقل شده که نام صدیقه را امام سجاد(ع) بر وی گذاشت. حیاة الامام محمد باقر علیه السلام، باقر شریف القرشی، بیروت، دارالبلاغه، ج1، ص19.
40 ـ زن در آیینه جلال و جمال، ص168، آیة اللّه جوادی آملی، مرکز نشر اسراء، 1375ش.
41 ـ جرعه ای از کوثر، علی رضا سبحانی نسب، ص122، قم، 1375. به نقل از وسائل، ح2825.
42 ـ تواریخ النبی و الآل، الشیخ محمدتقی تستری، ص90.
43 ـ منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ج2، ص174.
44 ـ محدثات الشیعه، دکتر نهلا غروی نائینی، ص240.
45 ـ بحارالانوار، ج52، ص211، ح58.
نوشته: اسماعیل محمدی کرمانشاهی