از مردها هم توقع پدر و شوهر خوب بودن داشته باشیم
چندی قبل باید با یکی از خانم های موفق کشور تماس میگرفتم تا وقت مصاحبه بگیرم. استاد حوزه و دانشگاه بود و تصمیم بر این بود که در یکی از شماره های نشریه به عنوان زن موفق معرفی شود.
طبق چارچوب خواسته شده باید در قسمتی از مصاحبه از زندگی شخصی اش سوال می کردم. از اینکه چند بچه دارد؟ آیا درس خواندن، تدریس، فعالیت های اجتماعی و … به همسری و مادری اش خدشه ای وارد نکرده است؟ چطور توانسته با وجود وظایف همسرداری و تربیت فرزند به این سطح از تحصیلات و این چاپ این تعداد مقاله نائل شود؟ خلاصه باید ثابت می شد این خانم در کنار استاد موفق بودن، همسری خوب و مادری فداکار است.
با خانم مورد نظر تماس گرفتم. از هر دری وارد شدم حاضر نشد برای مصاحبه وقت بدهد و گفت فقط درصورتی که مصاحبه علمی باشد حاضر به گفت و گو است و به هیچ وجه علاقه ای ندارد چیزی از زندگی شخصی اش بگوید.
راستش در عین دمغ شدن خوشحال شدم. خوشحال شدم چون آن خانم در مسیری که من می خواستم قرار نگرفت.
بنده نه اشتغال خانم را دلیل موفق بودنش می دانم و نه هر زن خانه داری را مادری خوب و همسری کاردان به حساب می آورم. اینکه همسری و مادری به عنوان نقش های موثر در جامعه تعریف شود بسیار خوشحالم می کند اما چرا صرفا روی زن ها زوم می کنیم؟
در اکثر مواقع وقتی یک اقا را به عنوان چهره ی علمی موفق معرفی می کنیم، نمی پرسیم تعداد فرزندانت چندتاست؟ برای همسرت به اندازه کافی وقت می گذاری؟ وظایفی که دین برای تو به عنوان یک پدر و شوهر تعریف کرده را درست انجام می دهی؟
اما وقتی به یک خانم موفق می رسیم اول باید ثابت کند قبلا امتحان مادری و همسری را با نمره 20 پشت سر گذاشته؟!
بدیهی است که بنده نه منکر وجوب همسرداری برای خانم هستم و نه منکر ارزش والای مادر بودن آن اما آیا با این تمرکز صرف بر روی وظایف زن، تدریجا در حال فراموش کردن نقش پدری و شوهری برای مرد نیستیم؟ بیایید از هیچ ور بام نیافتیم. بیایید از مردها هم توقع پدر و شوهر خوب بودن داشته باشیم. همانطور که خدا انتظار دارد