خانم فروز رجایی فر مهندس پلی تکنیک و دانشجوی دوره دکترای علوم سیاسی از دانشجویانی است که در 13 آبان سال 58 در جریان تسخیر لانه جاسوسی حضور فعال داشتند. مصاحبه ای که در ادامه آمده است حاصل گفتگوی خبرنگار جهان با ایشان است که سعی شده به ابعاد دیگری از جریان تسخیر لانه پرداخته شود.
با توجه به عرف و فرهنگی که برای زنان در جامعه ما وجود دارد و با توجه به اینکه جریان لانه یک صحنه پرخطر و پر اضطرابی بوده شکل حضور خانم ها در جریان تسخیر لانه جاسوسی به چه صورت بوده؟
برای شروع هر بحثی راجع به لانه جاسوس باید اندازه حرکت را در زمان خودش در نظر بگیریم و نباید فکر کنیم که این حرکت در همان ابتدا مبنایش یک حرکت 444 روزه بوده است نباید فکر کنیم که در یک روز به ابعاد دیگری از جریان تسخیر لانه بپردازیم اول این تفکر وجود داشته 50و چند نفر گروگان گرفته می شوند یا اینکه این جریان ابعاد سیاسی پیدا می کند و بین المللی می شود. یا پیامدهای نظامی برای کشور ایجاد می کند.
درست دیدن اندازه این ماجرا در مرحله اول به خیلی از سوالات مقدماتی این ماجرا پاسخ می دهد.
امروز می گویند امریکا در مرزهای شرقی یا غربی مستقر است و اگر امر شود به گسترش مقابله با آن یک دسترسی فیزیکی وجود دارد طبعا آن زمان هم وقتی که امام به بچه های طلبه و دانشجو فرمودند که حملات خود را بر علیه امریکا گسترش دهند تنها نهاد و نمادی که در دست بود برای گسترش این حمله همان سفارت امریکا بود.
چرا در آن روز خاص با آن شرایط تبلیغاتی که وجود داشت از خانم ها دعوت شد؟
حضور خانم ها شکلی مثل روزهای انقلاب به تظاهرات می داد و این برداشت که یک گروه با رفتار خشونت آمیز و با اسلحه سرد به سفارت حمله کردند با حضور خانم ها کنترل می شد. همچنین حضور خانم ها این مسئله را تاکید می کرد که در جریان های سیاسی خانم ها به اندازه آقایان حضور دارند. به طور کلی اگر حضور خانم ها از این جریان حذف می شد تاثیر حرکت در سطح بین الملل خشن و در سطح داخل، یک اسلام خشک را تلقین می کرد.
برخورد آقایان با حضور خانم ها در این جریان به چه صورت بود؟
جریان انقلاب نشان داده بود که ظرفیت خانم ها برای حرکت در چنین فضاهایی که جنبه مردمی دارد کمتر از آقایان نیست و حضورشان می تواند سبب حضور پررنگ تر آقایان هم بشود. در زمان تسخیر لانه 7-8 ماه از پیروزی انقلاب گذشته بود و در این مدت به دلیل آزادی که انقلاب به مردم داده بود تشکل های زیادی در دانشگاه ها تشکیل شده بود که خانم ها یک محور اصلی آن بودند و خشک نظری درباره حضور خانم ها و این تفکر که با خانم ها نباید کار مشترک داشت در ذهن بچه های مسلمان نبود.
واکنش هایی که همان زمان یا بعدها در رابطه با حضور زنان اتفاق افتاد به چه صورت بود؟
این حرکت به نوعی از نظر اخلاق روابط بین بچه ها امتیازات بزرگی را گرفت اولا اینکه این دید را ایجاد کرد که دختر ها بتوانند در چنین محافلی حضور داشته باشند و ثانیا در این زمان طولانی خبر یا گزارش منفی از رفتار غلط یا مناسبت غلطی که ممکن بود به وجود بیاید گزارش نشد و این در حالی بود که این جریان هم از نظر رسانه ها و هم مردم کاملا زیر نظر بود و اگر کوچک ترین خلافی صورت می گرفت جریان های مخالف کاملا می توانستند از آن بهره برداری کنند.
من فکر می کنم جریان تسخیر لانه یک الگویی و ظرفیتی را برای حضور زنان در عرصه ایجاد کرد که شاید هنوز هم آن ظرفیت تکمیل نشده است.
برگردیم به جریان لانه چند نفر از خانم ها در جریان حضور داشتند؟
فکر می کنم خانم ها در آن جریان حدود یک پنجم افراد را تشکیل می دادند و این نسبت به تعداد خانم هایی که در دانشگاه ها بودند که فکر می کنم حدود یک دهم بود رقم بالایی محسوب می شود.
تقسیم کار برای خانم ها در جریان تسخیر و بعد از آن به چه صورت بود؟
در جریان تظاهرات و ابتدای تسخیر، خانم ها مسئولیت حمل تجهیزات را داشتند یعنی یک سری تجهیزات اولیه را که برای این کار پیش بینی شده بود به خانم های چادری سپرده بودند مثل قیچی آهن بر و چوب های تراشیده ای که برای زمان درگیری در نظر گرفته شده بود. و این خانم ها در صف های عقبی و نزدیک پسرها قرار گرفته بودند که تجهیزات را به آنها برسانند. غیر از حمل تجهیزات خانم هایی هم در صف های جلویی قرار داشتند که این باعث می شد گارد محافظ سفارت تصور حرکت خاصی را نداشته باشد.
خانم ها مسئولیت های متفاوت داشتند مثلا نگهداری از گروگان های زن البته من بیشتر به خاطرآشنایی به زبان انگلیسی رفته بودم. برای مصاحبه با شبکه های خارجی و صحبت کردن با گروگان ها و خواندن و ترجمه اسنادی که به دست می آمد.
جریان لانه بیشتر از یک سال طول کشید عمده فعالیت شما در این مدت چه بود؟
فعالیت ما در این مدت یک کار تمام وقت شبانه روزی بود بعد از تسخیر در جریان کار که قرار گرفتیم کارهای متفاوتی داشتیم مثلا پاس دادن یکی از کارهایی بود که باید روزی 2 بار انجام می دادیم. خواندن اسناد و ترجمه آنها، صحبت با خبرگزاری ها و مراکزی که از خارج از کشور تماس می گرفتند عمده فعالیت های من بودم.
یادم می آید یکبار آنقدر کار زیاد شده بود که من 70 ساعت نتوانستم بخوابم یعنی تا می آمدم استراحت کنم زنگ می زدند که بیا از فلان جا تماس گرفته اند.
بعد از جریان لانه چه فعالیت هایی داشتید؟
تا سال 76 چون بچه های کوچک داشتم با وجودیکه چند بار استارت کار بیرون از منزل را زدم نشد البته خودم هم ترجیح دادم فرزندانم را تا عرصه مشخصی برسانم. اما در سال 76 تدریس در مدرسه و کار در بعضی از نشریات را شروع کردم.
گذشت زمان به من ثابت کرد که همه مشکلات ما به آمریکا برمی گردد و اگر ما موضع ذکاوت و هوشیاری تهاجمی خود را با امریکا حفظ نکنیم نمی توانیم جایگاه فعلیمان را حفظ کنیم من با این دید به قضیه فلسطین وارد شدم.
و بعد با پیشرفت کار و با هر قدمی که به فلسطین نزدیک شدم اهمیت کمک به فلسطین را درک کردم. و در اوج آن مسئله عملیات استشهادی فلسطین قرار داشت.
آنقدر فلسطین غریب است که با کوچک ترین فعالیت ما آنها نیرو و توان بیشتری می گیرند و احساس می کنند وظیفه شان سنگین تر شده است.
چه طور شد وارد موضوع انور سادات و خالد اسلامبولی شدید؟
ما در مباحث راجع به فلسطین رسیدیم به انور ساداتی که رفته بود به عنوان بزرگترین ارتش عربی که می تواند با بقیه اعراب متحد شود برای مقابله با اسرائیل، نه تنها این ارتش را از مبارزه خارج کرده بلکه قراردادی (کمپ دیوید) را امضا کرده که منافع اسرائیل را به منافع مصر و جهان ترجیح داده است ما بحث بزرگداشت شهدای فلسطین را داشتیم و اولین کسی که به نظرمان آمد خالد اسلامبولی بود.
بعد شروع کردیم به جمع آوری فیلم و عکس و بعد با نگاه و روایت جمهوری اسلامی ماجرای کمپ دیوید و سادات را تدوین کردیم. و حاصل کار همین سی دی های اعدام فرعون شد.
استقبال از فیلم به چه صورت بود؟ ما شنیدیم جمهوری اسلامی فیلم را رد کرده است؟
اوایل تیر ماه فیلم در ایران منتشر شد و بعد از گذشت 10 روز ما شنیدیم که اول خانواده سادات بعد حکام مصر موضع گرفته اند که چرا به سادات گفته اید خائن. اما بعد که فضا روشن تر شد و اخبار منابع مستقل منتشر شد متوجه شدیم سی دی در دولت مصر هم توزیع شده و واکنش این افراد به دلیل انتشار سی دی در مجامع عمومی بوده نه به خاطر دوستی که با سادات داشتند.
من حتی شنیدم مردم مصر در مصاحبه های خود گفته اند که واقعیت جریان خالد و سادات را نمی دانسته اند و این سی دی به نوعی برای آنها یک روشنگری بوده است.
به عنوان آخرین سوال می خواهم توضیح دهید که یک خانم با محدودیت هایی که دارد چه طور وارد چنین مباحثی می شود منظورم از جریان تسخیر لانه تا اعدام فرعون است؟
برای مایی که در جریان قبل و بعد انقلاب و جنگ بودیم یک ساختمان فکری ساخته شده و این ساختمان باید به یک دردی بخورد و یک تاثیری در عرصه های سیاسی روز داشته باشد. ما با تلاش و مطالعات گسترده وارد شدیم. و مطالعات من به صورت علمی و تخصصی تا کنون ادامه یافته . خلاصه اینکه با این ساختمان فکری این طور نیست که انسان بتواند خودش را کنار بکشد .
مصاحبه از خبرنگار حوزه زنان، كبري بهروز
پي نوشت:
(1*) شايد گفته باشم سه چهار سالي هم خبرنگار حوزه زنان بودم و با خانم هاي سرآمد ايران اسلامي مصاحبه مي كردم و گزاش از زندگيشان مي گرفتم. نمي دانيد چه افتخاري دارد همكلامي و مراوده با اين زنان. شيرزناني هستند براي خودشان/ بور خوردن در ميانشان هم سعادت مي خواهد / خدا را شكر
صفحات: 1· 2