معرفت و شناخت اسلام واقعی موجب از بین رفتن تعارضات اخلاقی انسان می شود. نمونه این تعارضات موضوع آراستگی و مدگرایی است که گاهی این دو با هم اشتباه می شود.
طبیعی است که آراستگی ظاهری در هر زمانی، متناسب با شرایط آن زمان و فرهنگ حاکم بر آن جامعه است. به همین دلیل اسلام، انسانها را در نوع لباس پوشیدن یا رنگ لباس یا نوع آرایش، محدود نکرده است که مثلا فقط مثل عربها لباس بپوشید؛ بلکه آن چه مورد نظر است، اصل پوشش است و اگر عفاف انسانها حفظ شود، مفسدهای به دنبال ندارد. بنابراین، نوع لباس یک جوان آسیایی و شرقی، با نوع لباس یک جوان غربی، متفاوت است؛ اما در عین حال، هر دو میتواند آراستگی مورد نظر اسلام را داشته باشند؛ به شرط این که با ارزشهای الهی و سایر احکام و دستورات دین، منافات نداشته باشد. (مثلا مسلمانان مالزی و ایرانی در مراسم حج لباس های متفاوتی دارند که حدود در آن رعایت شده.)
اما آنچه از جامعه فعلی جوان و نوجوان ما برداشت می شود این موضوع است که به نظر میآید در برداشت از آراستگی ظاهری و مدگرایی، اشتباه شده است.
بیشترین دلیل این اشتباه هم از تقلید کورکورانه در رفتارهای اجتماعی و فردی، نشأت می گیرد.