امامزادگان زن/ 41 درصد از امامزادگان قم، زن هستند
در فرهنگ شیعی، زنان از موقعیت ممتازی برخوردارند و بر این مبنا، ایرانیان شیعیمذهب، به همان میزان که برای مردان منتسب به اهل بیت علیهمالسلام احترام قایلاند، زنان منتسب به ایشان را نیز احترام میگذارند و به همین دلیل، احترام به امامزادگان از جنس زن، در میان مردم ایران تفاوتی با احترام به امامزادگان از جنس مرد نمیکند.
از لحاظ آماری نیز امامزادگان زن در تمام ایران به جز استانهای ایلام و هرمزگان دیده میشوند. طبق آمار ارایهشده، بیشترین امامزادگان زن از نظر تعداد، در استان اصفهان است، اما از نظر درصد، استان قم با 65 امامزاده زن؛ یعنی 41 درصد از کل امامزادگان، در مرتبه اول قرار دارد. این آمارها نشان میدهد که امامزادگان زن، در تمام نواحی و مناطق ایران، جایگاه بالایی در اندیشه و فرهنگ مردم دارند و اصولاً وجود آنها به عنوان یکی از شاخصهای فرهنگی ایران محسوب میشود.
آنچه باید در مورد امامزادگان زن بدانیم
نکته قابل تأمل آنکه امامزادگان زن در ایران از یک ویژگی متفاوت و نسبتاً خاص برخوردار هستند و آن اینکه در موارد متعددی امامزادگان زن در واقع مدفن تعدادی زن است؛ بهگونهای که گاهی 10 تا 30 امامزاده زن در یک بقعه قرار گرفتهاند. همین امر موجب شده است تا عنوان «چهل دختران» -که گاهی با تغییرات محلی، به چهل اختران معروف شده است- را که به تعبیر مردم محل، مکان دفن این تعداد زن یا دختر منتسب به اهل بیت علیهمالسلام است، در گوشه و کنار ایران شاهد باشیم. در نمونههایی، از وجود امامزادگان مشترک نیز میتوان یاد کرد؛ بهگونهای که در یک زیارتگاه، هم امامزاده زن و هم امامزاده مرد دفن شده است.
اسامی مردانه برای برخی امامزادگان زن
یک نمونه نادر در امامزادگان زن در ایران، وجود اسامی مردانه برای امامزادگان زن است. امامزاده محمود در دولتآباد اصفهان که بنا بر نوشته مهدوی «محموده» و دختر حضرت امام موسی بن جعفر (ع) است، اما در بین اهالی به نام «محمود بن موسی بن جعفر (ع)» مشهور است.
عمدهترین واژههایی که برای نامیدن زنان امامزاده در ایران به کار میرود؛ ام، خاتون، بیبی، شاهزاده، سیده و ستی است، اما با وجود این، گاهی واژگانی مشترک با امامزادگان مرد نیز برای امامزادگان زن به کار برده شده است. مشخصترین این واژگان، «پیر» و «اجاق» است. کلمه پیر که پیشوند نام تعدادی از امامزادگان زن در ایران است، در آذربایجان، به افراد مسن برخوردار از معرفت و نظرکرده که از آنها میتوان مدد خواست، گفته میشد. اجاق نیز اگرچه به معنای دودمان، خاندان و آل به کار میرود، اما در معنای دیگر به صاحب کشف و کرامت اطلاق میشود. از معنای اصطلاحی این دو واژه و کاربرد مشترک آن هم میتوان به عدم حساسیت در اثبات انتساب امامزادگان زن به اهل بیت علیهمالسلام، در فرهنگ شیعی ایران پی برد.
بیشتر امامزادگان زن در ایران، از صحن و سرا و بارگاه محدودتر، کمظرفیتتر و توسعهنیافتهتر برخوردارند
یک تفاوت عمده در مورد زیارتگاههای زنان با زیارتگاههای مردان در ایران این است که اکثریت امامزادگان زن در ایران، از صحن و سرا و بارگاه محدودتر، کمظرفیتتر و توسعهنیافتهتر برخوردارند؛ به همین دلیل در ایامی که فعالیتهای مذهبی رونق میگیرد، بهویژه ماههای محرم و رمضان، جز تعداد انگشتشماری از آستانههای امامزادگان زن، فعالیت شاخص و متفاوتی از قبل ندارند؛ درحالیکه آمار فعالیتها در این ماهها در آستانه امامزادگان مرد بسیار بالاست.
چرا ایران؟
بررسیهای بهعملآمده نشان میدهد که فرار از بیدادگریها و ستمهای خلفای اموی و عباسی؛ همراهی با امام رضا علیهالسلام؛ ناکامی در قیام علیه دستگاه حاکمیت و رسیدن به مناطقی که علویون –بهویژه مازندران- در آنها حاکم بودهاند، مهمترین دلایل مهاجرت امامزادگان به ایران محسوب میشود.
آرمان فروهی در این زمینه در گفتوگو با خبرنگار مهرخانه، میگوید: این اتفاق محدود به ورود امام رضا علیهالسلام به ایران نیست و پس از شهادت امام حسین علیهالسلام نیز این روند ورود، به خاطر امنیت و حضور سادات شیعی اشعری در قم و دعوتی که از دوستان و نزدیکان خود برای حضور در ایران انجام میدهند، وجود داشته است. علاوه بر این، حکومت ایران و عراق آن زمان، تحت یک حاکمیت مستقل در کوفه اداره میشد و این امر، رفتوآمد را سرعت میبخشید و تسهیل میکرد. در ادامه این روند حضور، ورود امام رضا علیهالسلام، موج دوم ورود امامزادگان به ایران را ایجاد کرد.
با این وجود طرح چند نکته تکمیلی در این مورد ضرورت دارد:
1. زنان منتسب به اهل بیت علیهمالسلام، به دلیل همراهی با همسران، پدران و برادران خود به ایران مهاجرت کردهاند؛
2. مهاجرت فردی زنان منتسب به اهل بیت علیهمالسلام، در گزارشها دیده نمیشود؛
3. به دلیل جنسیت زنان، موضوع قیام علنی علیه حاکمیتهای جابرانه خلفا به عنوان انگیزه مهاجرت، منتفی است؛
4. زنان مهاجر عمدتاً به مرگ طبیعی فوت کردهاند و نمونههایی برخلاف این حالت، بسیار اندک است؛
5. عمده این زنان، همسران افراد منتسب به اهل بیت علیهمالسلام بودهاند که پیوند سببی با آنها پیدا میکردند و به همین دلیل، در بررسی میزان صحت انتساب امامزادگان زن به اهل بیت علیهمالسلام، بهویژه در موضوع تعدد شجرهنامهها و رد و تأئید انتساب، با مشکل روبهرو نیستیم.
در این مورد، مهمترین استثنایی که قابل بررسی است، مهاجرت زنان وابسته به حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام، به منظور دیدن امام رضا علیهالسلام است. شاخصترین زن منتسب به اهل بیت علیهمالسلام در ایران، فرزند بلافصل هفتمین امام شیعیان علیهالسلام و خواهر علی بن موسی الرضا علیهالسلام، حضرت معصومه سلاماللهعلیها است که این مسئله مورد تأیید منابع نیز بوده و هیچگونه نقضی در منابع دیده نمیشود.
مسیر مهاجرت ایشان که از مناطقی میگذشته است که کانون شیعی و محب اهل بیت علیهمالسلام بودند و آرامش و امنیت آن، نشان از آن دارد که در مهاجرت حضرت معصومه سلاماللهعلیها، زور و اجبار و یا فرار و گریزی در کار نبوده است؛ اگرچه هیچگونه مساعدت و کمکی برای سهولت این مسافرت نیز از ناحیه حاکمیت تدارک دیده نشده بود، اما در همین دوران نمونههای دیگری دیده میشود که به دستور خلفای عباسی، مورد پیگرد قرار گرفتهاند. بنابر یک گزارش، بیبی رقیه، حبیبه، رقیه، ساره، فاطمه و هاجر از بستگان امام موسی بن جعفر علیهالسلام بودند که در مسیر رفتن به خراسان، در ری، به دستور مأمون عباسی به شهادت رسیدند و در محدوده ری به خاک سپرده شدند.
بررسی و تحلیل جایگاه امامزادگان زن در ایران
با عنایت به جایگاه و موقعیت زن در فرهنگ ایرانی و گرایش آزاد ایرانیان به اسلام و عشق و ارادت و محبتی که به اهل بیت علیهمالسلام ابراز میکردند و بهویژه بعد از تشکیل دولت صفویه و رسمیت مذهب تشیع در ایران و حاکمیت فرهنگ شیعی در این مرز و بوم، یکی از اصول اساسی و بدیهی قابل طرح و بررسی در مسایل فرهنگی ایران، جایگاه امامزادگان زن است. امامزادگان زن اگرچه به لحاظ تعداد، صحت انتساب، آستانه و بارگاه مجلل و باشکوه و فعالیت مستمر فرهنگی آنها در مقایسه با امامزادگان مرد در شرایط پایینتر، ضعیفتر و محدودتری قرار دارند، اما همواره مورد توجه هستند.
بررسی سنتهای محلی پیرامون این موضوع نشان میدهد که امامزادگان زن از جایگاه ثابت و مستحکمی در منظر ایرانیان -مردان و زنان- برخوردارند؛ بهگونهای که از نظر پراکندگی، وجود چنین امامزادگانی، هیچ استانی فاقد آنها نداریم.
بهطور کلی بررسی آماری و تحلیل دادههای اطلاعاتی پیرامون امامزادگان زن در ایران نشان میدهد:
1. قریب به 15 درصد از کل امامزادگان و بقاع متبرکه در ایران را امامزادگان زن تشکیل میدهد؛
2. در بررسی پراکندگی جغرافیایی و مکانیابی امامزادگان زن در ایران، تمام استانهای ایران دارای چنین امامزادگانی هستند،
3. اگرچه صحت انتساب امامزادگان زن در منظر عمومی و زایرین آنها کمتر مورد توجه است، اما بیشترین انتساب زنان امامزاده به حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام میرسد؛
4. جایگاه مهم و مؤثر امامزادگان زن در ایران متأثر از موقعیت زن در فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و دوران اسلامی، بهویژه در نگاه معصومین علیهمالسلام و نیز رسمیت مذهب تشیع در ایران است.
5. تفاوت محسوسی بین نوع درخواستها و آرزوهای زایرین امامزادگان زن با مرد دیده نمیشود. هرچند در تحلیل فروهی، به نظر میرسد که زنان با امامزادگان زن احساس نزدیکی بیشتری داشته و حوایج زنانه خود را از ایشان درخواست میکنند.
6. رفتارهای ویژه در امامزادگان زن از جمله نوع نذریها، نوع باورها، دخیلها و سنتهای ضعیف تا خرافی در مقایسه با امامزادگان مرد بیشتر است؛
7. در فرهنگ شیعی ایران منزلت و جایگاه امامزادگان زن بهگونهای است که در موارد متعددی شاهد آستانههای متعلق به تعداد بیش از یک زن -تا چهل تن- میتوان بود.
بر این اساس به نظر میرسد با یک برنامهریزی دقیق و نگاه وسیعتر و با سرمایهگذاری مناسب، میتوان از امامزادگان زن در ایران به عنوان قطبهای مهم فرهنگی بهویژه برای اعتلای فرهنگ معنوی در میان زنان جامعه که توجه ویژهای به این امامزادگان دارند، استفاده کرد.
منبع: مهرخانه
صفحات: 1· 2