به چه کسانی میگوییم چشمچران؟
شاید شما هم با مردهایی که به اصطلاح چشمچران نامیده میشوند برخورد کرده باشید. از لحاظ علمی، چشمچرانی یک نوع انحراف جنسی به حساب میآید که در آن فرد از تماشاکردن افراد بیخبری که مثلاً در حال تعویض لباس هستند، لذت جنسی میبرد. این تعریفی است که برای تشخیص چشمچرانی به عنوان یک «اختلال» در نظر گرفته میشود. اما تعبیری که ما از چشمچرانی در جامعه داریم، عامیانهتر و وسیعتر از این تعریف است. یعنی ما به کسانی که معیار بالا را ندارند اما در حین تعاملات روزمره با نگاههای آلوده، به حریم زنان تجاوز میکنند هم چشمچران میگوییم. که البته تعریف نادرستی هم نیست چون به هر حال فردی که با چشمدواندن به ظاهر یک زن (در هر پوششی) لذت جنسی میبرد، درجهای از انحراف جنسی را دارد؛ گرچه دوز آن نسبت به کسی که «اختلال» چشمچرانی دارد، پایینتر است. با این اوصاف میشود گفت که بهطورکلی به مردانی که با نگاه کردن به زنهای بیخبر، به لذت جنسی میرسند، چشمچران گفته میشود.
بدبینی یا واقعیت؟
گاهی اوقات تشخیص اینکه کسی واقعاً یک مشکل رفتاری دارد یا اینکه ما تصور میکنیم که او مشکلی دارد، کار سختی است؛ به خصوص اگر در موقعیتی مانند موقعیت مثالی بالا باشیم که از یک سو طرف مقابل امتیازات خوبی دارد و با فشارهای اطرافیان برای سر گرفتن ازدواج مواجه هستیم، و از طرف دیگر خودمان هنوز از درستی انتخابمان مطمئن نیستیم و به خاطر تعریفهای دیگران، با خودمان فکر میکنیم که شاید داریم زیادی مته به خشخاش میگذاریم. برای خلاص شدن از این برزخ چند پیشنهاد برای شما داریم:
1. براساس یک موقعیت نتیجهگیری نکنید. اجازه بدهید که چند جلسهای از دیدارهای شما بگذرد. در مکانهای مختلف با هم ملاقات داشته باشید، مثلاً جاهای شلوغتر و یا کمی خلوتتر را امتحان کنید. ببینید آیا رفتار او در موارد مختلف با هم فرق میکند یا یکجور است؟ مثلاً اگر به کافیشاپی رفتهاید که پر از دانشجوهای جوان است، آیا همان واکنش را نشان میدهد یا واکنشش شدیدتر میشود و یا اینکه دیگر آن واکنش از او سر نمیزند؟
2. نگرانیتان را از خانوادهتان مخفی نکنید. شما باید دغدغههایی را که در تعامل با خواستگارتان دارید، با خانوادهتان مطرح کنید. حتی اگر آنها آنطور که باید و شاید به نگرانی شما توجه منطقی نشان ندهند اما شما باید مسأله را با آنها در میان بگذارید تا بتوانید در موقع ضرورت با تاریخچهای مستدل و احساس آزادی بیشتر، درباره ازدواج کردن یا نکردنتان با آن مورد خاص تصمیمگیری کنید.
3. کار درست را انجام بدهید. بهترین تصمیم در چنین مواقعی، مراجعه به یک مشاور خبره قبل از ازدواج است. میتوانید قبل از اینکه همراه با خواستگارتان برای مشاوره مراجعه کنید، یک جلسه به صورت خصوصی شکتان را با مشاور در میان بگذارید. مشاورههای قبل از ازدواج، به کمک انجام مصاحبههای تخصصی و پرسشنامههای استانداردشده میتوانند در مورد احتمال ابتلای طرف مقابلتان به مشکلات رفتاری دردسرساز و یا اختلالات روانی به شما اطلاعات خوبی بدهند که به تصمیمگیری هر چه بهتر شما کمک میکنند. خوشبختانه در سالهای اخیر هم مراجعه به مشاوران قبل از ازدواج خیلی رایج شده و دیگر مثل قدیم نیست که با پیشنهاد مراجعه به مشاور، به طرف مقابل بر بخورد.
4. منطقی تصمیم بگیرید. اگر نظر نهایی مشاور، مؤید شک شما بود، تصمیمی بگیرید که دو یا بیست سال بعد از آن پشیمان نشوید. یادتان باشد که ازدواج درمان مشکلات رفتاری نیست و شما باید طرفتان را با تمام محاسن و معایبش قبول کنید. پس به خاطر حرف این و آن، خودتان را یک عمر بدبخت نکنید.
چند کلمه با والدین
پیچیده شدن ازدواج در سالهای اخیر، خیلی از پدر و مادرهایی را که جوان دمبخت بهخصوص دختر در خانه دارند، نگران کرده است. مسلماً نگرانی شما بابت ازدواج دخترتان، نگرانی بهجایی است و کسی هم آرزوهایتان برای دیدن او در لباس سپید عروسی را شماتت نمیکند اما این نگرانیها و آرزوها نباید به یک اهرم فشار برای دخترتان تبدیل بشود؛ چراکه در این صورت بعید نیست که او به خاطر رهایی از فشارهای اطرافیان، چشمش را روی معایب مهمی که در طرف مقابلش میبیند ببندد و دست به انتخاب غلطی بزند که چند صباحی بعد به طلاق منجر شود. هیچ پدر و مادری دوست ندارد که فرزندش را در چنین وضعیتی ببیند. پس لطفاً احساسات خودتان و فشارهای دیگران درباره ازدواج دخترتان را مدیریت کنید و با منطق و درایت همیشگیتان، کارها را پیش ببرید. به یاد داشته باشید که وضعیت روانی و اجتماعی یک دختر مجرد در هر سنی که باشد، بهتر از زمانی است که او مطلقه شده باشد.
نویسنده: راحله فلاح، کارشناسی ارشد روانشناسی
صفحات: 1· 2