يادم هست بچه كه بودم ي خاله جوون داشتم كه هميشه نزديك عيد سفره هفت سين براي فاميل درست مي كرد
ي بشقاب بر مي داشت و همه چيز با سليقه با چسپ كنار هم چسپوند
تخم مرغ رنگ مي كرد، سبزه مي زاشت و كلي كار ديگه
بعدها كه ازدواج كرد و بچه دار شد هم به كارش ادامه داد
ي سال يادمه تخم مرغاش ي جور نامرتب و بامزه رنگ شده بود
بعدا معلوم شد شبنم دختر خالم كه اون موقع 4-5 سالش بوده مسئول رنگ كردن تخم ها بوده
ي سال هم سبزه هاشون زرد رنگ بود بس كه رشد كرده بودن و قيچي شده بودن نگو مريم خانم مسئول بوده و زودتر كاشته بوده
خلاصه اين خاله خانوم ما همه زندگيش همينه، همه بچهاش تو همه كاراي خونه مسئوليت دارن
كلي هم با هم خوشن
گاهي فكر مي كنم چقدر خوبه ما اينقدر به بچهامون اعتماد داشته باشيم و بهشون بها بديم
مسئوليت بديم و ميدون بديم
يادشون بديم كه مسئوليت چيه و انجام دادن اون چقدر مهم
بعدنوشت:
عصباني هستم
يكي از همكاران بيخبر تشريف بردن مسافرت و همه كارها لنگ مي خورد بدجور
بدون اطلاع رفته اند و به طرز افتضاحي دستمان مانده در پوست گردو
چرا برخي از افراد اصلا مسئوليت سرشان نمي شود
چرا ياد نگرفته اند وقتي مسئول يك كار هستند و يك وظيفه مشخص دارند بايد آن را انجام بدهند
يادم باشد فرزندانم را طوري بار بياورم كه ياد بگيرند مسئول بودن مهم است