صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
دو خط انحرافى!
این آیه در حقیقت تفسیر روشنى است براى صراط مستقیم که در آیه قبل خواندیم، مى گوید: مرا به راه کسانى هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمت هاى خود قرار دادى (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) آنها که نه بر اثر اعمال زشت، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه جاده حق را رها کرده و در بیراهه ها گمراه و سرگردان مانده اند (صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضّالِّینَ).
در حقیقت چون ما آشنائى کامل به راه و رسم هدایت نداریم، خدا به ما دستور مى دهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران که مشمول نعمت و الطاف او شده اند را بخواهیم.
و نیز به ما هشدار مى دهد که در برابر شما همیشه دو خط انحرافى قرار دارد، خط مغضوب علیهم و خط ضالین.
تفسیر نمونه
نكته ها:
1 ـ «الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند؟
سوره «نساء» آيه 69 اين گروه را معرفى كرده است: وَ مَنْ يُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقا:
«كسانى كه دستورات خدا و پيامبر را اطاعت كنند، خدا آنها را با كسانى قرار مى دهد كه مشمول نعمت خود ساخته، يعنى پيامبران، رهبران صادق و راستين و جانبازان و شهيدان راه خدا و افراد صالح، و اينان رفيقان خوبى هستند».
همان گونه كه ملاحظه مى كنيم اين آيه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى كند: پيامبران، صديقين، شهداء، و صالحين.
اين مراحل چهارگانه شايد اشاره به اين معنى باشد كه براى ساختن يك جامعه انسانى سالم، مترقّى و مؤمن، نخست بايد رهبران حق و انبياء وارد ميدان شوند.
و به دنبال آنها مبلغان صديق و راستگو كه گفتار و كردارشان با يكديگر هماهنگ است، تا اهداف پيامبران را از اين طريق در همه جا گسترش دهند.
آنگاه در اين دوران سازندگى فكرى، طبيعتاً عناصر آلوده و آنها كه مانع راه حق اند سر بر دارند، جمعى بايد در مقابل آنها قيام كنند و عده اى شهيد شوند و با خون پاكشان درخت توحيد آبيارى گردد.
در مرحله چهارم محصول اين كوشش ها و تلاش ها به وجود آمدن «صالحان» است، اجتماعى پاك، شايسته و آكنده از معنويت.
بنابراين ما در سوره «حمد» در شبانه روز پى در پى از خدا مى خواهيم كه در خط اين چهار گروه قرار گيريم، خط انبياء، خط صديقين، خط شهدا و صالحين و روشن است كه در هر مقطع زمانى بايد در يكى از اين خطوط، انجام وظيفه كنيم و رسالت خويش را ادا نمائيم.
2 ـ «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» و «ضالِّين» كيانند؟
جدا كردن اين دو از هم، در آيات فوق نشان مى دهد هر كدام اشاره به گروه مشخصى است.
در اين كه فرق ميان اين دو چيست سه تفسير وجود دارد:
1 ـ از موارد استعمال اين دو كلمه در قرآن مجيد چنين استفاده مى شود كه «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» مرحله اى سخت تر و بدتر از «ضالِّين» است، و به تعبير ديگر «ضالِّين» گمراهان عادى هستند، و «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم»، گمراهان لجوج و يا منافق، و به همين دليل در بسيارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذكر شده.
در آيه 106 سوره «نحل» مى خوانيم: وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللّهِ: «آنهائى كه سينه خود را براى كفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است».
و در آيه 6 سوره «فتح» آمده است: وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظّانِّينَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّم: «خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك و آنها را كه درباره خدا گمان بد مى برند مورد غضب خويش قرار مى دهد، و آنها را لعن مى كند، و از رحمت خويش دور مى سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است».
به هر حال «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» آنها هستند كه علاوه بر كفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى پيمايند و حتى از اذيت و آزار رهبران الهى و پيامبران در صورت امكان فروگذار نمى كنند آيه 112 سوره «آل عمران» مى گويد:
وَ بائُوا بِغَضَب مِنَ اللّهِ… ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقْتُلُونَ الأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ: «غضب خداوند شامل حال آنها (يهود) شد; چرا كه به خدا كفر مىورزيدند و پيامبران الهى را به ناحق مى كشتند».
2 ـ جمعى از مفسران عقيده دارند كه مراد از «ضالِّين» منحرفين نصارى و منظور از «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» منحرفان يهودند.
اين برداشت به خاطر موضع گيرى هاى خاص اين دو گروه در برابر دعوت اسلام مى باشد; زيرا همان گونه كه قرآن هم صريحاً در آيات مختلف بازگو مى كند، منحرفان يهود، كينه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چيزى نگذشت كه به جهاتى كه اينجا جاى شرح آن نيست از جمله به خطر افتادن منافع مادّيشان سرسخت ترين دشمن شدند، و از هر گونه كار شكنى در پيشرفت اسلام و مسلمين فروگذار نكردند (همان گونه كه امروز نيز موضع گروه صهيونيست در برابر اسلام و مسلمانان همين است).
و با اين حال، تعبير از آنها به «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» بسيار صحيح به نظر مى رسد ولى بايد توجه داشت اين تعبير در حقيقت از قبيل تطبيق كلى بر فرد است، نه انحصار مفهوم «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» در اين دسته از يهود.
اما منحرفان از نصارى كه موضعشان در برابر اسلام تا اين حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آئين حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبير به «ضالِّين» شده كه آن هم از قبيل تطبيق كلى بر فرد است.
در احاديث اسلامى نيز كراراً «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» به يهود و «ضالِّين» به منحرفان نصارى تفسير شده است و نكته اش همان است كه در بالا اشاره شد.(1)
3 ـ اين احتمال نيز وجود دارد كه «ضالِّين» به گمراهانى اشاره مى كند كه اصرارى بر گمراه ساختن ديگران ندارند در حالى كه «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» كسانى هستند كه هم گمراه اند و هم گمراهگر، و با تمام قوا مى كوشند ديگران را همرنگ خود سازند!.
شاهد اين معنى آياتى است كه سخن از كسانى مى گويد كه مانع هدايت ديگران به راه راست بودند و به عنوان «يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللّه»(2) از آنها ياد شده در آيه 16 سوره «شورى» مى خوانيم: وَ الَّذينَ يُحَاجُّونَ فِي اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ: «آنها كه بعد از پذيرش دعوت اسلام از ناحيه مؤمنان، در برابر پيامبر(صلى الله عليه وآله) به مخاصمه و بحث هاى انحرافى بر مى خيزند، حجت و دليلشان در پيشگاه خدا باطل و بى اساس است و غضب خدا بر آنها است و عذاب شديد در انتظارشان خواهد بود».
اما با اين همه چنين به نظر مى رسد كه جامع ترين اين تفاسير همان تفسير اول است تفسيرى كه بقيه تفسيرها در آن جمع است و در حقيقت مصداقى از مصاديق آن محسوب مى شود بنابراين دليلى ندارد كه ما مفهوم وسيع آيه را محدود كنيم.
منابع:
1 ـ به تفسير «نور الثقلين»، جلد اول، صفحات 23 و 24، و «بحار الانوار»، جلد 82، صفحات 21 و 23، و جلد 89، صفحه 240، حديث 47 مراجعه فرمائيد. احاديث زيادى در معنى «مَغْضُوبِ عَلَيْهِم» و «ضالِّين» وارد شده كه اشاره به يهود و نصارى دارد. به عنوان نمونه: «بحار الانوار»، جلد 82، صفحه 52، و جلد 89، صفحات 230، 240 و…
2 ـ اعراف، 45 ـ انفال، 47 ـ توبه، 34 ـ هود، 19 ـ ابراهيم، 3 ـ حج، 25.