روح انسان در تمام اجزای جسمانی انسان حضور دارد، ولی با این حال، آثار روحی انسان بیش از هر عضوی، روی قلب انسان اثر می گذارد. وقتی انسان خوشحال یا ناراحت می شود یا تغییر دیگری در روحش احساس می شود، اولین چیزی که تغییر می کند، ضربان قلب است؛ لذا در همه فرهنگ ها، اسم این عضو را «کانون احساسات و تحریکات و تصمیمات انسان» قرار داده اند. در همین ارتباط، بعضی حالات انسان نیز محل بروز شدیدش در اعضای دیگر نمود می کند؛ امام باقر (علیه السلام) فرمود:
«ان الغلظه فی الکبد و الحیاء فی الریح و العقل مسکنه القلب؛
جایگاه سختی و خشونت، در جگر و حیا و شرمساری، در نفس و جان و جایگاه خرد، قلب است».
پس اثر غیر ارادی حیا، در ریه رخ می دهد؛ اما آثار دیگری هم در افعال و جوارح انسان دارد که عبارت اند از:
1. حیا در دیدار
خداوند متعال حسّ خاصی را در دیدگان قرار داده است که تنها با کمک همین حس، می توان با دیگران ارتباط برقرار کرد؛ بدون آنکه حتی با زبان آنها، آشنایی داشته باشیم. البته خداوند قادر است به واسطه همین حس و با همین چشم ها، بسیاری از انسان ها را در بوته آزمایش قرار دهد.
با نوع نگاه افراد علاوه بر میزان حیای آنان، می توان میزان خرد و معرفتشان را نیز سنجید؛ چرا که حیای چشم، ناشی از عقل و معرفت است. به قول معروف: «حیا در چشم است».
والاترین نوع نگاه، مخصوص انسان های خردمند و عاقل است که جایگاه نگاه ها را می شناسند و می دانند که در کجا، کی و چگونه باید نگاه کنند و در هر موقعیتی که قرار می گیرند، به نحوی رفتار خواهند کرد که پرده های حیا را ندرند و در ضمن، چیزی از نظرشان دور نماند.
این چشم ها، دیدگان اصیل با حیایی هستند که به جا و با دلیل به زمین دوخته می شوند و کنترل نگاه، نیروی بالقوه و معنوی سرشاری به ایشان خواهد بخشید؛ به قول سنایی:
با حیا گفت او مرا و چشم من روشن بدو
هر که روشن دیده تر شد، بیشتر دارد حیا
هرگاه بخواهیم از دریچه عقل با دنیای بشری ارتباط برقرار کنیم، ناگزیریم «حیای چشم» را رعایت نماییم.
2. حیا در گفتار
اصولاً زبان، دارای کاربردهای گوناگونی است. ویت گنشتاین- فیلسوف و زبانشناس اتریشی- معتقد است: علی رغم اینکه بسیاری از مردم زبان را علاوه بر اینکه چشنده مزه غذا می باشد، وسیله ای برای رد و بدل کردن یک سری اطلاعات می دانند، زبان کاربردهای مهم تر و رایج تری نیز دارد. یکی از این کاربردها که اغلب به آن توجه نمی شود، تنظیم و تعدیل حیا در ارتباطات است. در واقع نوع واژگان، نوع گویش و ترکیب سخن گفتن، میزان حیای انسان در گفتار را رقم می زند. امام علی (علیه السلام) می فرماید:
«تکلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه؛
سخن بگویید تا شناخته شوید؛ زیرا انسان زیر زبان خویش نهفته است».
در حقیقت حیا در گفتار، شخصیت و هنر افراد را جلوه گر می سازد.
3. حیا در شنیدار
حیا در شنیدن، از ظرافت بیشتری نسبت به حیا در گفتار برخوردار است. اگر شما در شرایط قرار بگیرید که حدود حیا در آن محترم شمرده نمی شود، چه عکس العملی نشان خواهید داد؟ اگر پاسخ چنین باشد که: من از شنیدن این سخنان به عنوان یک شنونده شرمسارم! چنین حالتی «حیای در شنیدن» نامیده می شود.
انسان باید به گونه ای رفتار نماید که دیگران در حضور او جانب حیا و وقار را پیش بگیرند و هر سخنی را بر زبان جاری نسازند. باید بدانیم که انسان هرگاه با کسی صمیمی می شود، این حق را ندارد که از هر دری با او به صحبت بپردازد و پرده های حیا را یکی پس از دیگری بدرد؛ چرا که دوستی های بسیاری بر اثر این تندروی ها و افراط ها به ورطه جدایی و نابودی کشیده شده است. بزرگان دین پیوسته به گونه ای رفتار می کرده اند که در حضورشان کسی نه از ترس بلکه از شرم حضور، مرتکب گناهی نمی گردیده و هر سخنی را بر زبان جاری نمی ساخته است.
رعایت حدود حیا در گفتار و شنیدار می تواند حلّ بسیاری از معضلات و چالش های اجتماعی را که امروزه دنیای غرب و شرق را آکنده ساخته است، حل کند. در یک جامعه با حیا سخنان ناروایی که در صدد هتک حرمت دیگری است، خریدار ندارد؛ چون کسی که به این سخنان گوش فرا می دهد، شریک گوینده است. و یک شخص با حیا، خود را شریک بی شرم ها نمی کند بلکه دفاع از آبرو و شخصیت مردم را وظیفه خود می داند.
4. حیا در کردار
ائمه (علیهم السلام) حتی مخالفین خود را به حیا وادار می کردند. یک روز امام حسن (علیه السلام) نزد معاویه رفت؛ معاویه در حالی که لم داده بود، به حضرت گفت: آیا تو تعجب نکردی که عایشه زیر بار خلافت من نرفت؟ امام حسن (علیه السلام) فرمود: من تعجب کردم از اینکه من آمده ام و تو این گونه لم داده ای! معاویه حیا کرد و خود را جمع و جور نمود
مهم ترین جلوه حیا در کردار، «ترک گناه» است؛ حتی گناهان کوچک در صورتی که انسان متوجه نعمت های خدا باشد یا خود را در محضر خدا ببیند یا اندک محبتی در دلش از خدا داشته باشد، حیا می کند از اینکه گناهی را انجام بدهد.
5. حیا در خوابیدن
انسان با حیا تمام حالات و اعمالش تحت الشعاع حیای اوست؛ به گونه ای که در خوابیدن نیز حیا را رعایت می کند و پوششی روی خود می افکند. توصیه حضرت مسیح (علیه السلام) است که: «هر یک از شما که در منزل خویش می آرمد، پوششی را روی خود بیفکند؛ چرا که خداوند متعال بسان تقسیم روزی، حیا را نیز تقسیم می کند».
6. حیا در پوشش
در این بحث، رابطه حیا و پوشش جسمانی را بررسی می کنیم و در صددیم بدانیم حیا چه تأثیری بر پوشش انسان دارد؟ آیا می توان حیا و پوشش را در یک سمت قرار داد و بی حیایی و برهنگی را در سمتی دیگر؟
حیا، رابطه تنگاتنگی با پوشش دارد و در بسیاری از احادیث، این دو با هم آمده اند. مثلاً حیا و ستر را در مورد خداوند متعال با هم آورده اند. رسول گرامی اسلام می فرماید: «خداوند با حیا و پوشاننده است و حیا و پوشاندن را دوست دارد».
و در موارد متعددی حیا، نقطه مقابل «عریانی» دانسته شده است.
این گونه شواهد، آن قدر فراوان است که نمی توان رابطه میان این دو (حیا و پوشش ظاهری) را انکار کرد. بنابراین لازمه حیا، «پوشش» است. نمی توان شخص برهنه را با حیا دانست و نمی توان پذیرفت که شخص با حیا، برهنه باشد. حجت های الهی که نمونه کامل حیا هستند، نمونه کامل پوشیدگی نیز بوده اند. لقمان، یکی از کسانی است که پوشیدگی شدید