هنوز ندای ملکوتی او که می گفت: «حاشا که خلوص عشق موحّدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود» در فضای مکه طنین افکن است و درس فراموش نشدنی او که می گفت: «کدام خانه ای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استعمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود؟» در کتیبه ذهن انسانهای بیدار منقّش است…» «آری، امام خمینی زنده است تا امید زنده است و تا حرکت و نشاط هست و تا جهاد و مبارزه هست … امام خمینی و امّت فداکارش از مکه و میقات هم غایب نیستند.
سیلاب اندیشه جهاد و شهادت و مقاومت و برائت از مشرکین و محبّت به مؤمنین که از قله بلند اندیشه او جاری است همه دلها و جانهای مستعد را فرا می گیرد و به او حضوری معنوی می بخشد.
آری، چنانکه او خود می گفت: «ما در مکه باشیم یا نباشیم دل و روحمان با ابراهیم و در مکه است.
دروازه های مدینةالرسول را به روی ما ببندند یا بگشایند، رشته محبّتمان با پیامبر هرگز پاره و سست نمی شود، بسوی کعبه نماز می گزاریم و بسوی کعبه می میریم و خدای را سپاس می گزاریم که در میثاقمان با خدای کعبه پایدار مانده ایم و منتظر هم نمانده ایم حاکمان بی شخصیت بعضی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی از حرکت ما پشتیبانی کنند.
ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم و غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم برنمی داریم …» 5
*****
حج، سرچشمه جوشان تقوا و معنویت و خیر و برکت، همه ساله تا ابد، فیضان خود را بر جهان اسلام و بر یکایک مسلمانان موفق جاری میسازد تا هر کس و هر مجموعه، به اندازه ظرفیت و قابلیت خود از آن بهره بگیرد.
حجاج بیت الله الحرام، تنها بهره مندان از این سرچشمه فیاض نیستند. اگر این فریضه عظیم به درستی شناخته و عمل شود ملتها و آحاد مسلمان در همه جای جهان، مشمول برکات آن خواهند شد.
افراد و مجموعه های بشری همواره از دو سو آسیب می بینند; اوّل از درون خود که منشأ آن ضعف های بشری وهوس های مهارگسیخته وتردیدها و
بی ایمانیها و خصلتهای منهدم کننده است، و دوّم ازدشمنان بیرونی که بر اثر طغیان و افزون طلبی و تجاوز و ددمنشی، محیط زندگی را بر انسانها وملتهاتنگ و فشارآلود می سازند و با جنگ و ظلم و تحمیل و زورگویی، بلای جان آنان می شوند.
محیط اسلامی، چه افراد و چه ملتها، همواره در معرض این دو گونه تهدید قرار داشته و امروز بیش از همیشه قرار دارد. ترویج متعمدانه فساد در کشورهای اسلامی و تحمیل فرهنگ غربی که از سوی برخی رژیمهای وابسته نیز به آن کمک میشود و از رفتار فردی تا شکل شهرسازی و محیط عمومی زندگی و مطبوعات و غیره را دربر میگیرد، از یکسو و فشارهای نظامی و سیاسی و اقتصادی بر بعض ملتهای مسلمان و کشتارهای لبنان و فلسطین و بوسنی و کشمیر و چچنستان و افغانستان و غیره از سوی دیگر، شاهد بارز وجود این دوگونه تهدید در محیطهای اسلامی است.
حج، آن شط همیشه جاری و آن عطیه بیزوال الهی است که مسلمانان تا ابد می توانند غبار رنج و مرارت و آلودگی و بیماری خود را در آن بسترند و به کمک این ذخیره ابدی، هر دو نوع آسیب پذیر را در همه زمانها از خود دور سازند .در حج، عنصر تقوا و ذکر و حضور و خشوع و توجه به حق متعال، متکفل مقابله با تهدید اول است و عنصر تجمع و وحدت و احساس عظمت و قدرت در امت بزرگ اسلامی، که حج مظهر آن است، عهده دار مقابله با تهدید دوم.
هر چه این دو جنبه در حج تقویت شود، مصونیت و مقاومت افراد و
جامعه های اسلامی در مقابل آن دو گونه تهدید، بیشتر خواهد شد و هرگاه یکی از این دو جنبه یا هر دو، ضعیف یا منتفی گردد، به همان نسبت امت اسلامی، چه افرادش و چه ملتها و کشورهایش، آسیب پذیرتر می گردند.
در متون شرع مقدس اسلام و در نص قرآن کریم، به هر دو جنبه حج تصریح شده و برای چشم های بینا و دلهای باانصاف، جای تردید گذاشته نشده است.
در کنار فرمان: «فاذکروا الله کذکرکم آباءکم أو أشدّ ذکراً.» دستور: «وأذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحجّ الأکبر أنّ الله بریء من المشرکین و رسوله.» آمده، و هماهنگ با کریمه حکمت آمیز: «لن ینال الله لحومها ولادماؤها ولکن یناله التّقوی منکم کذلک سخّرها لکم لتکبروا الله علی ما هدیکم و بَشّرالمحسنین» آهنگ امید بخش: «لیشهدوا منافع لهم» نازل گردیده است.
هر توصیه و تبلیغ و کوشش برای کمرنگ کردن یا کنار گذاشتن هر یک از این دو جنبه، مقابله با آیات و فرامین قرآن کریم است. هیچ خسارتی برای امت اسلامی، سنگین تر از آن نیست که تعالیم و رهنمودهای اسلام که ذخیره های حیاتی ابدی برای مسلمانان و همه بشریّت است، دست خوش غفلت وجهالت رهبراندینی وسیاسی آنان گرددو مجال بهره مندی مردم از آن، سلب شود.
حج یکی از این ذخیرههای ابدی است و بر همه مسلمین واجب است که آن را بهتر شناخته و بیشتر مورد بهرهبرداری امت اسلامی قرار دهند.(6)
*****
بزرگترین پشتوانه جهان اسلام، امت بزرگ اسلامی است; یعنی ملتهای مسلمان که وحدت و اتفاق آنها و غریو رعدآسای اعتراض آنها و قدرت اندیشه و بازوی کار و ثروت طبیعی و خداداده آنهـا می توانـد دل هر دولـت مستکبـر را آب، و گـوش او را کَـر و پشـت او را خَـم کنـد.
حج مظهری و نمونه ای از این پشتوانه عظیم و تمام ناشدنی و غیر قابل شکست را در برابر چشم ما می گذارند.
اینجاست که معنای حقیقی فریاد برائت در حج آشکار می گردد و چنین است که غریو دسته جمعی مسلمانان در برائت از مشرکین، در حج روح می دمد و مضمون می بخشد.
آیا اکنون هیچ مسلمانی میتواند در این سخن حکیمانه شک کند که «حج بی برائت حج نیست» ملتهای مسلمان بدانند که اگر با هم باشند دست خدا با آنهاست و دست خدا مقتدرتر از هر پدیده قدرتمند در عالم وجود است و دولتهای مسلمان بدانند که ملتهای آنان قویترین پشتیبان در مقابله با بیگانگان پرتوقع و متجاوز و غارتگر و بی رحم اند. اگر ملتها به صحنه راه داده شوند، اگر به ملتها اعتماد شود، اگر با ملتها صادقانه عمل شود، دولتها آنچنان اقتداری خواهند یافت که نه در میدان نبرد لازم است از دشمنی بترسند و نه در عرصه بنای کشور و زندگی عمومی لازم است به بیگانه ای احساس نیاز کنند…
اگر چنین شود، دولتهای عرب خود را مجبور نخواهند پنداشت که بر خلاف حق و برخلاف واقع، ملت فلسطین را نادیده بگیرند و مسأله فلسطین را به دست فراموشی بسپرند و با ایجاد رابطه سیاسی و اقتصادی با رژیم غاصب و متجاوز، صهیونیستها را به میان جوامع عربی راه دهند و بدین آسانی حصاری را که می تواند رژیم صهیونیستی را به مرور خفه کند، از گِرد او برچینند.
ما شک نداریم که در آینده نه چندان دور، عاقبت ملت فلسطین در سایه فداکاری خود و آگاهی دنیای اسلام به حقِّ مغصوب خود، دست خواهد یافت و بیگانه متجاوز و ستمگر را از خانه خود بیرون خواهد افکند، ولی تصمیم و اراده دولتها و ملتهای مسلمان به فضل الهی خواهد توانست این آینده را تسریع کند و از محنت های آن بکاهد.
در خاتمه همه حجاج عزیز را به اغتنام فرصت گرانبهای حج برای خودسازی شخصی و آینده سازی اجتماعی دعوت می کنم و امیدوارم همه مسلمانان جهان به خصوص ملتهایی را که گرفتار حوادث تلخ و شدّتهای زندگی اند، به دعای خیر یاد کنند و این حقیر را هم از دعای خیر فراموش نکنند.(7)
*****
اگر چه برکات حج، همه جنبه های حیات بشری را فرا می گیرد و این باران رحمت بی دریغ، از خلوت دل و اندیشه آدمی تا عرصه سیاست و اجتماع و قدرت ملی مسلمانان و تعاون میان ملتهای مسلمان را، بارور و سرزنده و برخوردار از شور زندگی می سازد; لیکن شاید بتوان گفت که کلید این همه، «معرفت» است; و نخستین هدیه حج به کسی که مایل است چشم خود را به حقایق بگشاید و از نیروی خداداده «فهم پدیده ها» بهره بگیرد، همان معرفت و شناخت منحصر به فردی است که عادتاً جز در حج، در اختیار خیل عظیم مسلمانان قرار نمی گیرد، و هیچ پدیده دینی دیگری نمی تواند مجموعه شناخت هایی را که در مراسم حج قابل وصول است، یکجا در اختیار امت اسلامی قرار دهد.
این معرفت، عبارت است از مجموعه ای از شناختها که از جمله آنهاست: شناخت خود به عنوان یک فرد، شناخت خود به عنوان جزیی از مجموعه عظیم امت اسلامی، شناختِ نمونه و نمایی از آن امت واحده، شناخت عظمت و رحمت خدا، و شناخت دشمن.
شناخت خود به عنوان یک فرد، به معنی تأمل در وجود خویش و شناخت ضعفها و تواناییهای آن است.
آنجا که تعینات مادی و تشخص به مال و مقام و نژاد و عنوان و زیور و لباس، رنگ می بازد و آدمی جدا از مایه های تمایز، در کنار صدها هزار انسان دیگر به طواف و سعی و نماز و افاضه و وقوف می رود، و فقیر و غنی، و حاکم و محکوم، و تحصیل کرده و امّی، و سیاه و سفید، همه با یک لباس و در یک جایگاه، رو به سوی خدا می کنند و دست نیاز به سوی او می گشایند و خود را در برابر مرکز جمال و عظمت و قدرت و رحمت می یابند، هر انسان با تدبری می تواند ضعف و تهیدستی خود را در برابر خدا، و علو و اقتدار و عزت خود را در اتصال به خدا، به خوبی بشناسد; توهّم باطل و غرورانگیز درباره هستی ضعیف خود را به دور افکند، و شیشه کبر و خودپسندی را که مایه زشت ترین خُلقیات و رفتارهای اوست، به خاک بکوبد، و از سوی دیگر، حلاوت ارتباط با معدن عظمت و به او پیوستن و از بتهای درونی خویش گسستن را بیازماید و بچشد.
این شناخت اساسی که جوهر همه عبادات و مضمون همه مناجاتها و راز و نیازهای اولیای خداست. آدمی را صیقل و صفا می بخشد و او را برای دیگر شناختها، مستعد و بر پیمودن همه راه های کمال، توانا می سازد. در زندگی عادی، گرفتاریهای دنیوی و سرگرمی افراطی به تکاپوی مادی و درگیری ها و جدال های تمام نشدنی در زندگی روزمره انسانها، دل را غافل و مشغول
می سازد و او را از این معرفت روشن بازداشته، دچار تار عنکبوت توهّم و گمانهای باطل میسازد و دل را به تکدّر و تیرگی میکشاند; و حج علاج قاطع این گرفتاری است.
شناخت خود به عنوان جزئی از مجموعه امت اسلامی، به معنی نگرش به مجموعه حاجیان و به همه ملتها و سرزمینهایی است که مردم خود را به طواف خانه خدا فرستاده اند. نگرش به کل حجاج درآیینه این جمع متراکم، نگرش به امت بزرگ اسلامی است که امروزه از ده ها ملت و صدها میلیون انسان در سراسر جهان تشکیل شده، و از مهمترین امکانات مادی و معنوی برای حیات و رفاه اجتماعی برخوردار است و همه بشریت و تمدن صنعتی با همه حجم مادی اش، به آن و منابع عظیم آن و بازارهای رایج آن و میراث فرهنگی و علمی آن، محتاج و از آن بهره مندند.(8)
*****
… سیاستمدارانی که همّت گماشته اند جهان را همیشه در دو قطب قوی و ضعیف، یا مستکبر و مستضعف نگه دارند، و مرکز قدرت را به زیان ملّتهای مستضعف، میان خود تقسیم کنند، از دو قرن پیش تا امروز، از وحدت امّت اسلامی بیمناک بوده و بر سر راه آن مانع تراشیده اند! همان کسانی که در دهه حاضر، با قتل عام مسلمانان بالکان، یا تبعیض و بی عدالتی نسبت به اقلیّت های مسلمان اروپا، یا بی تفاوت ماندن در برابر اینها، عزم مسیحی کردن یک سره اروپا را آشکار ساختند، از یک پارچه شدن اسلام با
عنوان های اهانت آمیز یاد کردند و در تبلیغ و عمل، از آن جلوگیری نمودند.
تقویت این احساس در فرد، که وی عضوی از پیکر بزرگ امّت است، و هدایت درست آن، باید بتواند بر همه آن ترفندهای تفرقه ساز غلبه کند، و ضمن این که هویّت ملّی و فرقه ای را در بخشهای گوناگون امّت اسلامی پاس می دارد، از فوایدی که در یکدلی و اتّحاد است، همه این مجموعه بزرگ را بهره مند سازد، و عزّت و اقتدار و خیر کثیری را که در یکپارچگی امّت اسلامی نهفته است، شامل همه اجزا و اعضای آن کند.
طواف و سعی و نمازهای جماعت و همه حرکات و سکنات دسته جمعی در حج، این درس را به حج گزار می رساند، و آن را در اعماق وجود او نفوذ
می دهد.
شناخت نمونه و نمایی از آن امّت واحده، به معنی گامی عملی در راه تحقّق آن آرزوی بزرگ یعنی اتحاد اسلامی ـو در نهایت سربر کشیدن قدرت واحده اسلامی در میدان سیاست جهانی است. دیدن توده های عظیم حج گزار از نقاط گوناگون عالم و با زبانها و رنگها و نژادهای گوناگون، افق دید مسلمان را گسترش می دهد و از مرزهای شخصی و قومی و ملّی فراتر می برد و وظیفه اسلامی رفتار برادرانه، وی را با آن به تعارف و هم زبانی و هم دلی می کشاند، خبرهای اختصاصی ملّتها را به سراسر جهان اسلام می برد، و توطئه تبلیغاتی دشمن را که همیشه، و امروز بیش از هر زمان، دست اندرکار قلب حقیقت و دروغ سازی و شایعه پراکنی است، خنثی می کند و فاصله های مکانی و زبانی و پنداری را از میان برمی دارد. با تبیین موفّقیت یک ملّت در دل ملّتهای دیگر، امید می دهد و با تشریح تجربه یک کشور، کشوری دیگر را مجرّب
می سازد. انزوا و تنهایی را از افراد و ملّتها می زداید و ابهّت دشمن را در چشم آنان می شکند. مصیبت های بزرگ یک کشور را برای دیگران شرح می دهد و آنان را به فکر علاج آن می افکند. توقّف حج گزاران در مراسم حج در یک نقطه، و به خصوص وقوف در عرفات و مشعر و مبیت در منی، همگی زمینه های مستعد این شناخت کارساز و کارآمدند.
شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج به معنای تأمّل در پایه گذاری این خانه است که در عین حال هم خانه خداست و هم خانه مردم; …إنّ أوّل بیت وُضِعَ للنّاس لَلّذیبِبَکَّةَ مُبارکاً وَ هُدیً لِلعالَمینَ. هم جایی است که انسان نیازمند بدان روی می کند و هم نقطه ای است که عظمت آیین الهی در آن جلوه گر می شود. آمیزهای از شکوه و عظمت و صفا و سادگی، یادگاری از نخستین ندای توحید و جایگاهی برای تحقق وحدت کلمه. هم نشاندار جای پای مجاهدان صدر اسلام که غریبانه در آن مبارزه کردند و مظلومانه از آن هجرت نمودند و فاتحانه و مقتدرانه بدان بازگشتند و آن را از نشانه های جاهلیّت عرب پیراستند; و هم معطّر به نفس نیایشگران و جای سجده متعبّدان و دست نیاز ثناگویان. هم مطلع خورشید اسلام در آغاز و مشرق طلوع مهدی موعود در انجام، هم پناهگاه دلهای رمیده و هم امیدبخش جانهای به ستوه آمده!
تشریع فریضه حج و ترتیب مناسک آن، هم نشانه عظمت است و هم آیت رحمت. با این شناخت است که دلها به مشاهده کعبه شریف در مسجد الحرام منقلب می شود و بیراهه ها به صراط مستقیم می پیوندد و انسانها دگرگونه می شوند…(9)
پی نوشت ها
5 ـ بخشهایی از پیام رهبر معظم انقلاباسلامی حضرت آیت اللّه خامنهای ـ مدظلهالعالی ـ به مناسبت حج 1368 ه . ش.
6. بخشی از پیام حضرت آیةالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی به حجاج بیتالله الحرام. در تاریخ 8 ذیحجّه 1416 ـ 4/2/1375 هـ .ش.
7ـ پیام مقام معظّم رهبری، به حجّاج بیتالله الحرام در تاریخ 21 فروردین ماه 1376 برابر با دوّم ذیحجّةالحرام 1417ه. ق.
8 ـ از پیام مقام معظّم رهبری به حجّاج بیت الله الحرام (6/12/1418هـ. ق.)
9. فرازی از پیام رهبر معظّم انقلاب اسلامی به حجّاج بیت الله الحرام. هفتم ذیحجة الحرام، 1418
منابع:
فصلنامه میقات حج، ش2
فصلنامه میقات حج، ش7
فصلنامه میقات حج، ش9
فصلنامه میقات حج، ش11
فصلنامه میقات حج، ش13
فصلنامه میقات حج، ش15
فصلنامه میقات حج، ش22
فصلنامه میقات حج، ش23
فصلنامه میقات حج، ش24
نويسنده: سید امیرحسین کامرانی
صفحات: 1· 2