برای ما که در مملکت اسلامی با قانون اجباری حجاب زندگی می کنیم، بحث پوشش جایگاهی متفاوت دارد. بحثی ایدئولوژیک که به شدت با سیاست گره خورده است. از این رو مردم این سرزمین، بویژه زنان، از ابزار حجاب برای مخالفت با سیاستهای حکومت در هر زمانی استفاده کرده اند؛ روزی با پوشیدن چادر و استفاده از روبنده در برابر منع حجاب رضاخان ایستادند و امروز با پوشش های نامتعارف و حداقلی و به راه انداختن کمپین هایی چون «آزادی یواشکی» دل به دل دشمنان داده اند.
پوشیدگی یا ستر بویژه برای زن، امری فطری است و نوع آن همبستگی مستحکمی با فرهنگ و عرف محل زندگی و دین و مسلک او دارد. اما گاه او پا بر این فطرت گذاشته و آن را به انحراف می کشد و با واژه هایی به نام «آزادی» و با ترکیبات اضافه ای چون «آزادی اندیشه»، «آزادی عقیده» و یا «حق بر بدن» و … به مقابله با آن بر می خیزند.
حجاب اختصاصی به دین مبین اسلام ندارد و در تاریح ایران باستان و سایر ملل نیز وجود داشته. اما با ظهور مدرنیته، از حدود 2 قرن پیش، یعنی قرن 19 میلادی و با تقویت تفکرات فمینیستی، برهنگی زن نمود بیشتری پیدا کرده و بر آن تآکید ویژه ای شده است، دلیل آن هم تحقق هر چه بهتر اهداف مدرنیته توسط زنان است.
زن که همواره در طول تاریخ تصور می کرده به عقب رانده شده و دیده نشده است، حالا در این تفکر جدید، دیده می شود و البته قیمت آن بسیاد گزاف است!
صفحات: 1· 2