حوزه، بهترین پایگاه آشنایی با معارف اسلام است. هیچ مرکز دیگری در سراسر جهان وجود ندارد که در آن به صورت رسمی و با برنامهای جامع، با فرهنگ دین و سخن پیشوایان معصوم، بتوان آشنا شد. از این نظر شرایطی که برای طلبه پدید میآید بسیار مغتنم و قابل استفاده است.
حوزهها ـ مانند همه سازمانها، ادارات و مراکز دیگرـ تا رسیدن به نقطة مطلوب و رفع همة نقاط ضعف، فاصلهای طولانی در پیش دارند. اما همة کسانی که نقاط ضعف و کاستیهای آن را گوشزد مینمایند، باید به این مسئله بهخوبی توجه کنند و توجه دهند که هیچ سازمان و مرکز دیگری، رسالت عظیم حوزه و کارکرد آن را نمیتواند عهدهدار شود. حوزه، علیرغم همة کاستیها و بایستهها، برای اسلامشناسی و درک عمیق فرهنگ دین، بهترین شرایط را فراهم میکند. البته در میان حوزههای مختلف، خوب و بهتر وجود دارد و هر کسی موظف است شرایط رشد و تحصیل بهتری برای خود ایجاد کند و از فرصتها و امکانات بیشتری بهرهبرداری نماید. اما به هر حال محدودیت و کاستی در همه جا وجود دارد. هنر آن نیست که پس از تأمین همة شرایط و امکانات حرکت کنیم. هنر آن است که در تنگناها و محدودیت ها بهترین استفاده را نماییم. اگر بخواهیم منتظر اصلاح همه کاستیها و مطلوب شدن همة موجودها باشیم تا پس از آن، اقدام را آغاز کنیم، باید بدانیم که هیچوقت به چنین نقطهای نخواهیم رسید. همیشه ایده آل های ما از واقعیت موجود بسیار فاصله دارد. پس عاقلانهتر آناست که بهجای تقاضای توسعة امکانات، توجه به بهره گیری از امکاناتِ موجود کنیم و با اراده و اختیار خود گرههای بسته را باز نماییم.
نظام آموزشی و پرورشی امروز حوزه در کنار همة کاستی ها، امتیازات چشمگیری نیز دارد. در این مجموعه با همین امتیازات، شخصیتهای برگزیدة فراوانی رشد یافته و رسالت پیامبران الهی را بر دوش گرفتهاند. نه وجود چنین برگزیدگانی بهانة موجهی برای عدم اصلاح کاستیهای حوزه است و نه وجود آن کاستیها، بهانة موجهی برای نفی کامل حوزه.
استاد شهید مطهری در این باره میفرمایند: «لازم است روحانیت را اصلاح کرد نه این که آن را از بین برد. ثابت نگاهداشتن سازمان روحانیت در وضع فعلی نیز به انقراض آن منتهی خواهد شد. این مطلب را حدود 10 سال است که بارها و بارها تکرار کرده و گفتهام که روحانیت یک درخت آفتزده است و باید با آفتهایش مبارزه کرد. کسی که میگوید دست به ترکیب این درخت نزنید معنای سخنش این است که با آفتهای آن هم مبارزه نکنید و این باعث میشود که آفتها، درخت را از بین ببرند. آن کسی نیز که میگوید اصلاً این درخت را باید از ریشه کند اشتباه بزرگی مرتکب میشود. زیرا اگر این درخت کنده شود دیگر هیچ کس قادر نخواهد بود تا نهال جدیدی به جای آن بکارد.»
امروزه هر یک از عناصر برنامة آموزشی حوزه، متولی سرسختی برای مخالفت، پیشِ رو دارد. اگر مجموع این مخالفتها را گرد هم آوریم چیزی از نظام آموزشی حوزه باقی نخواهد ماند! درحالیکه اینگونه نیست. همین متون و همین کتابها، دستمایة دانشمندان دین در آشنایی با آموزه های مکتب انبیا بوده است.
تکامل این نظام آموزشی و بهبود کیفیت آن همواره مد نظر مصلحان و دلسوزان قرار داشته، اما همان بزرگان بارها تأکید کرده اند که موجودی خود را نباید به جرم نداشتن پارهای کمالات، یکباره از دست داد!
بدترین اثری که این انتقادها و اعتراضها بر بدنة جوان حوزه وارد آورده، از بین بردن ایمان و اعتقاد آنها به استحکام این بنیان رفیع است. ایمان و اعتقاد به فعالیتی که انجام میدهیم، موتور حرکت و پویش ماست. «شبهه» این موتور را سرد و خاموش و ما را از حرکت متوقف میسازد و خود، توجیه فریبندهای برای سستی و کاهلی قرار میگیرد.