در قرآن کریم هم به این اعتبار آیاتى وارد شده است؛ مانند: «و مگر از ایشان مزد می خواهى مزد پروردگارت بهتر است و او بهترین رازقین است.» [مؤمنون، 72]
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان !
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان. هم زیادی روزی از اوست هم کمی روزی. لذا اگر کسی پنداشته که خدا به همه روزی زیاد می دهد، اشتباه از خود اوست که چنین اعتقاد نادرستی پیدا کرده است؛ خدای متعال هیچ گاه در قرآنش نگفته که ما به همه روزی زیاد می دهیم؛ بلکه بر عکس فرموده است: «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ: خدا روزی را برای هر کس بخواهد وسیع، و برای هر کس بخواهد تنگ قرار می دهد؛ ولی آن ها (کافران) به زندگی دنیا، خوشحال شدند؛ در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزی است.»
و باز فرمود: «إِنَّ رَبَّک یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبیراً بَصیرا ـــــــ به یقین، پروردگارت روزی را برای هر کس بخواهد، گشاده یا تنگ می دارد؛ او نسبت به بندگانش، آگاه و بیناست.»
و باز فرمود: «قُلْ إِنَّ رَبِّی یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ ــــــ بگو: پروردگار من روزی را برای هرکس بخواهد وسیع یا تنگ می کند، (این ربطی به قرب در درگاه او ندارد)؛ ولی بیشتر مردم نمی دانند.»
آیات دیگری نیز به همین مضامین وجود دارند که به ذکر همین چند نمونه بسنده می کنیم.
به برخی زیاد و به برخی کم می دهد
خلاصه آنکه اگر کسی عقیده دارد که خدا روزی دهنده است به این معنی که به همگان روزی زیاد می دهد، عقیده اش نادرست است. خود خدای متعال، تصریح نموده که به برخی ها زیاد می دهد و به برخی ها کم می دهد. البته نه کم دادنش لزوماً از روی غضب است نه زیاد دادنش لزوماً از روی رحمت؛ بلکه گاه کم دادن از سر رحمت است و گاه زیاد دادن؛ کما اینکه کم دادن و زیاد دادن، گاهی هم از روی غضب است.
منظور از «مَنْ یَشاءُ؛ به هرکس بخواهد می دهد» چیست؟
1. بدیهى است که منظور از «مَنْ یَشاءُ» (هر کس را که بخواهد) این نیست که خداوند بدون هیچ علتى روزی بدون حساب را به این و آن می دهد، بلکه اراده و مشیت خداوند در همه جا با شایستگی هاى افراد آمیخته است؛ یعنى هر کس را شایسته ببیند به او روزی بی حساب می دهد. به بیان دیگر، خواست و اراده او از روی گزاف نیست، بلکه آنچه انجام می دهد از روى حکمت و عدالت است.
هر گاه مشیتش اقتضا نماید و هر کس را بخواهد، -البته از روى حکمت و نظام خلقت و آفرینش می بخشد، نه از روی گزاف؛ زیرا که حق تعالى از کار عبث منزّه و مبرا است و نیز نسبت او به تمام موجودات یکسان است - او را به غیر حساب روزى می دهد.
2. البته برخی می گویند؛ منظور از «هر کس را بخواهد به غیر حساب روزی می دهد، اهل بهشت اند؛ زیرا خداوند بهشتیان را آن قدر روزی می دهد که به حساب نمی آید و حد و مرز ندارد؛ به دلیل آن که بهشت محدود و متناهى نیست و نهایت ندارد و آیه به این معنا مثل آیه شریفه است که می فرماید: «فَاُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ» [آنها به بهشت در آیند و بیحساب روزى داده شوند]، [طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 72]
روزی بدون حساب دادن یعنی چه؟
پیرامون معنای «بدون حساب» دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که به آن اشاره می شود:
1. توصیف رزق به صفت بی حسابى، از این رو است که رزق از ناحیه خداى تعالى بر طبق حال مرزوق صورت می گیرد، نه عوضى در آن است و مرزوق نه طلبى از خدا دارد، و نه استحقاقى نسبت به رزق، آنچه مرزوقین دارند حاجت ذاتى، یا زبانى ایشان است که هم ذاتشان ملک خدا است، و هم حاجت ذاتشان، و هم احتیاجاتى که به زبان درخواست می کنند، پس داده خدا در مقابل چیزى از بندگان قرار نمی گیرد، و به همین جهت حسابى در رزق او نیست. [المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 141]
2. هر کس را بخواهد بی حساب روزى می دهد؛ یعنى بدون بخل و سخت گیرى روزى می دهد. این آیه مانند این مثال است که فلان کس بی حساب انفاق می کند؛ یعنى خیلى سخاوتمندانه و خالى از بخل؛ زیرا عادت بخیل و سختگیر از خرج، این است که در خرج و انفاق خیلى حسابگر و دقیق است. [مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 728]
3. گفته اند که معناى آیه این است که بدون ترس از کمبود و نقصان دارایى خود می بخشد و روزى می دهد؛ چون قدرت و ملک خدا حد و نهایت ندارد و آنچه از آن برداشته شود موجب نقصان آن نمی گردد. [همان]
4. برخی نیز گفته اند؛ یعنی نباید به کسی حساب پس دهد؛ زیرا بالاتر از وی احدی نیست. تا او را مورد حسابرسی قرار دهد. [فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 191]
منابع:
سایت اسلام کوئست
سایت حوزه
جمهع آوری از زهرا اجلال
صفحات: 1· 2