روح انسانها با هم تفاوت دارند چنانچه بدنشان با یکدیگر فرق مىکند. بعضى روحشان خیلى کوچک است شاید بدن قوىاى داشته باشند، ولى اندک ناراحتى آنان را به جزع و فزع مىآورد. قدرت اندک فقر را ندارند، عصبانى مىشوند و حتى گاهى بر خدا اوقات تلخى مىکنند.در مقابل، برخى از انسانها خیلى بزرگ و بزرگوارند. مومن مثل دریاست. قلبشان خیلى وسیع است.
چه نیکو فرمود حضرت على علیهالسلام: «یا کمیل! ان هذه القلوب اوعیة؛ اى کمیل این دلها را که در انسانها مىبینى مثل ظرفند، فخیرها اوعاها »؛ (نهجالبلاغه، حکمت :147) هرچه آن عظیم و بزرگ باشد، ارجمندتر است و هیچ ناراحتى او را تکان نمىدهد.
راوى مىگوید به خدا قسم آن وقت که تمام لشکریان حسینبن على (علیه السلام) کشته شدند و آن حضرت تنها گشت، دیدم که حضرت مثل یک آدم خوشحال، برافروخته است و حوادث در نظر او هیچ است.
قلب به طور فطرى، صلاحیت و استعداد قبول دعوت ملک و شیطان را دارد و با پیروى از هوسها و شهوات و یا اعراض از آنها، یکى از آنها را برمىگزیند؛ اگر دنبال شهوات برود قلبش زیستگاه شیطان مىشود و اگر با شهوات مخالفت کند، قلبش محل نزول ملائکه مىشود.
و آن قلبى که محبوبتر و نزدیکتر به خداوند باشد، بهترین است. قلبى که عارى از کینه و عداوت باشد، نسبت به همه حتى دشمنانش خیرخواه باشد.
موضوع: "دانستنی های قرآن"
پاسخ «حجت الاسلام رضا محمدی» کارشناس مباحث اعتقادی، به این پرسش که «مؤمن واقعی کیست و برای مؤمنین چه صفاتی بیان شده است؟»
(برگرفته از رادیو سراسری معارف) (7:35)
از اینجا دانلود کنید
برخی صفات ذمیمه وقتی ضمیمه میشوند به شخصیت آدم، دیگر خدا به انسان محل نمیگذارد!
با اینکه همه چیز و همه کس در تیرس نگاه نافذ و رحمتآمیز خداست اما قرآن میگوید خدا به بدعهدها و سوگندفروشها نگاه نمیکند، نه تنها نگاه که حتی افتخار همکلامی با حضرتش را هم دریغشان میکند. بینید:
انَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَنًا قَلیلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَ لا یَنْظُرُ ِاِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَكِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ «کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود (به نام مقدس او) را به بهای ناچیزی میفروشند، آنها بهرهای در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمیگوید و به آنان در قیامت نمینگرد و آنها را (از گناه) پاک نمیسازد؛ و عذاب دردناکی برای آنهاست».(آل عمران/77)
در هیچ جای قرآن این لحن قهرآمیز و این تعداد تهدید پیاپی را نمییابید.
در شأن نزول این کریمه، بین اهل تفسیر اختلاف است . عدهای میگویند: این آیه خطاب به گروهی از دانشمندان اهل کتاب است مثل کعب بن اشرف و حیّی بن اخطب که چون با رونق بازار اسلام، موقعیت اجتماعی خود را متزلزل میدیدند، روی آوردند به تحریف نسخههایی از تورات که موید حقانیت پیامبر اسلام(ص) بود. اینها حتی به دروغ سوگند خوردند که این جملههای تحریفشده، از ناحیه خداست!
تفسیر به رأی، تفسیری است که شخص، بدون توجه به احادیث و تفاسیری که از طرف معصومین (علیهم السلام) پیرامون آیات قرآن رسیده و بدون توجه به آیات دیگر قرآن (عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ) یا بدون تسلط بر علم تفسیر (یا علم مربوط به تفسیر)، تنها با در نظر گرفتن پیش فرض هایی که در ذهن خود دارد، به تحلیل و تفسیر پیرامون آیات قرآن پرداخته و در صدد آن باشد که عقاید خود را به قرآن مستند نماید.
تفسیر در لغت و اصطلاح به چه معنا است؟
تفسیر - مصدر باب تفعیل - از ماده «فسر»، جمع آن «تفاسیر» در لغت، به روشن کردن و توضیح دادن مطلب و کشف نمودن آمده است.
برخی نیز گفتهاند: تفسیر، روشن کردن و کشف نمودن مراد و مقصود از لفظ مشکل است. (لسان العرب، ج 5، ص 55)
در اصطلاح؛ تعریف های گوناگونی از علم تفسیر، ارائه شده است، از جمله تعریف زرقانی در مناهل العرفان که گفته است: «علم یبحث فیه عن القرآن من حیث دلالته على مراد اللّه تعالى بقدر الطّاقة البشریة»؛ تفسیر، علمی است که در آن به توان بشری از احوال قرآن از آن جهت که بر مراد خداوند متعال دلالت دارد، بحث میشود.
فرق بین تفسیر به رأی (که تفسیر به فکر و گمان شخصی است) و تفسیری که در آن از یک نظر روشنفکرانه (خبر واحد موثق) استفاده شده است چیست؟
تثبیت یعنی دوباره خوانی محفوظات قبلی از حفظ و بازآوری آنها در ذهن جهت ثبات بیشتر و ماندگاری بهتر در حافظه بلند مدت.
همانطور که اشاره شد، مهم ترین کار حافظ، انتقال محفوظات کوتاه مدت به بلند مدت است. حفظ قرآن خیلی کار سخت و پیچیده ای نیست، اما نگه داشتن محفوظات در ذهن با توجه به اینکه محفوظات دائما در حال بیشتر شدن است، کار مشکلی است و باید برای آن یک برنامه ریزی دقیق داشت.
اجازه دهید برای روشن شدن اهمیت جایگاه تثبیت در حفظ قرآن کریم، مثالی را عرض نماییم. فرض کنید که شما می خواهید سوره ی مبارکه بقره (که بزرگترین سوره ی قرآن نیز هست) را حفظ کنید. تصمیم خود را گرفته و شروع به حفظ آن می نمایید. برای خود اینگونه برنامه ریزی کردید که روزی یک صفحه از سوره ی مبارکه ی بقره را حفظ کنید ( و یا کمتر و بیشتر، حتما میزان حفظ خود را بر اساس توانایی و وقتی که در روز می توانید بدان اختصاص دهید تنظیم نمایید)
در صفحات اول ظاهرا مشکلی ندارید، اما هر چه بر حجم محفوظات شما اضافه می گردد، اندک اندک مشکلات را درک خواهید نمود. بعد از حفظ ده صفحه از سوره ی مبارکه ی بقره، احساس می کنید که در حفظ خوانی آنها از اول تا انتها، با مشکلات جدی روبرو هستین و این مسئله زمانی که محفوظات شما به بیش از بیست و یا سی صفحه برسد نمود بیشتری پیدا می کند.
مشکل شما این است که شما زمان اختصاصی برای امر تثبیت نداشته اید و روزانه فقط صفحه مورد نظر را حفظ نموده و صفحات گذشته را در ذهن به تثبیت نرسانده اید. برای رفع این مشکل باید برنامه ی تثبیت منظمی داشته باشید.
همانطور که اشاره شده، زمان روزانه خود را (که اختصاص به قرآن می دهید) بر دو قسمت تقسیم نموده و یک قسمت آن را به امر ثبیت بپردازید. به یاد داشته باشید که حتما بین زمان حفظ و تثبیتتان حد اقل دو الی سه ساعت فاصله ی زمانی باشد. زمان تثبیت خود را نیز تقسیم به دو بخش کنید. بخش اول تثبیت محفوظات همان روز و بخش دوم تثبیت محفوظات روزهای گذشته.