سلام
اگر سکوت قلبم را شکستم و نفسهای درمانده از قفس ِسینهام را آزاد کردم؛
اگر سبقتِ روزها و شبها امانام داد و من ماندم و یک سکوتِ بلند تنهایی؛
در این دنیای نَمور و کپک زدهی اطراف، بتهای افکارم به سختی ترک می خورد.
یادم میآید، آرام، یاد کسی بودهام؛ کسی که در فطرتم خوب میشناسماش.
و شاید تنها این احساس باقی مانده باشد؛ اما همین یک جرعه کافی است.
سلام بر آن مولایی که قلبم به تسخیر اوست.
سلام دادم؛ یعنی برایت از خدا سلامت طلب میکنم؛
یعنی از خدا میخواهم که اسم با برکت او (سلام) بر تو واقع شود.
و باز سلام؛ یعنی از این حقیر گزندی به شما نخواهد رسید.
نمیدانم به تو دیگر چه باید گفت؟
اما میدانم که این سلام باید از جنس همان سلامی باشد که خدا به نوح، به موسی، هارون،
ابراهیم و به اولیایش داده و آخرین سلامش را به آلیاسین.
بدان که همان است. از خدا برای تو سلام و سلامت میخواهم؛
به مثال همان سلامی که خدا به خاندان یاسین داده؛
امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند:« یاسین حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله و ما آلِ(خاندان) یاسین هستیم.»
سلام به تو ای آخرین باز ماندهی آل یاسین!
که نیکوترین سلامهای خداوندی برایت فرستاده شده
و کلام چِرکآلود من به کوی تو دیگر سلام نیست.
با خود میاندیشم که( شاید!) سلام و سکوتم یکی است! اما محبت نمیگذارد که قلبم سلام ندهد؛ نگوید که من تسلیم شمایم.
و چون بندهای دست به دامان ِمولا شدهام؛ نکند گوشهی چشمت به ما نیفتد. نه، این دوستی و محبت سرکشتر از آن است که کتمان شود.
سلام من، طلب لطف و نظر شماست.
ابتدا خود را در محضر شما میبینم؛ سپس سلام میکنم؛ یعنی گزندم به شما نخواهد رسید.
مولای من! سلام پیمانِ من با شماست که دیگر گناهم اسباب غربت شما نباشد.
این دُرّ معانی که گفته شد، همه از بطنِ « سلام » سُفته شد.
اما پردهی بالاتر معنای سلام بر رسول خدا را بشنویم:
« خداوند پس از اینکه از معصومین علیهمالسلام و شیعیان بر بندگی و شکیبایی و پروای الاهی پیمان گرفت، ایشان را وعده فرمود که زمین ِمبارک و حرمِ امن را تسلیمِ آنان کند . . . و ایشان را از شرّ ِدشمنانشان آسوده گرداند و آنچه در زمین است برای ایشان بینقص و آلایش شود . . . و سلام بر رسول خدا یاد آور ِاین پیمان (و این وعده الاهی) است؛ به امید آن که خداوند در رسیدنِ وقتِ این پیمان تعجیل کند و سلامت و فرج را با همه ی برکاتی که در آن پیمان بوده، برای شما زودتر برساند.»
آری! این است معنای سلام بر رسولِ خدا صلیاللهعلیهوآله:
دعا برای سلامتِ زمین و پاک شدن ِآن از شر دشمنانِ پیامبر و اهل بیت علیهمالسلام.
سلام یعنی دعا بر تعجیل ِفرج؛
پس سلام به تو ای آخرین بازمانده از آل یاسین که این سلام، دعا بر تحققِ پیمان الاهی است؛ دعا به ظهور عدل و داد توست. سلام حقیرانهی من، ای مولا! دعای من است؛ دعایی که هر روز میخوانم:
« سَلامٌ عَلى آلِ یاسین.»
. . . مولای من! سلام مستحب بود؛ اما چه گواراست جواب آن از سوی بزرگواری چون شما!
هر صبح که سلامتان میدهم، به امید روزی هستم که جوابتان را با گوش جان بشنوم. مولای من! تا آن روز سلامت میدهم.
سلام به تو ای نورِ خدا در تاریکیهای زمین!