ائمه هدات علیهمالسلام، زندگانیای همسو و همانند سایرین داشتند. آنان اسوهاند؛ چون در عین مانند دیگرانبودن، توانستند برترین باشند. در این میان، نقش زنان در زندگی ایشان و حضور آنان در تداوم و کمکدهی به حرکتشان نیز نقشی کمرنگ و بیاثر نبوده است؛ چنانچه هر مرد فعال و صالح و عالم دیگری، از حضور زنانی همراه و همگام بهرهمند بوده است.
به گزارش مهرخانه، امام حسین علیهالسلام در زندگانی خود از حضور زنان بهره بردهاند؛ زنانی که هر یک، از جایگاه ویژه اجتماعی و الهی برخوردار بودند و مؤمن به معنای واقعی کلمه؛ زنانی که استمراربخش و زندهنگاهدارنده قیام عاشورا بودند و اتمامگر رسالت حضرت با صبوری و نجابت و محبت خالص و سرشارشان.
الف- تربیت فاطمی زهرای مرضیه سلاماللهعلیها
زهرا سلاماللهعلیها دخت رسالت است و همسر امیرالمؤمنین علیهالسلام و مادر امامت. امامت از زهرا سلاماللهعلیها ادامه یافت و او مادر نسل نبوی است.
در مادرانگیهای زهرای مرضیه سلاماللهعلیها سخن بسیار رفته است و مسلماً حسین بن علی علیهالسلام آنچه که دارد و عرضه داشته داشته است، پیش و بیش از همه مدیون دامن پاکی و عصمت نابی است که او را پرورش داده است. حسین علیهالسلام با تربیت زهرایی شکل گرفته و با تربیت علوی تکامل یافته است.
ب- رسالت زینبی زینب کبری و امکلثوم سلاماللهعلیهما
در دامن زهرا سلاماللهعلیها نسلی دلیر و دخترانی نجیب پرورش یافتند. نمونه اعلای این پرورشیافتگان زینب کبری سلاماللهعلیها است؛ پیامآور کربلا و در کنار او امکلثوم سلاماللهعلیها.
این دو خواهر، همراه و حامی برادر و ادامهدهنده رسالت او بودند. مدیریت داخلی حرم امام حسین علیهالسلام، پرستاری و حفظ جان امام سجاد علیهالسلام در كربلا، با زینب کبری سلاماللهعلیها بود.
در منابع شیعه و اهل سنت خطابههایی از امکلثوم سلاماللهعلیها، خواهر دیگر امام در بعد از واقعه عاشورا نقل شده است که هم در فصاحت و بلاغت و هم در عمق و محتوای کلام زبانزد است؛ خطابههایی که در آنها به بسیاری از اهداف قیام عاشورا اشاره شده است.
دو خواهر، در کنار یکدیگر تکمیلکننده پیام واقعه عاشورا بودند؛ دو خواهری که فاطمهوار به دفاع از حق برخواستند و یار و همراه برادر بودند و حامی و پیامرسان او.
(در همین زمینه: صدیقهای بیهمتا در آل حسن علیهالسلام/ “به خدا سوگند زنی را ناطقتر و خطیبتر از او ندیده بودم")
ج- شهربانو، حلقه اتصال ایرانیان و امامان شیعه
مطابق قویترین نقلها، مادر امام سجاد علیهالسلام شهربانو نام دارد؛ نامی که به عنوان لقب زنان اشراف در ایران به کار میرفته است. شهربانو دختر یزدگرد، پادشاه ایران بود و مطابق نقلهای تاریخی پس از شکست لشکر ایران از اعراب در زمان خلفای دوم یا سوم، این خانواده اسیر شده و بعد از اسارت طی ماجراهایی به همسری امام حسین علیهالسلام در میآید. در کتاب کافی آمده است که با اسارت این خاندان، خلیفه دوم قصد داشت آنها را به عنوان کنیز یا برده بفروشد، اما امام علی علیهالسلام که در آنجا حاضر بودند، گویا اعتراض کردند و عرضه داشتند که آنان از طایفه اشراف هستند و اشراف را باید محترم داشت. در نتیجه باید آنان را مختار گذاشت تا خودشان هر کسی را که میخواهند انتخاب کنند تا زن او یا کنیز او شوند؛ طی این اتفاق شهربانو امام حسین علیهالسلام را برگزید و امام علی علیهالسلام نیز ایشان را تقدیر کردند و خطاب به امام حسین علیهالسلام فرمودند: این بانو، بهترین زمینیان را برای تو به دنیا خواهد آورد.
مطابق نقلها سه فرزند شهربانو در کربلا حاضر بودند و در شرافت و کرامت این بانوی بزرگوار همین بس که سه تن از فرزندان ایشان در کربلا حضور داشتند و امامت از رحم ایشان انتخاب میشود؛ هرچند که تفصیل و شرح خاصی در مورد شهربانو روایت نشده است، اما مادران ائمهاطهار علیهمالسلام از شخصیتهای نمونهای بودند و در مقایسه با زنان همعصر خود در رتبه بالای کمال و شخصیت قرار داشتند.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام در کتاب کافی نقل شده است که ایشان از امام سجاد علیهالسلام چنین تعریف میکردند: او بهترین بندگان از میان عرب و عجم است؛ که گویا این مسئله به دو نسل امام سجاد علیهالسلام اشاره دارد.
د- لیلا، مادر علیاکبر علیهالسلام
یکی از نقاط ابهام در حیات علیاکبر علیهالسلام نام مادر اوست. عمده منابع تاریخی نام مادر ایشان را لیلا یا لیلی دختر ابي مره بن عروه بن مسعود ثقفي و جد مادری او را املیلا دانستهاند. کتاب طبقات کبری نام مادر علیاکبر را آمنه ذکر کرده است، ولی تصریح دارد که دختر عروه بن مسعود است؛ این را هم میتوان لقب دیگری برای لیلا دانست.
قریب به اتفاق منابع قدیمی و معتبر و حتی منابع متأخر، در مورد حضور یا عدم حضور مادر حضرت علیاکبر علیهالسلام در کربلا ذکری نکرده و در این زمینه ساکتاند؛ بهطوریکه نه میتوان قطع به حضور ایشان یافت و نه یقین به عدم حضورشان در کربلا.
(در همین زمینه: شخصیت و نحوه شهادت علی اکبر (ع)/ آیا لیلا (س) در کربلا حضور داشت؟)
ه- رباب، همسر ادیب امام حسین علیهالسلام
رباب، دختر امریءالقیس، از مسیحیان شام بود که در زمان خلیفه دوم اسلام میآورد. مادر او نیز هند دختر ربیع بن مسعود بود؛ بعدها که این خانواده مسلمان شدند، امام حسین علیهالسلام با دختر ایشان، رباب ازدواج میکند.
گزارشهایی که از مادر علیاصغر علیهالسلام آمده است، عمدتاً رباب را زنی زیبارو، بافضیلت، خردمند، شاعره و خطیبه مطرح میکنند. امام علیهالسلام در وصف حضرت رباب و دخترشان سکینه سلاماللهعلیهما جملات و اشعاری میفرمایند که نشاندهنده علاقه فراوانشان به این دو بزرگوار است: «من دنیایی را دوست دارم که مهمان آن سکینه و رباب باشند. من سکینه و رباب را دوست دارم و از مالم میگذرم و هیچ سرزنشکنندهای در این مسیر مرا سرزنش نمیکند و…» از این سخنان به خوبی فهمیده میشود که امام حسین علیهالسلام، رباب را به عنوان محرم دل و رفیق خود در کربلا به همراه داشتند.
از حضرت رباب سلاماللهعلیها شعرهایی در عزای امام حسین علیهالسلام به جای مانده که ادبا و شعرای مختلف در کتب خود ذکر کرده و به فصاحت و بلاغت آن استناد جستهاند. تنها کسی که بعد از واقعه عاشورا، از او سوگواری ممتد در حد یک سال نقل شده است، رباب سلاماللهعلیها است. در برخی از نقلها آمده است که رباب بعد از عاشورا، خواستگارانی نیز داشت، اما نپذیرفت و گفت من پدرشوهری جز رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای خود نخواهم گزید.
(در همین زمینه: بانویی که دو طفل شیرخوار خود را در کربلا از دست داد/ سوگواری ممتد رباب (س) پس از عاشورا)
و- فاطمه، سکینه و رقیه سلاماللهعلیها، دردانههای امام حسین علیهالسلام
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها بزرگترین دختر امام حسین علیهالسلام و مادرشان اماسحاق دختر طلحه بود. اماسحاق در ابتدا همسر امام حسن علیهالسلام بود و بعد از شهادت ایشان، به همسری سیدالشهدا علیهالسلام درآمد.
فاطمه بنتالحسین علیهالسلام را از محدثههای معروف تاریخ اسلام دانستهاند که هم در منابع شیعه و هم مصادر اهل سنت، روایاتی از ایشان نقل شده است و در هر دو دسته این کتب، از فاطمه بنتالحسین به عنوان ثقه (مورد اعتماد) یاد شده است. در حقیقت فاطمه بنتالحسین علیهالسلام، فردی اهل علم و فضل و کمال و تبلیغ و ترویج بوده است که مطابق برخی از نقلها 90 سال عمر کرده است.
او در کربلا ازدواج کرده بود و همسر او پسرعمویش حسن مثنی؛ پسر امام حسن مجتبی علیهالسلام است که در کربلا مجروح شد و جزو اسرای کربلا بود.
(در همین زمینه: فاطمه بنت الحسین از محدثههای معروف تاریخ اسلام است/ شعرا و ادبای معروف از محضر سکینه (س) استفاده میکردند)
نام اصلی دختر دوم امام حسین علیهالسلام که تفاوت سنی او با فاطمه سلاماللهعلیها کمتر از یک سال بیان شده است، آمنه یا امینه یا امیمه و لقب ایشان سکینه عنوان شده است.
گزارشهای تاریخی که شکل و شمایل و اخلاق و کمالات حضرت سکینه را بیان کردهاند گویای این مطلب است که این دختر کاملترین و بافضیلتترین دختر امام حسین علیهالسلام بود و براساس نقلهای تاریخی که روایاتی که از قول امام علیهالسلام را نیز بیان کردهاند، میتوان به این نکته پی برد که شأن و منزلت این دختر، از سایر دختران امام حسین علیهالسلام بیشتر و بالاتر بوده است و امام حسین علیهالسلام مهر و محبت عجیبی به حضرت سکینه و مادرشان حضرت رباب سلاماللهعلیها داشتند و حتی در وصف ایشان شعری را سرودند که در بیت اول آن گفته شده: «من دنیایی که سکینه و رباب مهمان آن دنیا باشند را بیشتر از همه دوست دارم.
علاوه بر این، بیشتر منابع از ایشان و مادرشان به عنوان زنان زیبارو یادکردهاند و حتی گفته شده است که حضرت سکینه سلاماللهعلیها در زیبایی و خوشرویی ضربالمثل بوده است. البته در این منابع، علاوه بر زیبایی و خوشرویی، تشخص رفتاری، عفت، سخاوتمندی و ظرافتهای رفتاری را برای او برشمردهاند؛ بهطوریکه در وفاتالاعیان آمده که مردم از او به عنوان الگوی کمال زن نام میبردند. علاوه بر اینها از نظر علم و هنر نیز منحصر به فرد بود؛ او شاعره، ادیبه و مسلط بر ادبیات فصیح عرب بود؛ بهگونهایکه برخی از منابع اهل سنت مثل اغانی و تذکرهالخواص گفتهاند که بزرگان قریش برای یادگرفتن اصول ادبیات و شعر در خانه امام حسین علیهالسلام حاضر شده و از محضر حضرت سکینه سلاماللهعلیها استفاده میکردند و منزل ایشان محل گردهمآمدن شعرا و ادبای معروف عصر بود.
اما دختر دیگری که برای امام حسین علیهالسلام ذکر شده، رقیه است. رقیه نامی عربی و پرقدمت است که در زمان جاهلیت نیز بهکار میرفت و به معنای بلندمرتبه و رفیع یا بالارونده از ماده «ر ق ی» یا «ر ق و»، ترقی و پیشرفت است؛ البته رقیه هم اسم است و هم لقب.
در مورد حضور یا عدم حضور حضرت رقیه سلاماللهعلیها در کربلا پنج قول وجود دارد: بعضی میگویند دختری به نام رقیه به عنوان دختری از دختران امام حسین علیهالسلام در کربلا بوده و قراینی نیز بر حضور او ذکر میکنند؛ برخی دیگر میگویند رقیه نام دختر دیگری از دختران امام حسین علیهالسلام نیست، بلکه لقب یکی از دختران دیگر امام علیهالسلام است؛ دسته سوم رقیه را لقب دختری از دختران امام حسین علیهالسلام به نام زبیده میدانند؛ گروه دیگر معتقدند رقیه کنیه یا لقبی بوده برای زینب دختر امام حسین علیهالسلام. مطابق برخی از نقلها، امام علاوه بر اینکه خواهری به نام زینب داشتند، دختری نیز بدین نام داشتند؛ که برای جلوگیری از اشتباه، امام علیهالسلام این لقب را برای او انتخاب کرده بودند، همچنین نظر گروه آخر بر این است که اصلاً رقیهای وجود نداشته و همه این جریانات منتسب به رقیه ساختگی است و یا منتسب به رقیه دختر امام علی علیهالسلام.
در مقام نتیجهگیری میگوییم وجود یا عدم وجود حضرت رقیه سلاماللهعلیها در کربلا مسئلهای است که نمیتوان با قاطعیت تمام در مورد آن صحبت کرد و این حضور را رد یا اثبات نمود؛ و احتیاط حکم بر احترام قائلشدن برای چنین دختری دارد.