همانگونه که در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت بیان شده است، زنان نقش گسترده و حضور فعالی در مبارزه با رژیم شاه داشتند: «… زنان به شکل بارزی در تمامی صحنههای این جهاد بزرگ حضور فعال و گستردهای داشتند؛ صحنههایی از آن نوع که مادری را با کودکی در آغوش شتابان به سوی میدان نبرد و لولههای مسلسل نشان میداد، بیانگر سهم عمده و تعیینکننده این قشر بزرگ از جامعه در مبارزه بود… » (1)
شهریور 1357 یکی از برهههای زمانی مهم نهضت امام خمینی (ره) است که حضور پررنگ زنان در آن ثبت گردیده است. زنان ایرانی در وقایع و تظاهراتهای این ماه و بهویژه در تظاهرات 17 شهریور، حضور مؤثری داشتند و در واقعه میدان ژاله اولین شهید خود در دوران انقلاب- محبوبه دانش؛ فرزند حجتالاسلام دانش آشتیانی- را تقدیم کردند. حضور فعال آنها در مراسم هفتم و چهلم شهدای 17 شهریور نیز تکرار شد و همچنان تا پیروزی انقلاب اسلامی تداوم یافت.
شهریور خونین 1357
به دنبال سیاست سرکوب خونین رژیم پهلوی از دی 1356 تا خرداد 1357، از شدت و گستره اعتراضات و فعالیتهای مخالفان تا حد زیادی کاسته شد و در تیر ماه همان سال اوضاع کشور روبه آرامش گذاشت تا آنجاکه بسیاری از ناظران خارجی، مفسران سیاسی و کارشناسان رژیم به این جمعبندی رسیدند که شاه پس از سرکوب مخالفان، اکنون ابتکار عمل را به دست گرفته و کاملاً بر اوضاع مسلط شده است و دیگر هیچ خطر جدی رژیم را تهدید نمیکند، اما با فرارسیدن ماه مبارک رمضان که از اواسط مرداد شروع شد، قیام مردم چهرهای تازه یافت و عمق بیشتری به خود گرفت و نشان داد که ثبات و سکوت تیر ماه، آرامش پیش از طوفان و مقدمه یک خیزش همگانی و فراگیر بود. (2)
در طول ماه مبارک رمضان هر شب بعد از افطار، مساجد شهرهای مختلف کشور مملو از جمعیتی میشد که بعد از بیرون آمدن از مسجد، به تظاهرات علیه رژیم میپرداختند. در یکی از این شبها (شب دهم شهریور) تظاهرات مردمی که از مسجد فاطمیه تهران برمیگشتند، بهوسیله نیروهای ضدشورش شهربانی، به خاک و خون کشیده شد و این جرقهای بود بر انبار باروت خشم مردم که شعلههایش در روزهای بعد دامان رژیم را گرفت.
13 شهریور؛ از نماز عید تا تظاهرات
سیزده شهریور 1357 نماز عید فطر در سراسر کشور برپا شد. باشكوهترين مراسم نماز عيد فطر و راهپيمايي پس از آن در تهران انجام شد. نماز عید پایتخت در سه نقطه برگزار شد؛ میدان ژاله به امامت آیتالله نوری، بیابانهای کن به امامت آیتالله مروارید و تپههای قیطریه به امامت آیتالله مفتح؛ که بیشترین جمعیت نمازگزار در قیطریه جمع شده بودند. بعد از نماز دهها هزار زن و مرد از تپهها سرازیر شدند و تظاهرات عظیمی را بهوجود آوردند. این شركت گسترده در نماز عيد فطر و تظاهراتهاي پس از آن، يكي از عظيمترين صحنههاي حضور زنان در نهضت امامخميني (ره) بود كه در سراسر كشور برپا شد و بازتاب گستردهاي داشت. بدین ترتیب حضور گسترده زنان در اولین تظاهرات عظیم مردم تهران در این عید فطر رقم خورد: «زنان در انقلاب ایران به اشکال مختلف تظاهرات کردند، ولی بزرگترین بسیجی که زنان در این انقلاب کردند، روز عید فطر بود که مسلمانها ترتیب داده بودند. برای اولینبار بود که همه نه تنها با حجاب اسلامی؛ بلکه با چادر سیاه آمده بودند…» (3)
هزاران زن شركتكننده در این تظاهرات عظیم، همگام با مردان، خواستها و تقاضاهاي خود را فرياد كشيدند. آنها با شاخههاي گل به استقبال سربازان رفته و خواستار همبستگي بيشتر آنان با مردم شدند. بسیاری از آنها پيشاپيش صفوف راهپيمايان حركت ميكردند و برخی نیز مسئولیت تدارکات را برعهده گرفته و براي راهپيمايان آب آشاميدني، شير، نان و بيسكويت ميآوردند.
گفتنی است که زنان در شهرهای دیگر همچون مشهد، اصفهان، قم، همدان و شیراز نیز همپای مردان در تظاهرات بعد از نماز عید فطر شرکت کردند و به قول «آن بتریج»، آنها خشمشان را نه تنها به عنوان مادر و همسر، خواهر و دختر؛ بلکه به عنوان یک فرد مستقل ایرانی ابراز کردند. (4)
16 شهریور؛ مشارکت گسترده در تظاهرات
موفقیت در تظاهرات 13 شهریور، باعث شد که به مناسبت شهادت جمعی از مسلمانان در دهم شهریور، تظاهرات دیگری در 16 شهریور تدارک دیده شود؛ بدین ترتیب بزرگترین راهپیمایی کشور شکل گرفت که گفته میشد در تهران نزدیک به یک میلیون نفر فعالانه در آن شرکت داشتند.
در این تظاهرات نیز مانند راهپیمایی روز عید فطر، زنان مشارکت گستردهای داشتند و پلاکاردهای مختلفی مبنی بر «حمایت از امام خمینی (ره)» و «مبارزه تا برقراری حکومت اسلامی» با خود حمل میکردند؛ در روی برخی از این پلاکاردها نام پنج زن جانباخته «لیلا زمردیان»، «سرود آلادپوش»، «نسرین پنجهشاهی»، «محبوبه متحدین» و «صدیقه رضایی» نوشته شده بود. (5)
تظاهرات همچنان ادامه داشت و زنان همگام با مردان در میدان آزادی گرد آمدند و نام این میدان را از «شهیاد» به «آزادی» تغییر دادند. در پایان مراسم نیز بخش اعظم تظاهرکنندگان وعده کردند که فردای آن روز یعنی 17 شهریور در میدان ژاله تجمع نمایند. (6)
ناگفته نماند که همزمان با تهران، در شهرهاي ديگر مانند: شيراز، مشهد، اهواز، آبادان، تبريز و يزد نيز تظاهراتهايی برپا شد و در شهرهای قم، ایلام، کرج و خمین به علت حمله پلیس و مأموران انتظامی به تظاهرکنندگان، جمعی کشته شدند. (7)
فعالیتهای زنان در برخی از این شهرها به حدی زیاد بود که در جراید آن زمان بازتاب یافت؛ بهطوریکه روزنامه كيهان در يكي از تيترهای اصلي خود نوشت: «زنان در راهپيمايی بزرگ يزد نقش بزرگی داشتند.» و عكسی از آنان نيز در صفحه اول خود درج كرد.
17 شهریور؛ جمعه سیاه
دولتمردان پهلوی دوم كه از گسترش تظاهرات و مبارزات مردم به هراس افتاده بودند، برای مهار اين حركتها در ساعت ده شب پنجشنبه 16 شهریور جلسه فوقالعادهای مرکب از اعضای شورای امنیت و هیئت دولت تشکیل دادند و با آنکه میدانستند طبق قرار تظاهرکنندگان، صبح فردا تظاهرات دیگری از میدان ژاله آغاز خواهد شد، تصمیم گرفتند که در تهران و یازده شهر دیگر به مدت شش ماه حکومت نظامی اعلام کنند؛ بدین ترتیب که مردم این دوازده شهر از صبح روز 17 شهریور حق اجتماع بیش از دو نفر را نداشتند و رفت و آمد در شهر از ساعت 9 شب تا 6 صبح ممنوع بود. این اطلاعیه ساعت 6 صبح 17 شهریور؛ زمانیکه بسیاری از رادیوها خاموش بودند، از رادیو پخش شد و زمانیكه مردم برای اجتماع موعود از خانه خارج شده بودند، متوجه حکومت نظامی شدند. (8)
مردم که تظاهرات میلیونی در روزهای پس از عید فطر آنها را امیدوار کرده بود که قوای انتظامی قصد تهاجم به راهپیماییهای آرام را ندارند، صبح روز 17 شهریور، پياده و سواره به سوی ميدان ژاله به راه افتادند. زنان كه جمعيت زيادی را تشكیل میدادند نيز از همان ساعات اولیه صبح، راهی ميدان ژاله شدند. در اين ميان برخی از زنان فرزندان خود را به آغوش گرفته بودند و به طرف ميدان ژاله در حركت بودند و برخی دیگر دست كودكان چهار- پنج ساله خود را گرفته و در حركت بودند. (9)
آنها همگام با دیگر تظاهرکنندگان بیاعتنا به اخطارهای فرمانده نیروهای نظامی، در صفهای فشرده به طرف میدان ژاله رفتند و در گوشهاي از ميدان اجتماع كردند؛ گروهی از جوانان برای حمايت از آنان در مقابل هجوم نظاميان، اطرافشان حلقه زدند و زنان همنوا با مردان، عليه رژيم شعار میدادند. گفتنی است که زنان ایران علاوه بر حضور در این تظاهرات به همراه همسران و فرزندان خود نقش مهمی در امدادرسانی به مجروحان درگیریهای خیابانی ایفا میکردند؛ زنان عکاس نیز از هر فرصتی برای ثبت رویدادها استفاده میکردند. (10)
با تجمع جمعیت در میدان ژاله، دیری نگذشت که یکی از هولناکترین وقایع تاریخ ایران به وقوع پیوست و عده زیادی از تظاهرکنندگان در خون خود غلطیدند و به شهادت رسیدند. در واقع اعلام حکومت نظامی، فرمان جنگی علیه تودههای مردم بود: «ابتدا خاکارههای آغشته به بنزین را بر کف خیابان ریخته و آتش زدند و چون انبوه جمعیت هراسان در تلاطم افتاد… آتش مسلسلها را گشودند، بیخبر، بیامان و از همه سو از زمین و از هوا همه راههای گریز، همه کوچهها و خیابانهای فرعی را با تانک و زرهپوش مسدود کردند تا کسی را توان گریختن نباشد. هدف، نه پراکنده کردن مردم بود و نه مرعوب ساختن. همه گلولهها به قصد کشت شلیک میشد…» (11) شاهد دیگری مینویسد:«در کوچههای باریک صدای ناله و ضجه و نفرین مجروحین به آسمان بلند بود. یک زن کنار دیواری افتاده بود و ناله میکرد… و چادر خود را به هم میپیچید» (12)
درباره اینکه چه تعداد نفر در جریان این جمعه خونین به شهادت رسیدند، آمار و ارقام متعددی ذکر شده است؛ هرچند منابع دولتی آن زمان تعداد کشتهها را کمتر از صد نفر اعلام کرد، اما اپوزیسیون تعداد کشتهها را از 500 تا چند هزار نفر میدانستند. در خاطرات یکی از کارمندان پزشکی قانونی تهران میخوانیم: «… 555 جنازه در قطعه 17 بهشت زهرا دفن شد، که دفن آنها سه چهار روز طول کشید. از طریق ساواک نیز 342 جنازه در بهشت زهرا طی یک ماه به خاک سپردیم….» (13)
آمار و اطلاع دقیقی از اینکه چند زن در 17 شهریور کشته و مجروح شدند، در دست نیست؛ اما قدر مسلم آن است که زنان در جریان حوادث جمعه سیاه حضور مؤثری داشتند. حضور گسترده و شجاعت و رشادتی كه آنها در اين واقعه از خويش نشان دادند، اين واقعه را به يكي از صحنههاي باشكوه حضور زنان در نهضت تبديل كرد. امام خمینی (ره) در تمجيد از اين حضور باشكوه زنان در پيامی كه به مناسبت اين واقعه فرستادند، از زنانی كه در اين واقعه شركت داشتند، به «شيرزنان» تعبير كردند كه گواه اهميت حضور زنان در اين واقعه بود.
ناگفته نماند که زنان ایرانی در این روز اولین شهید خود در دوران انقلاب را نیز تقدیم کردند؛ این شهید کسی نبود جز “محبوبه” فرزند 17 ساله آیتالله غلامرضا دانش آشتیانی که صبح 17 شهریور غسل شهادت کرد و همگام با دیگر زنان مبارز در تظاهرات حضور یافت؛ در حین تظاهرات، گلوله قلب محبوبه را شکافت و او در خون خود درغلطید تا حضورش مطلع صادقی بر حضور زن مسلمان ایرانی در عرصههای نبرد حق و باطل باشد. (14)
23 شهریور؛ مراسم هفتم شهدا
جمعیت زیادی از تهران و سراسر ایران برای برگزاری مراسم شب هفتم شهدای 17 شهریور در بهشت زهرا جمع شدند؛ بانوان نیز حضور گستردهای در مراسم داشتند. اکبر خلیلی در کتاب «گام به گام با انقلاب» در اينباره مینويسد:
«…جمعيت مردان چون حلقهای گروه زنان داغديده را در جمع خود محاصره كرده بودند و شعارهاي دلخراشي از ميان زنان برمیخاست. عدهاي از مردان، زنان چادري را گلباران میكردند و شعار میدادند: “اي مادر مجاهد، ما به تو افتخار میكنيم"… چند سرباز شهید بر خاك افتاده بودند و زنان به جای گريه، سخنرانی ميكردند. زنی ستمکشیده خاك گور پسرش را بر دست گرفته بود و فرياد برمیآورد: “خمينی عزيزم، بگو که خون بریزم"… گورستان، دانشگاهی از علم و هنر شده بود… مادری را ديدم كه بر مزار فرزند خود نُقل میريخت و با فرياد میگفت: “پسرم مرا پيش خدا روسپيد كردی؛ اين شهادت بر تو و من مبارك…» (15)
حضور زنان در مراسم چهلم شهدای 17 شهریور و اعتصابات و تظاهراتهای بعدی تا پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان گسترده و غیرقابل انکار ادامه یافت و آنها نقش مهمی در نهضت امام خمینی (ره) ایفا کردند؛ سخن امام خمینی (ره) خود گواه این مدعا است:«ما نهضت خودمان را مدیون زنها میدانیم» (16)
پینوشت
1. جهانگیر منصور، قانون اساسی جمهوری اسلامیایران: قانون اساسی مصوب 1358 اصلاحات و تغییرات و تتمیم قانون اساسی مصوب 1368، تهران، نشر دوران، صص 12- 13.
2. علی رضا ملایی، بررسی تحلیلی رویداد 17شهریور 1357، پژوهشنامه متین، زمستان 1377 شماره1، صص 269 – 270.
3. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انقلاب ایران به روایت بی بی سی، تهران، انتشارات طرح نو، 1372، ص 225.
4. بی نام، مقایسه تطبیقی مشارکت زنان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی، پیام بانک، هفته سوم و چهارم دی 1383، شماره 429، ص 7.
5. اکبر ناظمی، زنان در انقلاب به روایت اکبر ناظمی: عکسهای زنان در انقلاب 1357، تهران، انتشارات سوره مهر، 1389، ص 14.
6. ملایی، همان، ص 276.
7. جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378، ص 350.
8. حسن شمس آبادی، مناسبتها: بررسی قیام 17 شهریور 1357 در مشهد ، پانزده خرداد، تابستان 1388، شماره 20، صص 365- 366.
9. مدنی، همان، صص 350 – 352.
10. ناظمی، همان، ص 16.
11. مدنی، همان، ص 352.
12. بی نام، روزشمار انقلاب اسلامی، ج 5، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1376، ص 283.
13. همان، ص 287.
14. بی نام، شهید محبوبه دانش آشتیانی در یک نگاه: دلی که با ایمان میتپید، شاهد یاران، بهمن 1386، شماره 27، ص 9.
15. اکبر خلیلی، گام به گام با انقلاب، ج 1، تهران، سروش، 1382، صص 33- 34.
16. روح الله موسوی خمینی، نقش زنان در دفاع از مملکت و انقلاب اسلامیاز دیدگاه و سیره عملی حضرت امام خمینی (ره)، عروس هنر، بهمن 1382، شماره 27، ص 7.