تاریخ قویترین بنیه را برای پاسداری از نام نیکو و خون مظلومان دارد؛ بنیهای عظیم به قدمت پیکره انسانیت. شاید اگر قدرت تاریخ نبود، انگیزه الگویابی در میان بشر از میان میرفت؛ چرا که بسیاری از انسانها بوسیله شهادت تاریخ از شخصیتهای مختلف الگو پذیرفته و سعی کردهاند همانند افراد خوشنام تاریخ زندگی کنند تا نام آنها هم جاودان شود؛ و تاریخ امین خوبی است در رساندن واقعیتها به نسلهای بعد…
تاریخ کربلا یکی از محکمترین و استوارترین بدنههای گذشته تشیع است. روزهایی که به واسطه خون شهدای اسلام در صفحات اذهان پاینده شده و نسل به نسل به آیندگان منتقل میشود.
به شهادت تاریخ، نامش بحریه بنت مسعود الخزرجی است؛ همسر جناده بن کعب انصاری، از شهدای دشت کربلا. نامش را جناده بن حرث هم نوشتهاند که از طایفه خزرج بود و چون پسر نوجوانی به نام عمرو داشت او را ام عمرو میگفتند.
ام عمرو به همراه همسرش جناده بن کعب و پسر نوجوانش عمرو از همان منزل آغازین در مکه به کاروان حسین بن علی «علیه السلام» پیوست. او همسر و فرزندش را در کربلا فدایی امام زمانش کرد.
پس از آنکه جناده در روز عاشورا به شهادت رسید، او پسر نوجوانش را آماده میدان کرد و برای دفاع از حسین بن علی به سمت دشمن فرستاد.
زمانی که عمرو بن جناده خواست به میدان رود، امام حسین (ع) فرمود: پدر این جوان کشته شده. شاید مادرش راضی نباشد که به میدان رود. در این هنگام عمرو به امام چنین پاسخ داد: مادرم دستور داده که به میدان بروم و لباس جنگ بر من پوشانده است و او به شهادت من در راه امام زمانم راضی و خشنود است. سپس به میدان رفت و با آنکه در سنی حدود 11 سالگی بود، در دفاع از حسین بن علی به شهادت رسید.
سپاه شمر سر عمرو را از تنش جدا کرده و به سواری دادند. سوار بر اسب تاخت و به نزدیکی مادر عمرو رفت و سر پسر را جلوی ام عمرو انداخت.
ام عمرو سر پسر نوجوان خود را برداشت و گفت: چه نیکو جهاد کردی پسرم، ای شادی قلبم! ای نور چشمم! و سپس سر را با قدرت به طرف دشمن پرتاب کرد. سر نوجوان شهید خانواده جناده به مردی از سپاه شمر خورد و او را از پای در آورد.
بعد از آن بحریه به سراغ خیمه رفت و عمود خیمه را برداشت و به سپاه شمر حمله کرد تا به وسیله عمود خیمه با آنان بجنگد. در این هنگام امام حسین که از قصد ام عمرو آگاه بود، مانع او شد و او را به خیمه زنان برگرداند. نام این بانوی عاشورایی در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
بحریه از همان آغاز سفر که فهمید امام زمانش لباس احرام را بیرون آورده و لباس رزم پوشیده، خانوادهاش را به راه امام فراخواند؛ بیآنکه چون و چرایی بکند و اتمام حج را بهانه نماید. او از اولین منزل همراه کاروان امام شد و منزل به منزل در مسیر کربلا به پسرش درس دفاع و اطاعت محض از ولایت را آموخت. او همسرش را به شهادت تشویق میکرد و خون او را در راه دفاع از حسین بن علی مایه شرافت و آبروی دنیا و آخرتش میدانست.
او همسر و مادر شهید است؛ شهیدانی که تاریخ جاودانه کربلا را رقم زدند و نامشان تا ابد در زمره عاشوراییان میدرخشد.
و نام او به پاس این فداکاریها بر بلندای زیارت ناحیه مقدسه میدرخشد…
پینوشت
1. با اندکی اقتباس از لهوف
2. زنان عاشورایی
3. كافي، ج2، باب حب الدنيا