هرقدر که در مورد بانوی بانوان عالم بدانیم و هرچقدر که نوشتهها و گفتهها را مرور کنیم، هنوز هم نکاتی هست که ناگفته و نایافته باقیمانده است. نکاتی که راهنماست و راهگشا؛ نکاتی که سازنده است و انسانساز. زهرا سلاماللهعلیها را باید بازشناخت و از نو مرور کرد. شاید در نگاه جدید، نکاتی مغفولمانده را کشف کنیم.
تعریف زهرایمرضیه سلاماللهعلیها از نگاه انسانی که نمونه والای همزیستی و انسانیت بود، شاید تعریفی جدید باشد. ازاینرو نگاهی داریم بر مقدمه امام موسی صدر بر کتاب «فاطمه الزهرا سلاماللهعلیها وتر فی غمد» (فاطمهزهرا سلاماللهعلیها، زهی در نیام) نوشته سلیمان کتانی (1).
1. فاطمهزهرا سلاماللهعلیها
«خداوند از خشم فاطمه خشمگین و به سبب خشنودی او خشنود میشود» (2)؛ «فاطمه پاره تن من است، هرکس او را بیازارد مرا آزرده، آنکس که با او دوستی ورزد، با من دوستی ورزیده است» (3)؛ «فاطمه قلب و روح من است» (4)؛ «فاطمه بانوی زنان دو جهان است» (5). این شهادتها و نظایر آن در کتابهای حدیث و سیره به تواتر از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است؛ پیامبری که از روی هوی و هوس سخن نمیگوید و تحتتأثیر روابط نسَبی و سبَبی قرار نمیگیرد و در راه خدا از سرزنش نکوهشگران باکی ندارد. این گفتارها از پیامبر اکرم است که در دعوت خود ذوب شده و برای مردم بهمثابه الگو و نمونهای درآمده است. اینها نشانهای افتخار از جانب رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر سینه فاطمهزهرا سلاماللهعلیهاست که به مرور زمان و با تکامل جوامع، درخشندگی بیشتری پیدا میکند؛ بهخصوص هرگاه به این اصل اساسی در اسلام توجه کنیم که در این سخن پیامبر به فاطمه جلوه کرده است که فرمود: «ای فاطمه! برای آخرت خود بکوش که من نمیتوانم در پیشگاه خداوند برای تو کاری بکنم».
صفحات: 1· 2