سوالاتی که باید دیر یا زود از خودمان در مورد خانواده بپرسیم:
چقدر همدیگر را میشنویم؟؟ نگفتم چقدر به همدیگر گوش می دهیم ،گفتم چقدر همدیگر را میشنویم، چون ادمها، مخصوصا زنها دلشان می خواهد شنیده شوند ، انها دوست دارند ، سکوتشان را هم بشنوند،گاهی حرفهایی در حرکات بدن هست ،که اگر دقیقا با گوش دل و محبت و عشق شنیده شوند ،در زندگی معجزه افرینند……
چقدر همدیگر را دیده ایم؟؟نگفتم تماشا کرده ایم ، تماشا فقط برای فیلمها و سریالها و سایر چیزهاست ، گفتم دیدن همدیگر ، دیدن یک ادم فرق دارد با دیدن یک ماشین یک خانه ،حتی یک گل ، ادمها را باید تماما دید ،اما افسوس که ما همیشه ادمها را نصفه و نیمه می بینیم یک ادم مجموعه ای از خوبیها و عیبها و نقصها و نقاط قوت است ، چقدر به زیباییهای هم خیره شده ام ، انقدر که وقتی چشمهایمان را روی هم می گذاریم پشت سیاهی پلکهایمان هم همدیگر را ببینیم
رسانه ها با ما چه میکنند؟؟ آیا مطمئنیم کنترل انها دست ماست؟؟ یا نه این یک توهم است و در واقعیت کنترل ما دست انهاست؟؟ انها به ما می گویند ،چه چیز را دوست بداریم و چگونه دوست بداریم ؟؟ انها به ما می گویند چه چیز را زیبا ببینیم ، چه چیز را زشت!!! انها به ما دیکته می کنند ، به چه بخندیم ،و چه ارزوها و خواسته هایی داشته باشیم؟؟ انها ما را به جای صحبت با یکدیگر به شنیدن خودشان فرا می خوانند ؟؟ نقش رسانه ها بویژه شبکه های ماهواره ای در تنوع طلبی جنسی و خیانت و از هم پاشیدگی خانواده چیست؟؟آیا ماهوراه ها برای زندگی ما بی خطرند؟؟ ایا می دانیم ماهواره ها بیش از 20 نوع افت خانوادگی را به طور مستقیم و غیر مستقیم ،وارد حریم زندگی ما می کنند؟