در زندگی هر شخص دو دسته حوادث وجود دارد یک سری حوادثی است که آن را به نام حوادث خوشایند ميشناسیم و دسته دوم حوادث ناخوشایند هستند.
موفقیت در زندگی مشروط به وجود نداشتن حوادث دسته دوم یا به نوعی نداشتن سختی و مشکل نیست. زیرا از نظر دین اسلام ناکامي و شکست سرنوشت حتمي دوران سختی نیست، بلکه ناکامي معلول برخوردار نبودن از مهارتهای لازم برای این دوران است. به بیان روشنتر چیزی که سبب ناکامي ميشو،د وقوع سختیها و گرفتاریها و حوادث ناخوشایند در زندگی نیست. بلکه فقدان مهارت لازم برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند است که شخص را ناکام ميکند.
متاسفانه برخلاف تصور موجود، دین اسلام آموزههای فراوانی در حوزه مهارتهای زندگی دارد؛ آموزههایی که در این دنیای پر از یوگا و قانون جذب و مدیتیشن و ذن و …. یا تابحال دیده نشده اند و یا خوب فهمیده نشده اند.
بکار بردن این آموزهها در دورانی که به قولی دنیا سر سازگاری با شخص را ندارد سبب رضایتمندی او از زندگی ميشود و طبق آموزههای اولیای ما، رضایتمندی از زندگی جایگاه مهمي در سیر تکامل معنوی شخص دارد.
فوریترین و شاید شایعترین واکنش در برابر حوادث ناخوشایند بی تابی است، اما این بی تابی نه تنها مشکل را حل نميکند بلکه طبق فرمایش امام علی (ع) آن را بزرگتر هم ميکند(الجزع یعظم المحنه)
عقل انسان حکم ميکند ناخوشایندی اندک را بپذیرد و با بیتابی بر آن نیفزاید بنابراین انسان در زمانی که مشکلی برایش بوجود ميآید باید به دنبال راه حل دیگری باشد که نه تنها بر مشکل او نیفزاید بلکه آن را التیام بخشد.
امام علی (ع) در این باره ميفرماید: بیتابی کردن هنگام مصیبت آن را بیشتر ميکند و بردباری آن را از بین ميبرد.(الجزع عند المصیبه یزیدها و الصبر الیها یبیدها)
اگر بپذیریم که بردباری کردن درستترین روش در مقابله با سختیها و مشکلات است این سوال مطرح ميشود که چگونه ميتوانیم بردبار باشیم؟
بردباری یا به تعبیر روشنتر صبوری، یک فرایند اکتسابی است که باید آن را آموخت، برای آموختن آن هم نیاز به پذیرش اصول آن است، و اصول آن شامل:
اصل اول: پذیرش موقعیت
واقعیت این است که زندگی همواره با سختی و آسانی همراه بوده است و انتظار اینکه در زندگی هیچ سختی نداشته باشیم انتظار غیر واقعی و غیر معقولی است. گاهی زندگی به کام ماست و گاهی برعلیه ما، و زمانیکه چنین است باید در کنار سختی نشست و آن را پذیرفت. امام علی(ع) در این باره ميفرماید: زمانیکه سختی به تو رسید در کنار او بنشین، زیرا ایستادن در برابر آن، آن را زیاد ميکند. (اذا اتتک المحن فاقعد فان قیامک فیها زیاده لها)
ش به معنای تسلیم شدن نیست بلکه باید پذیرش منفعلانه و پویا داشت و همواره به دنبال چاره اندیشی بود نه اینکه مشکل را به عنوان قضا و قدر حتمي خداوند درنظر گرفت و فعالیتی برای حل آن نداشت. باید با پذیرش این واقعیت که در گذشته من چنین وضعیتی را تجربه نکرده بودم اما اکنون این مشکل برای زندگی من به وجود آمده است و من چاره ای جز پذیرش آن ندارم، پس باید با قلب و ذهن باز و سرشار از خلاقیت به این بیاندیشم که چگونه حرکت کنم تا مشکلم را به بهترین شکل حل و فصل نمایم.
اصل دوم: تقویت توان برای تحمل سختی
با وجودیکه موقعیت ناخوشایند وضعیت جدیدی است که نیاز به توان جدیدی دارد در بسیاری مواقع حوادث غیر منتظره به یکباره توان شخص را ميگیرد. بر همین اساس برقراری توازن میان اقتدار روانی و موقعیت ناخوشایند از اصول دستیابی به موقفیت است.
قران به صراحت از روزه و نماز به عنوان دو منبع مهم استعانتی یاد ميکند (استعینوا بالصبر و الصلاه ان الله مع الصابرین) در تفاسیر مراد از صبر روزه است.
تکیه بر یک منبع مطمئن قدرت و اعتماد بر قدرت او از دیگر عوامل مهم در افزایش مقاومت در برابر سختیهاست. اینکه کسی بداند یک منبع عظیم قدرت را دارد که ميتواند به آن اعتماد کند، قدرت او را به توان خود پیوند ميدهد و احساس اقتدار ميکند همان طور که پیامبر ميفرماید: کسی که ميخواهد قویترین مردم باشد باید به اقتدار خداوند توکل و اعتماد کند. (من احب ان یکون اقول الناس فلیتوکل علی الله) اگر انسان بر چنین خدایی توکل و اعتماد کند در سختترین مشکلات هم آرام خواهد گرفت.
تصوری که بعضی از افراد را در زمان سختی بسیار آزرده ميکند این است که با وجود اعتماد به قدرت خداوند ميپندارند از قلمرو حمایتی او خارج شده اند و خداوند آنها را با انبوهی از مشکلات تنها و بدون یاور قرار داده است. درحالیکه واقعیت این است که خداوند همواره با انسان است باور این واقعیت نیز به انسان نیرو و توانی مضاعف ميبخشد.
اصل سوم: انتظار گشایش
پایدار پنداری موقعیتهای ناخوشایند، از دیگر افکاری است که موجب افزایش فشار مشکلات بر روح و روان شخص ميشود در حالی که از اصول مسلم و قطعی سختیها گذرا بودن آن است. اگر به اصل پایان پذیری سختیها توجه شود انتظار گشایش شکل ميگیرد و همین امر موجب کاهش فشار روانی ميگردد، امام سجاد نیز بزرگترین گشایشها در زمان سختی را انتظار گشایش ميداند (انتظار الفرج من اعظم الفرج)
اصل چهارم: مثبت نگری
گاهی شخص در مواجه با مشکل آنرا به زمان حال محدود نميکند بلکه آنرا به گذشته و آینده تعمیم ميدهد در این حالت شخص هیچ نکته مثبتی را در زندگی باقی نميگذارد و تمام زندگی خویش را سراسر التهاب و نگرانی و حوادث ناخوشایند تصور می کند. ناتوانی و ناامیدی مهمترین پیامد چنین وضعیتی است.
در چنین شرایطی شخص نه تنها قدرت تمرکز بر جنبههای مثبت وضعیت موجود را نخواهد داشت بلکه از نظر او هیچ نکته مثبتی وجود نخواهد داشت و این چیزی است که با آموزههای دینی ما ناسازگار است زیرا حضرت زینب بعد از مواجهه با وقایع عاشورا در بارگاه هشام از تعبیر ما رایت الا جمیلا استفاده کرد.
اصل پنجم: توجه به پاداش مصائب در نزد خداوند
وقتی انسان باور کند که در برابر سختیهایی که در دنیا برای او روی ميدهد عوض و پاداشی در خور و چه بسا بیشتر و بهتر دریافت ميکند در برابر سختیها و مصائب صبوری پیشه ميکند. امام صادق در این باره فرموده اند: اگر مومن ميدانست در برابر سختیهایی که در دنیا بر او وارد ميشود چه پاداشی در آخرت به او ميرسد آرزو ميکرد که در دنیا با قیچی پاره پاره ميشد.
اصل ششم: یادآوری سختیهای بزرگتر
در آموزههای دینی ما مقایسه خود با دیگران همواره مورد نکوهش بوده است مگر در چند مورد.
یکی از استثنائات این موضوع مربوط به مقایسه سختی و مصیبت وارده بر خود با سختیهای دیگران است. در این صورت فرد تصور اینکه مصیبت او بزرگترین مصیبتها است را نخواهد داشت و این ارزیابی ميتواند فشار روانی موجود را بکاهد.
حاصل آنکه: بنابر آنچه گفته شد انسان با مراعات کردن شش اصل؛ پذیرش موقعیت، تقویت توان برای تحمل سختی
انتظار گشایش، مثبت نگری، توجه به پاداش مصائب در نزد خداوند و یادآوری سختیهای بزرگتر ميتواند در برابر حوادث ناگوار زندگی صبوری کند و به این وسیله از فشار روانی که بر او وارد ميشود بکاهد. کاستن این فشار موجب آرامش شخص شده در نهایت منجر به رضایت او از زندگی خواهد شد و طبق آموزههای دینی ما رضایتمندی از زندگی سرآغاز سیر تکاملی روح انسان به سوی عالی و متعالی است.
«کبری بهروز، کارشناس الهیات»
خانم بهروز عزیز واقعا عالی و ارامش دهنده بو.
امید وارم باز هم شاهد مطالبی از این دست از شما باشیم.
ومن ا…التوفیق
———–
سپاسگذارم