روششناسی تحقیق
این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از روش مردمنگاری انجام شده است. مردمنگاری روشی است که بر اساس آن محقق به مطالعه رفتارها و فعالیتهای افراد مورد مطالعه در محیط طبیعی میپردازد. برای گردآوری دادههای کیفی از روش مشاهده مستقیم، مشاهده مشارکتی، و مصاحبههای نیمهساختیافته استفاده شد. جامعه آماری این مطالعه شامل مادران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی که کودکان صفر تا دو ساله دارند و کارکنان بهداشتی از جمله متخصصان اطفال، متخصصان زنان، و کارشناسان بهداشت و مامایی است.
از 37 نفر شرکتکننده در این تحقیق، 9 نفر کارکنان بهداشتی بودند که با مادران به طور مداوم ارتباط داشتند (شامل 1 نفر متخصص اطفال، 1نفر متخصص زنان، و 7 نفر کارشناس بهداشت) و 28 نفر مادرانی که حداقل یک فرزند داشتند و دامنه سنی آنها بین 20 تا 35 سال بود.
پس از تجزیه و تحلیل دادهها، عوامل مؤثر در تغذیه با شیر مادر در سه عرصه عوامل فردی، عوامل فرهنگی، و عوامل اجتماعی- اقتصادی دستهبندی شدند.
1. عوامل فردی
عوامل فردی در سطح محوری مشتمل بر عوامل زیستفیزیکی، عوامل روانی و مادری، و آگاهی و آمادگی مادر است.
1.1. عوامل زیستفیزیکی
عوامل زیستفیزیکی شامل عوامل مربوط به کودك و عوامل مربوط به مادر است. عوامل مربوط به کودك شامل امتناع کودك از خوردن، زردی نوزاد، شکاف کام، شیر خوردن شبانه، وابستگی شدید کودك، ناآرامیکودك، و نارس بودن نوزاد است. عوامل مربوط به مادر شامل کمشیری ارثی، بارداری و زایمان سخت، خستگی مادر، ضعف جسمانی مادر، نداشتن شیر کافی، مشکلات سینه، تغذیه نامناسب مادر، استفاده از داروی کاهشدهنده شیر مادر، بوی بدن مادر، مزه شیر مادر، استراحت مادر، و دسترسی آسان شیر مادر است؛ چنانکه مادر دیپلمه نخستزا علت قطع شیردهی خود را نارسبودن نوزاد و خستگی و ضعف جسمانی خود برمیشمارد و چنین میگوید: “تمایل داشتم شیر بدم، اما شیرم کم بود، نارس به دنیا اومد وقتی اومد خونه خیلی زیاد درگیری داشتیم و دیگه نتونستم تلاش کنم برای این که شیرم زیاد بشه و همون شیر خشک رو ادامه دادم.”
مادر لیسانسه شاغل نخستزا تغذیه نامناسب خود را علت نداشتن شیر کافی بیان میکند و میگوید: “…چیزی هم که نمیخورم دو تا چایی صبحانهمون هم که یه لقمه است و ناهار هم ساعت 4 میخوریم اونوقت میخواید شیر داشته باشیم. مسلمه که شیر نداریم. از اول مهر تا حالا ناهار نمیدن.”
1.2. عوامل روانی و مادری
عوامل روانی و مادری شامل آرامش و استرس مادر در شیردهی، اعتمادبهنفس مادر، افسردگی و سرحالی پس از زایمان، پشتکار مادر (صبر و حوصله مادر)، احساسات مادرانه، و ایجاد محبت و وجدان مادری است.
آرامش مادر مهمترین عامل موفقی در شیردهی است؛ بهطوریکه اکثریت مادران نداشتن استرس و داشتن آرامش را شرط اساسی در شیردهی موفق برمیشمردند.
مادر کارشناسارشد نخستزا داشتن آرامش را مهمترین عامل در شیردهی برمیشمارد و چنین میگوید: “مهمترین چیز آرامشیه که مادر باید داشته باشه اگر آدم یک تکیهگاه محکم داشته باشه و آرامش داشته باشه میتونه یه شیردهی خوب داشته باشه ولی اگر نگرانی داشته باشه …”
مادر فوقدیپلم دارای دو فرزند چنین میگوید: “عصبیشدن شیر را کم میکنه. وقتی جایی میخوام برم و استرس پیدا میکنم شیرم کم میشه. همون روز میخوام شیر براش بذارم و برم نمیتونم.”
کارشناس واحد مشاوره شیردهی در توضیح مشاهدات خود از مادران میگوید: “یعنی مادرایی هستند که اومدن اینجا نشستن و گریه میکنن و میگن نمیتونیم شیر بدیم، شیر هم داره، وقتی مادر حس خوبی نداره، بچه نمیگیره، وقتی مادر موقع شیردهی استرس داره بچه زیر سینه نمییاد.”
1.3. آگاهی و آمادگی مادر
این مقوله شامل آموزش شیردهی، تجربه مادر در شیردهی قبلی، و آگاهی مادر در زمینه نحوه شیردهی، استفاده از شیشه، روند رشد کودك، نحوه دوشیدن، و نگهداری از شیر است.
بیشتر مادران آموزشهای لازم درباره شیردهی را پس از زایمان در بیمارستان و یا مراکز بهداشتی دیده بودند و به تأثیر آن در شیردهی خود اذعان داشتند، اما چند مورد از مادران هم آموزش شیردهی ندیده بودند؛ اینها از جمله کسانی بودند که به فرزندشان شیر خشک میدادند.
کارشناس بهداشت خانواده درباره تأثیر آموزش شیردهی قبل از زایمان میگوید: “آموزش شیردهی قبل از زایمان خیلی مهمه؛ یعنی قبل از این که مادری بچهدار بشه اینها رو بهش آموزش بدن، مؤثرتره. مثلاً تو کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج این آموزشها نیاز است.”
مادر لیسانسه نخستزا به این مطلب اشاره میکرد که قبل و پس از زایمان آموزشهای لازم درباره شیردهی را دیده و از مزایای شیر مادر آگاه است. او در بیان علت انتخاب تغذیه با شیر مادر چنین میگوید: “خیلی خوبه، مزایایی داره، تحقیق کردم، خیلی خوبه برای خودم و بچهام. من پرسیدم … رحمم را خیلی زودتر جمع میکنه، جلوگیری میکنه از حاملگی بعدی و برای استخوانبندی و برای رشدش از نظر روحی محبتی که بین مادر و فرزند ایجاد میکنه.”
2. عوامل فرهنگی
فرهنگ در سطح تفسیری شامل فرهنگ عامه و خانوادگی میشود.
2.1. فرهنگ عامه
فرهنگ عامه خود شامل باورهای مذهبی و باورهای سنتی (به معنای سنتهای حاکم بر رفتارها نسبت به استفاده از شیر خشک یا شیر مادر) است. بیشتر شرکتکنندگان در این تحقیق بر آن بودند که شیر مادر بهتر از شیر خشک است و غذای کاملی محسوب میشود.
مادر لیسانسه شاغل در اینباره میگوید: “همهاش فکر میکردم که نباید شیر خشک بدم و روی این موضوع حساس بودم، تا اونجایی که میتونم شیر بدم شیر خشک یه جورایی بچهرو کمجون میکنه. طبق همین عقیدههایی که داشتم، میگفتم تا اونجایی که بشه ندم، شیر خشک ندم و شیر خشک معلوم نیست که چیه بالاخره مواد نگه دارنده داره، بچه کوچولوه هرچی اینها وارد بدنش نشه بهتره، اما الان که برمیگردم و فکر میکنم میبینم که فقط خدا کمکم کرد، اگر کمکم نمیکرد نمیتونستم. چون من اینجا هیچ کس رو کمک ندارم.”
از طرفی، باورهای مذهبی افراد در رفتار مادران تأثیرگذار است؛ بهطوریکه مادر دانشجوی نخستزا به این مسئله اشاره میکند: “اولاً که حق طبیعی بچهاست و خدا این رو براش قرار داده. احساس میکنم این یه وظیفه الهیه که برای من قرار داده، خواصی که از نظر روحی برای مادر و بچه داره و این که بچه از خیلی از بیماریها ایمن میشه.”
2.2. فرهنگ خانوادگی
این مقوله شامل نقش خانواده و نقش همسر است. نقش خانواده شامل باور خانواده به شیر خشک یا شیر مادر، همکاری و همراهی خانواده، تشویق و حمایت خانواده، و نبود مشکلات خانوادگی است.
نقش همسر نیز باور مثبت همسر به شیر مادر، همکاری وهمراهی همسر، تشویق و حمایت همسر، و نبود اختلافات زناشویی را شامل میشود.
بیشتر مادران به نقش حمایتی والدین (از جمله مادر خود) اشاره میکنند که پس از ز ایمان آنها را در شیردهی و کارهای منزل کمک کردهاند. مادر دانشجوی نخستزا راجع به نقش اطرافیانش چنین میگوید: “خیلی تشویق میکردن و خیلی تأثیر داشت. مادر و پدر خودم و مادر و پدرشوهرم مرتب رسیدگی و تشویق میکردن. چقدر سر وقت شیر میدی، داره تپل میشه، شیرت خوبه، … بالاخره تشویقشون اثر داشت.”
یکی از عوامل مؤثر در شیردهی مادران باور و آگاهی همسرانشان به شیردهی است. همکاری و تشویق همسرْ مادران را به ادامه شیردهی دلگرم میکند، مادر میتواند با پشتوانه عاطفیِ به دستآمده بر مشکلات ناشی از شیردهی غلبه کند.
اختلافات زناشویی و مشکلات خانوادگی در شیردهی تأثیر منفی میگذارد و میتواند باعث ناتوانی مادر در غلبه بر مشکلات شود. مادری به واحد مشاوره شیردهی مراجعه کرده و به علت نداشتن شیر کافی خواستار گرفتن کوپن شیر شده است. این مادرِ لیسانسه که دو فرزند دارد، طی صحبتهای مسئول واحد با او، سخنانی میگوید که حاکی از اختلاف با همسر و نداشتن حمایت کافی همسر و وجود مشکلات خانوادگی است: “نه من کسی رو ندارم کمکم کنه، شوهرم شش صبح از خونه میره بیرون، شبها صداش میکنم یه چند دقیقه بچهرو بگیر، بلند میشه چند دقیقه بعد … رو مردها نمیشه حساب کرد. من الان دو ماه افتاده بودم از کمردرد، کی اومد کمکم؟ شوهرم ده بار زنگ زد من از سر کارش کشوندمش آوردمش این جا. من هم خاموشش میکنم. نه خیلی اذیتم کرد، مادرشوهرم درسته که تحصیلکرده است، ولی بیسواد خیلی بهتره. من مادرشوهرم رو دوست دارم و از بعضی کارهاش هم خوشم میاد، اما یه رفتارهایی میکنه مادرشوهرم.”
3. عوامل اجتماعی و اقتصادی
عوامل اجتماعی و اقتصادی در سطح تفسیری مشتمل بر این موارد است: سیاستهای بهداشتی تغذیه با شیر مادر، عوامل اقتصادی، سیستمهای حمایتی و رفاهی، و تداخل نقشهای اجتماعی با مادری.
3.1. سیاستهای بهداشتی تغذیه با شیر مادر
این مقوله شامل محدودیت در دادن کوپن شیر خشک، مدت مرخصی زایمان، تبلیغات رسانهای، تماس پوستی مادر و نوزاد، و اجرای برنامه بیمارستانهای دوستدار کودك است.
در چند دهه اخیر، سیاستهای بهداشتی کل کشور در جهت ترویج تغذیه با شیر مادر بوده است؛ ازاینرو، برنامههای متعددی به منظور گسترش تغذیه با شیر مادر به اجرا درآمده است. از جمله این که در همه بیمارستانهای کشور برنامه بیمارستانهای دوستدار کودك اجرا میشود.
همچنین، تبلیغات رسانهای در جهت ترویج تغذیه با شیر مادر است و کوپن شیر خشک فقط به افراد خاصی داده میشود. کارشناس بهداشت به محدودیت در دادن کوپن شیر اشاره میکند و میگوید: “کوپن رو به اونهایی که واقعاً احتیاج دارن میدیم. مثل چندقلویی، جدایی مادر، فرزندخوانده، رحم استیجاری یا مادری که تحت شیمیدرمانیه، یا مادری که فرزندش دارای شکاف کام است. ما این مادران رو کمک میکنیم، اما چیزی که برایمان مدنظره اینه که بقیه مادرا باید خودشون شیر بدن".
علاوهبراین، در چند سال گذشته، قوانینی به تصویب رسیده که در صورت اجرای درست آن زنان تا شش ماه از مرخصی زایمان بهره میبرند، روزانه یک ساعت میتوانند از پاس شیر خود استفاده کنند. اگرچه تاکنون قوانین و برنامههایی به منظور ترویج تغذیه با شیر مادر به تصویب رسیده و به اجرا درآمده است، هنوز وقت و هزینه بیشتری باید صرف این زمینه شود.
3.2. عوامل اقتصادی
عوامل اقتصادی شامل تأثیر وضعیت اقتصادی در شیردهی، هزینه بالای شیر خشک، انگیزه اقتصادی برای اشتغال، و دسترسی آسان به شیر مادر است.
وضعیت اقتصادی خانواده از چند جهت میتواند در شیردهی مادران تأثیر داشته باشد. اول این که مادرانی که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، معمولاً کیفیت شیر مناسبی ندارند و در مواردی مادر دچار کمبود شیر و ضعف جسمانی میشود. همچنین، در خانوادههایی که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، مادر مجبور میشود برای گذران زندگی و تأمین مایحتاج خود به فعالیت اقتصادی بپردازد؛ ازاینرو، برای شیردهی فرزندش با مشکلاتی روبه رو میشود. از سوی دیگر، در این خانوادهها هزینه بالای شیر خشک عاملی در جهت استفاده از شیر مادر است.
کارشناس مامایی به تأثیر وضعیت اقتصادی در شیردهی مادران اشاره میکند: “یه عدهای از مادرها نمیگن اما غذاشون واقعاً خوب نیست و از نظر مالی نمیتونن غذای خوب بخورن تا شیردهیشون خوب باشه.”
3.3. سیستمهای حمایتی و رفاهی
این مقوله شامل حمایت و تشویق کارکنان بهداشتی، توصیه پزشک، بودن یا نبودن فضای مناسب برای شیردهی، و رعایت قوانین شیردهی است. نتایج مصاحبهها نشان میدهد که بیشتر مادران خانهدارِ مراجعهکننده به مراکز بهداشتی، در صورت نیاز مورد حمایت کارکنان بهداشتی قرار گرفتهاند و در مواردی نیز تشویق شدهاند.
همچنین، در سالهای اخیر، به آموزشهای شیردهی نسبت به گذشته توجه بیشتری شده و واحد شیردهی به مرکزی ویژه برای رفع مشکلات شیردهی تبدیل شده است و در مواردی مادران در دوران بارداری آموزشهای شیردهی دیدهاند. ازاینرو، به نظر میرسد مراکز بهداشتی نقشی تعیینکننده در ترویج تغذیه با شیر مادر داشته باشند.
برخی از مادران به نقش کارکنان بهداشتی در ادامه شیردهی خود اشاره میکنند. برای نمونه، مادر شاغل دارای سه فرزند میگوید: “من که دوقلو داشتم توی بیمارستان همون روز خیلی چیزها بهم دادن، سیدی آموزشی و کتاب خیلی بهم دادن، پرستار هم خانم خیلی خوبی بود، بچههام هم ماشا ا… وزنشون خوب بود میگفت اگه بتونی شیر بدی اینها بچههای خیلی خوبی میشن. خیلی تشویقم میکرد. مرکز بهداشت گفتن میخوان به عنوان مادر نمونه انتخابم کنن.”
3.4. تداخل نقشهای اجتماعی با مادری
این مقوله شامل استفاده بیشتر از شیر خشک در مادران شاغل، اولویتبخشی بین شیردادن به فرزند و وظایف شغلی، نوع شغل، استرس شغلی، تعدد وظایف، فاصله بین محل نگهداری کودك و محل کار، و رعایت نکردن قوانین شیردهی است.
بر اساس مطالعه حاضر، مادرانِ دارای شغل نیمهوقت زمان بیشتری برای شیردهی داشتند و معمولاً در شیردهی مشکلی نداشتند، اما مادران دارای شغل تماموقت به علت فاصله زیاد بین محل نگهداری کودك و محل کار مادر، یا به علت همکارینکردن کارفرما برای استفاده از پاس شیر، نمیتوانستند در زمانیکه در محل کار خود بودند به کودك خود شیر بدهند؛ ازاینرو، مجبور بودند در کنار تغذیه با شیر خود از شیر خشک نیز استفاده کنند.
مادر شاغل نخستزا میگوید: “بعدش دیگه مجبور بودم شیر خشک بدم، چون اگه شیر خشک نمیدادم و شیشه پستونک نمیدادم، الان کسی نبود نگهش داره، از اول میدونستم چون من شاغلم باید عادت کنه شیر خشک هم بخوره من این قدر شیر نداشتم که بخوام بدوشم و براش بذارم.”
بهطورکلی، یافتههای این مطالعه نشان میدهد که اگرچه عوامل زیستفیزیکی از جمله عوامل تأثیرگذار در شیردهی مادران است، این عوامل خود تحتتأثیر احساسات مادرانه، آرامش، اعتمادبهنفس مادر، و باورهای فرد است.
همچنین، حمایت اجتماعی اطرافیان نقش تعیینکنندهای در موفقیت یا شکست شیردهی دارد؛ بهطوریکه، اکثر مادران به نقش و حمایت والدین و همسر خود در شیردهی اذعان داشتند و در برخی موارد همکاری و تشویق همسر در شیردهی مادران مؤثر بود. از طرفی، توصیه پزشک و حمایت پرسنل بهداشتی در شیردهی مادران تأثیرگذار است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که حمایت اجتماعی از جمله عوامل مؤثر در تغذیه با شیر مادر است. زنان شاغل (به علت استرس شغلی و تعدد وظایف) نسبت به زنان غیرشاغل، با مشکلات بیشتری در شیردهی مواجه میشوند. اگرچه برخی زنان شاغل از شیر خشک برای تغذیه کودك خود استفاده میکنند، در صورت رعایت قوانین صحیح شیردهی و نیز حمایت اجتماعی اطرافیان (بهویژه همسر) میتوانند بر مشکلات غلبه کنند و کودکشان را با شیر خود تغذیه کنند.
لازم به ذکر است پژوهش حاضر با عنوان کامل “زنان، مادری و شیردهی” توسط دکتر علی ربانی و و دکتر بهزاد شمس انجام و سال 1392 در پژوهشنامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به چاپ رسیده است.
منبع: مهرخانه
صفحات: 1· 2