یکی از چهار عید بزرگ اسلامی، عید سعید فطر است که از ان گاه با عنوان جشن بازگشت به فطرت یاد می شود؛ زیرا مسلمانان پس از یک ماه روزه داری و تهذیب نفس و تصفیه ی روح و جان و پاکی از تمام آلودگی های ظاهری و باطنی که بر خلاف فطرت آنهاست، خود را پاک کرده و به فطرت واقعی خود برگشته اند. بنابراین به طور طبیعی با فرا رسیدن عید سعید فطر نوعی شادی و لذت درونی در خود احساس می کنند.
امیر مؤمنان، علی(ع) این روز مبارک را به روز رستاخیز تشبیه کرده، می فرمایند: ای مردم! این روز، روزی است که نیکوکاران درآن پاداش می گیرند و زیان کاران و تبهکاران در آن ناامید می شوند و این، شباهتی است به روز قیامت دارد. پس با خروج از منازل و ره سپاری به سوی جایگاه نماز عید، خروجتان از قبر و رفتنتان به سوی پروردگار را به یاد آورید و با ایستادن در جایگاه نماز، ایستادن در برابر پروردگارتان را یاد کنید و با بازگشت به سوی منازل خود بازگشتتان به سوی منازلتان در بهشت برین را متذکر شوید.
ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود، این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد و می گوید: هان؛ بشارتتان باد ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد. پس دغدغه آینده ی خویش را داشته باشید که چگونه بقیه ی ایام را بگذرانید.( محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 131-132)
دارد بساط ماه خدا جمع می شود
از سفره نان و آب و غذا جمع می شود
آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود
دارد ز دست های گدا جمع می شود
فرصت گذشت این رمضان هم تمام شد
زیباترین بهانه ما جمع می شود
یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید
اما چه زود حال و هوا جمع می شود
نزد طبیب حال دلم خوب می شود
وقتی طبیب هست شفا جمع می شود
من تازه انس تازه گرفتم به نام تو
ربّ کریم سفره چرا جمع می شود؟
دیگر ببخش هرچه نبخشیده ای زما
دیگر ببخش هرچه گدا جمع می شود
مارا بخر ؛ بیا و معطل نکن مرا
لحظه های لطف و صفا جمع می شود
امشب که رفت جز عرفه ،ای خدای من
دریای رحمت تو کجا جمع می شود
این بار من که ریخته در راه آخرش
با رحمت امام رضا جمع می شود
امشب که رفت وعده ما در محرم است
در صحن ارک اهل عزا جمع می شود
آخر به لطف فاطمه این جمع بی ریا
در صحن شاه کرب و بلا جمع می شود
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یا علی علیه السلام