غربيان از اين مسئله كه سبك زندگی اسلامی در جهان فراگير شود در هراس هستند؛ لذا با قدرت و از طريق ابزارهای گوناگون به مبارزه با آن برمیخيزند.
این سخنانی است که آیت الله زنجانی درباره هراس غرب از رواج سبک زندگی اسلامی و ایرانی در جهان بیان کرده است.
این استاد گرانقدر همچنین افزوده است:
از آنجا که اسلام ادعايی نو و برنامههای حيات بخشی در رابطه با اداره جامعه خصوصا خانواده بيان میكند، غربيان نسبت به اين دين احساس رقابت كرده و منافع مادی خود را با وجود اين نوع قرائت از اداره جامعه در خطر جدی میبينند؛ لذا در صدد مقابله همه جانبه با اسلام برآمدهاند.
اين رقابت و مقابله غرب با اسلام پس از پيروزی انقلاب اسلامی ايران به وفور بيشتر شد و شدت يافت، زيرا در قبال مكاتب غربی كه مدعی نجات بشر هستند و داعيه آزادی و ليبراليسم دارند طرح نوی اسلام را كه با دادههای الهی و توحيدی جامعه را به سمت سعادت و تكامل میبرد در مقابل و در تضاد افكار و انديشههای خود میبينند لذا از هر گونه گسترش اين مكتب الهی جلوگيری كرده و در صدد تخريب و تحريف آن هستند.
به عنوان نمونه در سوريه سازمان ملل اعلام كرده است جنگ سوريه كه تا كنون بيش از 45 هزار نفر در آن كشته شده است، جنگ بين قدرتها نيست بلكه جنگ طايفهای و كاملا جنگی داخلی است؛ و دو مكتب علوی و سلفی كه از مذاهب اسلامی در سوريه هستند با يكديگر به مخاصمه پرداختهاند و اين كشتار را به وجود آوردهاند. معادلات سياسی غرب در رابطه با مقابله با اسلام بسيار زيركانه و مرموزانه است، به طوری كه با ابزار دين اسلام و اختلافات مذهبی و فرقهای اختلافاتی به وجود میآورند و دخالت غرب در آن را كتمان كرده و جنگ داخلی سوريه و اختلافات فرقهای را بزرگ جلوه میدهند.
اين نوع سياست اگر به سرنگونی حكومت بشار اسد منجر شود، به سرنگونی حزب الله لبنان و حزب حماس میرسد و در واقع همه اين نوع سياستها برای سرنگونی داعيهداران اسلام در منطقه و جهان بوده و در راستای اهداف غرب برای برقراری امنيت رژيم صهيونيستی در منطقه است. مسلمانان در رابطه با اين نوع سياستهای مرموزانه غرب بايد آگاه باشند و با بصيرت خود بتوانند اين شكل از مقابلات غرب را تحليل كرده و به اختلافات مذهبی و فرقهای خود دراين مقاطع دامن نزنند.
اين شكل از مقابله غرب تنها برای اين دوره نيست بلكه دشمنی غرب با اسلام و هراس آنها از گسترش اسلام را از زمان جنگهای صليبی به وضوح میتوان ديد، منتها شدت مقابله غرب با اسلام در جنگهای صليبی بيشتر بوده و پس از آن از شدت ظاهری مقابله كه در جنگهای صليبی به چشم میخورد، كم میشود؛ زيرا غربیها پس از جنگهای صليبی در كشورهای اسلامی به صورت اقماری حكومت كردند، يعنی در حكومت و ساختار سياسی كشورهای اسلامی نفوذ كرده و همه چيز را در كنترل خود داشتند لذا ديگر هراسی از اسلام و گسترش آن نداشتند.
اين آرامش نسبی تا زمانی بر جامعه جهانی حاكم بود كه انقلاب اسلامی ايران پيروز نشده بود؛ پيروزی انقلاب اسلامی ايران و ادامه يافتن آن پس از 30 سال در منطقه و بيدار شدن مسلمانان منطقه از لحاظ سياسی و اجتماعی كه منجر به وقوع انقلابهای متعدد در كشورهای تونس، ليبی، بحرين و … شد قطعا موجب وحشت چندين برابر غرب شد.
امروز بر عليه تشيع نه تنها غرب مقابله میكند بلكه از درون مسلمانان نيز با ابزار گوناگون بر عليه تشيع كه صحيحترين قرائت اسلام است مبارزه میكنند؛ مهمترين ابزار امروز آنها رسانه است كه با دهها شبكه ماهوارهای، وبلاگهای متعدد اينترنتی و … با دلائل مختلف در صدد اثبات اين هستند كه شيعه فرقهای اسلامی نيست و ساخته پرداخته اذهان ايرانيان و به خصوص سلفيان است.
اين مخالفتها و مبارزات غرب عليه اسلام از يك حقيقتی حكايت میكند و آن حقيقت عبارت است از قدرت واقعی اسلام و خصوصا مكتب شيعه در تمامی ابعاد جامعه و انسانی است؛ چرا كه غرب از اين مسئله كه سبك زندگی اسلامی در جهان فراگير شود در هراس است؛ لذا با قدرت و ابزاری جامع به مبارزه با آن برمیخيزند، ماركسيست در گذشته نيز رقيب اصلی غربی بود اما چون تنها به بعد مادی جامعه بشری نگاه میكرد نتوانست دوام بياورد اما در اسلام مسئله تنها مادینگری نيست و برنامهای كه اسلام برای اداره جامعه دارد بر اساس تمام نيازهای مادی و معنوی طراحی شده و از جامعيتی برخوردار است كه به سعادت دنيوی و اخروی بشر منجر میشود.
از آنجايی كه در غرب آزادانديشی حاكم است، آنها نمیتواند از وسعت و ورود اسلام به جوامع خود جلوگيری كنند لذا با تحريف اصل و مبنای اسلام به تخريب اسلام میپردازند و اين حركت را بيشتر در رسانههای غرب میتوان مشاهده كرد، بنابراين وظيفه اصلی مسلمانان دفاع از كيان اصلی اسلام و تشيع بوده و استفاده متقابل از تمامی ابزارهای ممكن از جمله رسانه است.
ما بايد خلأهای جامعه اسلامی را پر كنيم، اگر به اختلافات مذهبی و فرقهای دامن بزنيم دقيقا هدف دشمن را محقق كردهايم اما اگر در صدد پيشرفت در نقاط ضعف خود باشيم معادلات سياسی آنها را برهم زده و موجب هراس بيشتر آنها میشويم؛ نمونه اين حركت دستيابی به انرژی هستهای و يا دانش ساخت ماهوارههای فضايی است.
آيتالله زنجانی