ماه شریف و پر برکت رمضان با همه کرامتی که به ما دارد و با همه احترامی که نسبت به ماههای دیگر نزد خدا دارد به روزهای پایانی اش دارد نزدیک می شود.
در کمتر از ده روز دیگرعزیزی از نزد ما می رود و ما را با شیاطینی تنها می گذارد که با معصیت های خودمان آنها را جرئت حمله به خویش داه ایم.
شیاطینی که با رفتن این ماه عزیز چونان گذشته ، اما این بار چون به امر خدای تبارک وتعالی- به دلیل آنکه به مهمانان حضرتش آسیبی نرسانند و آنها را با کشاندن به معصیت به رنج و خواری نیندازند -در غل و زنجیر بوده اند زخم خورده و عصبانی اند و یک ماه فرصت ازدست داده ، آماده حملاتی مستمر به ما هستند .
شیاطینی که ما خود با اجابت دعوتشان آنها را نسبت به خود جری کرده ایم مانند بعضی بندگان کم معرفتی مانند صاحب این قلم برای رفتن این ماه روز شماری می کنند.
ماه رمضان از چنان حرمتی برخوردار است که می توان مراتب اولیای خدا و بندگان او را به میزان حرمتی که برای آن قائلند یا از آن بهره می برند سنجید.
چند روز پیش که در احوالات پیرسفر کرده مان امام عزیز در این ماه شریف تامل می کردم به این نکته رسیدم که امام با آن همه وقت شناسی برای خدمت به مردم چگونه می شد که تمام برنامه های ملاقات و دیدارهایش را حتی با مقامات نظام تعطیل می کرد تا به خودش بپردازد وهرچه بیشتر از برکات ولحظات وآنات این ماه پربرکت استفاده نماید.
برای نمونه ایشان دراین ماه برخلاف نظر آنانکه به مردم توصیه می کنند قرآن راتند تند نخوانند در نجف هرسه روز یکبار قرآن راختم می کردند و درمجموع بیش از ده بار قرآن را در این ماه را از اول تا به آخر می خواندند.در دوران اقامت در جماران به دلیل کهولت سن وبیماری این تعداد را به سه بار تنزل دادند.
امام در ماه رمضان آخرعمرشان انس بیشتری با قرآن داشتند. یکی از اعضای دفترشان می گوید هر وقت برای انجام کاری خدمتشان می رفتم می دیدم دارند قرآن می خوانند.
ساعت نمازشب و تهجد امام در این ماه طولانی تر از ایام غیر ماه رمضان بود.
امام در دورانی که استطاعت روزه گرفتن داشت درهوای بالای پنجاه درجه نجف اشرف که تقریبا روزی هفده ساعت روزه بودند تا نمازمغرب وعشای خود را که به جماعت برگزار می کردندهمراه با نوافلش نمی خواند افطار نمی کرد. این رفتار امام در حالی بود که همه دوست داشتند ایشان هرچه سریعترنمازعشارا بخواند تا به افطار برسند.
امام در دوران تبعیدشان درنجف درآن هوای گرم و طاقت فرسا وقتی برای اقامه نماز به مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی تشریف می آوردند اول هشت رکعت نماز نافله می خواندند و بعد ازاقامه نماز ظهر مجددا برمی خاستند و هشت رکعت نماز نافله عصر راهم می خواندند وبعد از تعقیبات نماز به منزل می رفتند. اطرافیان امام می گویند انجام چنین اعمالی درآن هوای کشنده حتی برای جوانها سخت و طاقت فرسا بود چه رسد به پیرمردی مانند ایشان.
در این ساعات محدود باقی مانده از این ماه شریف که کمتر ازسیصد ساعت است جزعاقبت بخیری ازخدا چه باید بخواهیم؟
مرحوم آقای اشراقی داماد بزرگ امام خمینی می گفت :روزی به همراه امام به جایی می رفتیم. به من فرمودند:فلانی، اگر یک دعای مستجاب داشته باشی، چه می گویی؟ گفتم سوال راخودتان کردید پاسخ راه هم خودتان بدهید.امام فرمودند:عاقبت بخیری!
چه بسیاربوده وهستند کسانی که داعیه های گوناگون داشتند و دارند اما با ستمهایی که به زیردستان وهمنوعان خود کرده و می کنند با سکوت توام با رضایتی که در قبال ظلمها و بی حرمتیهایی که نسبت به دیگران شده و می شود پیشه کرده اند و با اینکه قدرت جلوگیری از آنها را دارند کاری انجام نمی دهند به تعبیر بزرگی حتی امید مسلمان رفتنشان از دنیا هم نمی رود!
کاری که بعضی از ما دراین ماه برمی آید این است که به قول مرحوم آیت الله بهجت رحمت الله علیه ازفاصله هایی که با معبودمان داریم بکاهیم و اگر به مولایمان نزدیکترنمی شویم لا اقل دورتر نشویم.
در جایی خواندم ستمگری نزد یکی ازعلمای اصفهان رفت واز او پرسید: در شب قدرکدام عبادت برای من بهتر است؟آن عالم به او فرمود: خواب برای تو بهتر است! اوهم رفت و شب قدر را تا صبح خوابید.صبح که از خواب بیدارشد قدری تامل کرد وگفت راستی این عالم بزرگ توصیه خوبی به من کرد اگر تا صبح بیداربودم معلوم نبود چه گناهانی از من صادر می شد!
شب قدر فرا رسید. شبی که از اول شب تا اذان صبح ازجانب خدای تبارک وتعالی برای همه بندگان سلام وسلامتی تضمین شده است.شبی که ملائک الهی درآن به زمین نازل می شوند تا رحمت گسترده الهی را بین بندگان اوتقسیم وتوزیع کنند .
اخیرا روایتی شنیدم که بسیار جالب بود ولی چون هنوز به سند آن دسترسی پیدا نکرده ام – امیدوارم اگر خوانندگان عزیز به سند آن دسترسی دارند برای استفاده اینجانب ودوستان آن را یاد آوری کنند – آن را نقل به مضمون می آورم.در این روایت آمده است : وقتی فرشتگان درشب قدراز آسمان به زمین نازل می شوند تا رحمت الهی را بین بندگانش تقسیم کنندهنگامی که ازکار تقسیم رحمت ومغفرت الهی بین بندگانی که به دعا ونیایش با خدا نشسته اند فارغ می شوند ومی خواهند با باقی مانده رحمتهای الهی به آسمان بازگردند خداوند به آنان خطاب می کند چیزی از رحمت مرا باز نگردانید وآن را در بین بندگانی که خوابیده اند تقسیم کنید .وقتی فرشتگان با تعجب می گویند آنها که دراین شب به جای دعا خوابیده اند؟ پاسخ می شنوند اگر بیدار بودند رحمت مرا طلب می کردند.
خدایا به روزه دارحقیقی این ماه، حضرت صاحب الزمان اسرای ما را از بند آزاد کن. روزه های ما را بپذیر و دلهای ما را از کینه نسبت به اهل ایمان خلاصی مرحمت فرما و به همه بیماردلانی که با اعمال خود تیشه به ریشه این جمهوری می زنند شفا عنایت فرما.
مجله اینترنتی باران
موفق باشید.