معلم اخلاق و مهذب نفوس، شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب (قدس سرهالشریف) بیش و قبل از هر چیز در جامعه دینی ما مکانتی عرفانی دارد. او را به تقرب به خدا و دستگیری از بندگان او میشناسند و آثار ماندگارش که پس از سالها هنوز مورد مراجعه مشتاقان عرفان اسلامی است، شاهدی بر این مدعاست.
به بهانه 20 آذر ماه سالروز شهادت این عالم بزرگوار در ادامه معرفی جامعی از این آثار ارجمند که توسط فرزند گرانمایهاش سید محمد هاشم دستغیب صورت گرفته است می آید.
صلوه الخاشعین
این کتاب پر ارج نخستین اثر شهید محراب آیتالله دستغیب است که اولین چاپ آن به صورت چاپ سنگی در 45 سال قبل انجام گرفته است، در بحبوحه شور و شوق آن شهید به معنویات نوشته شده و همان طور که از نامش پیداست از آیه شریفه الهام گرفته که در سوره مؤمنون میفرماید: «قد افلح المومنون الذینهم فی صلواتهم خاشعون» هر آینه اهل ایمان رستگار شدند آنان که در نمازشان خاشع میباشند. سالیان دراز این کتاب نایاب بوده و مشتاقان از دور و نزدیک به سراغش میآمدند، اما مقدر چنین بود که پس از شهادتش این کتاب کیمیا اثر، در اختیار علاقمندان قرار گیرد.
این کتاب از مقدمه و چهار مطلب و خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه آن مختصری از اصول عقاید و بخشی از روایاتی که درباره فضیلت نماز رسیده است سخن میرود که نماز مقبول موجب خاموش کردن آتشهای افروخته شده است و از هر صدقه و حج و عمرهای برتر است.
در مطلب اول در باره دلیلهای لزوم حضور قلب و شرح معنی خشوع و خضوع بحث میکند و نماز را برای برپا داشتن یاد خدا میداند و میفهماند که چگونه نمازگذار با پروردگارش مناجات کننده است و جز به مقدار حضور قلب از نماز پذیرفته نیست.
در مطلب دوم مقصود از حضور قلب و چگونگی تحصیل آن را تشریح می نماید و پیدا شدن حضور قلب را در ایجاد مقتضی و برطرف کردن موانع میداند و مقتضیات آن را مهم دانستن نماز میشمارد که در نتیجه فهمیدن فناء دنیا و بقاء آخرت و یقین به لذتهای معنوی میداند که نماز وسیله تحصیل آنهاست و خلاصه اساس غفلت را در دنیا دوستی میداند که به زینتهای واهی آن دلبسته و از یاد خدا بی خبر میسازد.
در مطلب سوم مانی افعال و اقوال نماز و مقدمات آن مورد بحث قرار میگیرد و برای طهارت معنوی که از مقدمات نماز مقبول است، پاکی از کبر و فخر و هوی حقد و حسد و عداوت ستم و متابعت و میل به شهوات، حب دنیا و غفلت از یاد حق را شرط میداند، لباس تقوا را برای پوشش در حقیقت نماز لازم میداند و به جا آوردن نماز را در خانه محبوب مؤثرتر میبیند. آنگاه در افعال نماز از قیام و رکوع و سجود و جلوس و اقوال نماز از حمد و سوره و ذکر رکوع و سجود و تسبیحات و تشهد و سلام، کلمات نغز و جملاتی پر معنی را همراه با آیات و روایات بیان میفرماید.
در مطلب چهارم از شرائط و معانی باطنی نماز و موانع قبولی آن سخن میرود و برای تحصیل حضور قلب راهنمائیهائی از بزرگداشت حق و تنظیم او همراه با شناختن پستی نفس خود مینماید و لازمه این دو معرفت را خشوع معرفی مینماید. از خوف و رجاء در نماز سخن میگوید و از پیدا شدن عجب میترساند و در آخر درباره حدیث مشهور معاذ برای پیشگیری از پیدا شدن موانع قبلی بحث مینماید.
خاتمه کتاب را بخشی از دستورات سیر و سلوک الیالله تشکیل میدهد که چگونه فکر و اندیشه را باید کنترل نمود و اوقات شبانهروز را تقسیم کرد و در هر حال از توشه آخرت غفلت ننمود.
داستانهای شگفت
رغبتی که همگان به شنیدن سرگذشت دیگران دارند قابل انکار نیست، بخشی از سرگرمیهای زندگی را همین موضوع تشکیل میدهد و فرصتطلبان از این احساس طبیعی نهایت بهره را برده و با ذکر داستانهای جعلی و سرگذشتهای مهیج دروغین جیب خود را پر میسازند. قرآن مجید و دیگر کتابهای آسمانی از این احساس طبیعی بشر استفاده مثبت فرموده و با ذکر داستانهای حقیقی و سرگذشت خوبان و بدان نکات متعددی را یادآوری میفرمایند و بدیهی است که بیان حقایق در ضمن داستان رساتر و در دل بهتر جا میگیرد. بزرگان دین نیز این روش کتاب آسمانی را پیروی کردند و حقایق و معارف را در ضمن داستانها و مثلها بیان کردند تا گیراتر و به فهم و قبول نزدیکتر باشد.
در این دوره نیز شهید محراب حضرت آیتالله دستغیب بخشی از عمر پر برکت خود را به ثبت و نوشتن خاطراتی که از بزرگان دین و صاحبان تقوی و یقین داشتند صرف کردند و حاصل این رنج، کتاب پر ارج «داستانهای شگفت» و به راستی و بدون اغراق کتابی است بی نظیر که از جنبههای متعدد برای اجتماع مفید است. این کتاب در چهارمین چاپ آن که کاملترین چاپهایش میباشد در 148 داستان تنظیم شده و با نتیجهگریهای جالب آن، شهید از هر داستانی حقایق را با قلم رسا ضمیمه شیرینی داستان نموده است که برای هر پیر و جوان، عالم و عامی علاوه بر اینکه سرگرمکننده است، دانشی بر معلوماتش میافزاید و ایمانش را به غیب زیادتر و امیدش را به پروردگارش قویتر میسازد. من در این مقام هر چه بخواهم درباره این کتاب بنویسم بهتر از مقدمه مختصری که خود آن شهید در ابتدای این کتاب نوشته نمیبینم. به گفته یکی از دوستان این مقدمه به اندازه همه این کتاب
ارزش دارد، البته برای اهلش.
«این ضعیف در مدت عمر خود داستانهائی از بندگان صالحین و صاحبان تقوی و یقین دیده و شنیدهام که هر یک از آنها شاهد صدقی است بر الطاف الهیه از پیروزی کرامات و استجابت دعوات و نیل به درجات و سعادات و دیدن آثار توسل به قرآن مجید و ائمه طاهرین صلواتالله علیهم اجمعین. در این هنگام که سنین عمرم رو به آخر و از پنجاه و پنج گذشته و قاصدهای مرگ یعنی ضعف قوا و هجوم امراض مرا به قرب رحیل در جوار رب جلیل و ملاقات اجداد طاهرین و سایر مؤمنین بشارت میدهد،خواستم آنچه از آن داستانها به خاطر دارم در این اوراق ثبت کنم به چند غرض:
1- هر چند از عباد صالحین نیستم، لکن ایشان را دوست دارم و آرزومندم که از آنها بگویم و از آنها بنویسم و از آنها بشنوم و آنها را ببینم، «گر از ایشان نیستی میگو از ایشان.»
2- چنانکه در حدیث رسیده نزد یاد خوبان، رحمت خدا نازل میشود. امید است نویسنده و خوانندگان عزیز مشمول این رحمت باشیم.
3- چون هر یک از این داستانها موجب تقویت ایمان به غیب و رغبت قلوب به عالم اعلی و توجه به حضرت آفریدگار است، آنها را ثبت کردم تا فرزندانم و سایر خوانندگان بهرهمند شوند و خصوصا در شدائد و مشکلات دچار یاس نشوند و دل به پروردگار قوی دارند و بدانند که دعا و توسل را آثاری است حتمی، چنانکه سعی در تحصیل مراتب تقوی و یقین را مقامات و درجاتی است که از حد ادراک بشر افزون است.
4- شاید پس از من عزیزی از مطالعه آنها با پروردگار خویش آشنا شود و او را یاد کند و حال خوشی نصیبش گردد. خدا هم به فضل و رحمتش این روسیاه را یاد فرماید.»
گناهان کبیره
راه رسیدن به درجات عالی و پذیرفته شدن عبادت و شرط رستگاری، تقواست و خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد و بهشت جاویدان را برایش آماده فرموده است، بلکه ارزش هر کس به اندازه تقوی او است. مرتبه نخستین تقوا انجام واجبات و ترک محرمات است و شخص مسلمان باید واجبات و محرماتش را بشناسد تا با رعایت آنها از هلاکت ابدی برهد و به رستگاری همیشگی برسد.
عمده واجبات که همان فروع دین باشد، در سالههای عملی موجود و مورد استفاده طالبین میباشد، ولی جهت دوم تقوی که پرهیز از گناه است، با اینکه به مراتب مهمتر و لازمتر است تا زمینه پذیرفته شدن واجبات فراهم گردد، آن طوری که شایسته است به واسطه ندانستن و نشناختن گناهان رعایت نمیشود و متاسفانه برای جبران این نقص بزرگ در اجتماع دینی ما قدم مثبت و شایان توجهی برداشته نشده است و تا چندی قبل کتاب به زبان فارسی در این باره مشاهده نشده است، لذا برای برطرف کردن این کمبود در سطح جامعه اسلامی، بزرگمرد عالم اسلام و افتخار جامعه روحانیت شهید محراب حضرت آیتالله دستغیب چندین سال به تالیف و تدوین این کتاب ارزنده همت گماشت و به حق شاهکار آثار خودش را تقدیم اجتماع نمود و راستی اثری بی نظیر و جامع را که عالم و عامی هر کس در هر حدی از معلومات است میتواند از آن استفاده نماید، از خود به جا گذاشت. به فرموده خودش کتاب «گناهان کبیره و قلب سلیم» حاصل عمر من است با اینکه از نظر علمی بسیار غنی است و از نظر مدرک چیزی فروگذار نشده است، در عین حال از پیچیدگی عبارت و غلاظت سخن خالی است و با بیانی رسا و شیوا مطالب را میرساند.
قلب سلیم
مستفاد از آیات و اخبار، برنامه پیغمبران در تزکیه و تعلیم خلاصه میشود که برای کمال انسانیت راه منحصر میباشد، تزکیه یعنی پاکسازی نیز قبل از تعلیم لازم است. وظیفه انبیاء پاک کردن مردم از رذائل اخلاقی و زشتیهای نفس و به تعبیر دیگر مساعد کردن زمینه برای بارور شدن اعمال و اعتقادات است، بدیهی است اگر بهترین تخمها را با آبیاری مرتب ولی در زمین نامساعد بکارند نه تنها نفعی ندارد بلکه خود آن تخم را نیز از کف دادهاند، اینست که گفتیم برنامه پیغمبران پیش از تعلیم تزکیه است یعنی آمادگی نفس برای بارور شدن اعتقاد و عمل.
اگر بیماریهای اندرون برطرف نگردد آنچه اسباب هدایت از جهت تعلیمی است نتیجه عکس دارد همانطوری که از آیات و اخبار بسیاری استفاده میگردد. برنامه تزکیه انبیاء نیز در دو مرحله بیرون و اندرون دنبال میشود یعنی برای پاک شدن نفس و بارور شدن اعتقاد و عمل لازم است موانع و خار و خاشاک برطرف گردد موانعی که مربوط به اعضاء و قلب است یا به تعبیر صریح از گناهان بدنی و قلبی دور شود.
تزکیه نسبت به افعال همان ترک گناهان کبیره است و تا شخص از همه کبائر پرهیز نکند نباید انتظار داشته باشد اعمالش سودمند شود همانطور که در صریح قرآن است: «خداوند تنها از پرهیزکاران میپذیرد.»
تزکیه نفس و پاکی اندرون را نیز شرط هدایت و سعادت دانسته و میفرماید: «کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستم نپوشاندند برای ایشانست امنیت و ایشانند راه یافتگان.» (سوره انعام 6 آیه 82 )
اینجاست که شهید محراب آیتالله دستغیب پس از کتاب گناهان کبیره به فکر تکمیل آن در مرتبه دوم تقوی افتاد و به تعبیر خودش «قلب سلیم» کلاس دوم این راه است.
این کتاب را در دو بخش عمده تنظیم کرده است، بخش اول در عقائد و بخش دوم در اخلاق، از آنچه باید نفس انسانی پاک باشد و به هر چه که بایستی آراسته شود با بیانی رسا و قلمی شیوا به رشته تحریر درآورده است.
قیام حسینی (ع)
قیام ابی عبدالله الحسین (ع) نقطه عطفی در تاریخ اسلام میباشد که چون کوکب درخشانی فصل جدیدی در زندگی بشریت میگشاید. انقلابی که مبدأ و منشاء انقلابات دیگر و حرکتی شگرف که موجب تحرک بیشتر گروهها و جنبشی فوقالعاده که سبب بیداری تودهها و پیدایش افکار جدید و آزادیخواهیهای حقیقی که در بندگی خدا خلاصه میشود، گردید.
با فریاد «مرگ با شرافت بهتر از زندگی ننگین است» و «اگر دین ندارید، در زندگی دنیایتان آزاد مرد باشید» روح حمیت و جوانمردی را در غافلان و بی خبران بیدار میکند و با ناله «خدایا به خواست تو خشنودم و برای فرمانت فرمانبردار، جز تو معبودی ندارم» راه بندگی را در رضا و تسلیم خدامینمایاند و با مناجات «همه مردمان را به جملگی در راه دوستی تو رها نمودم و خانودهام را برای دیدارت به اسارت دادم.
خداوندا اگر مرا در را دوستیت پاره پاره کنی، دلم به غیر تو مایل نمیگردد» راه عشقبازی و محبتورزی حقیقی را نشان میدهد.
زاده حسین و پیرو مکتبش که خون حسینی (ع) در اعماق وجودش میجوشید، حضرت آیتالله شهید عبدالحسین دستغیب در زمینه قیام جدش حسین علیهالسلام سخنرانیهای جالب و آموزندهای دارد که تا این تاریخ تنظیم نشده و امید است بزودی این اثر نفیس هم در اختیار علاقمندان گذاشته شود و شکی نیست که چون سایر آثار معظم له مورد استقبال همگان قرار میگیرد.
سیدالشهداء
رواج مکتب اهل بیت و دوستی ایرانیان به این خانواده بحثهای متعددی راجع به حضرت اباعبداللهالحسین (ع) را پیش آورد و مخصوصا درباره قضیه کربلا مطرح میشود، آیا واقعه کربلا تقدیر خدائی بود؟ و آیا مقدرات مستلزم جبر است؟ پس حسین(ع) و یارانش مزدی ندارند و قاتلینشان نیز عقابی نباید داشته باشند چون جبراست؟ دیگر آنکه آیا حسین (ع) میدانست در این سفر کشته میشود یا نمیدانست؟ اگر میدانست چرا رفت و به دست خود، خودش را به هلاکت انداخت و اگر نمیدانست چگونه امام معصوم از چنین جریان مهمی بی اطلاع است و با علم امام و مقام امامت منافات دارد. از همه اینها گذشته هدف حسین (ع) از حرکت به سوی کربلا چه بود؟ آیا برای ریاست و تشکیل حکومت بود یا برای نهی از منکر و یا به قول عوام برای شفاعت کردن از گنهکاران امت، خودش را به کشتن داد؟ دیگر آنکه چرا زنها و بچهها را با خودش آورد؟ کسی که می داند کشته می شود، چرا به خانوادهاش زحمت سفر را تحمیل میکند؟ مصیبت و داغ مردان برای آنان کافی است، چرا مرارت اسارت به آن افزوده گردد؟
اینها و نظائرش بحثهائی است که در ایام عاشورا توسط آیتالله شهید دستغیب در سالیان پیش انجام گرفته و قسمتهائی از آن ثبت شده است. بیست مجلس از این سخنرانیها به نام کتاب «سیدالشهداء» به چاپ رسیده است و با مطالعه این کتاب که به زبانی بسیار ساده و قابل فهم برای عموم بیان شده است، از مطالعه بسیاری از کتابهائی که در این زمینه نوشته شده، خواننده بی نیاز میشود.
همچنین در این کتاب شریف هدف عالی حسین (ع) را معرفی ایمان و حقیقت بندگی دانسته و شأن آقا را بالاتر از قیام به خاطر ریاست دنیوی و تشکیل حکومت به جهت مادی آن میداند. در این کتاب ثابت میکند که حسین (ع) میدانسته در سفر کربلا کشته میشود و وظیفه خطیرش اقتضاء میکرده حرکت کند و دین اسلام را با کشته شدن حفظ نماید و بدون این که خود را به هلاکت بیندازد، هدف حاصل نمیشد و بلکه اگر به کربلا نمیرفت، خود را به دست خودش به هلاکت همیشگی افکنده بود. بردن زنها و بچهها نیز ضروری بود تا جلوی تبلیغات سوء بعدی بنیامیه را بگیرد و آنان را مفتضح نماید و در حقیقت اسارت زنها متمم قیام و شهادت ابیعبدالله (ع) بود تا نهالی را که نشاند، آبیاری کنند و بارور گرداند.
خطبه شعبانیه
در آخرین روزهای ماه شعبان، رسول خدا (ص) در خطبه نماز جمعه مطالب لازم و عامالنفعی راجع به برنامه اسلامی ماه مبارک رمضان تذکر فرمود. نخست بزرگی این ماه عزیز را رساند که بهترین ماههاست، شبهایش بهترین شبها و روزهایش بهترین روزهاست. در این ماه شریف، خداوند بندگانش را به مهمانی دعوت فرموده است و پذیرائیهای مناسب مقامش از آنان میفرماید؛ نفسهایشان تسبیح و خوابشان عبادت و اعمالشان پذیرفته و دعایشان مستجاب است، لذا پیغمبر (ص) مسلمانان را به دعا و نیت راست و دل پاک تشویق میفرماید تا از خدا بخواهند به روزه و خواندن قرآن در این ماه موفق گردند و مشمول رحمتهای الهی گردند، مخصوصا در اوقات نمازهای واجب دست به دعا بردارند که بهترین ساعات است و خداوند در این ساعات نظر لطف به بندگانش داشته، مناجاتشان را پاسخ و دعایشان را مستجاب میفرماید. سپس به رعایت زیردستان سفارش میفرماید و مخصوصا افطار دادن را به مقدار توانائی هر کس تاکید میفرماید.
استعاذه
بشر ضعیف آفریده شده و با اقتضائات مادی و شهوانی که در نهادش نهفته است و اسباب غفلت و دوری از یاد خدا و آخرت از درون و بیرون برایش آماده شده است و دشمن بزرگش شیطان مرتباً خود و فرزندان و یارانش در کمین او هستند، با این ترتیب راستی که بیچارهوار نیاز به پناهندگی دارد تا با کمک نیروئی فوق ماده و طبیعت او را دستگیری نماید و از دشمن خارج یا شیاطین انسی و جنی حفظ کند و در مبارزه با نفس و دشمن داخلی نیز او را یاری نماید. آن نیروی لایزال جز حول و قوه خدا چیست و آن یاور حقیقی جز حق کیست؟ لذا برای خداپرستان و اهل تقوی جز پناهندگی به درگاه خدا از شر شیطان راهی نیست.
این معنی «استعاذه» است که در جمله «اعوذبالله من الشیطان الرجیم» خلاصه میشود، اما به زبان گفتن آسان ولی با حقیقت آنرا پیاده کردن مشکل است. اینجاست که شهید محراب آیتالله دستغیب با آن احاطه کم نظیری که به آیات و اخبار و کتابهای روائی داشت و با آن برداشتهای صحیحی که از آیات و اخبار میکرد، در همین یک موضوع سی مجلس سخنرانی فرمود و درباره حقیقت استعاذه، معنی و اهمیت آن، شرائط و ارکان آن صدها مطلب جدید و خواندنی آموخت. با عنوان کردن آیات قرآن و استشهاد به آنها ارکان اساسی استعاذه را در پنج مطلب پرورانید، تذکر، توکل، اخلاص و تضرع، حقایق را با زبانی ساده و بیانی رسا که برای همه کس قابل درک باشد تذکر فرمود.
معاد
سخن از آخرت و مواقف آن بسیار رفته، اما سخنی شیرینتر از گفتار مرد آخرت شراب آیتالله دستغیب در این باره سراغ ندارم. یک ماه مبارک رمضان در این باره سخن گفت و خلاصه آن به صورت کتابی جالب به نام «معاد» آن به دست علاقمندان رسیده و هنوز مکرر به چاپ میرسد، حتی در سنگرهای مبارزین ما در جبههها نقش عمده و بهسزائی ایفا میکند و به یاد لقاء حق آنان را در دفع دشمن بیباک مینماید. بحثهای این کتاب از نخستین منزل که مرگ و حالت اختضار است شروع میشود، از کیفیت فیض روح و آسانی و سختی جان دادن، حضور اهل بیت هنگام نزع و از پرسشهای قبر و فشار آن صحبت میکند. در فصل دوم از برزخ و عالم مثالی و وادیالسلام و وادی برهوت، مظهر بهشت و دوزخ برزخی و از حوض کوثر سخن میرود و به پارهای شبهات پاسخ میدهد.
در فصل سوم قیامت را مطرح میسازد و برپائی آن را لازمه عدل خدا میداند و نمونههائی از زنده کردن مردهها را در این عالم، شاهد توانائی خدا میداند. آنگاه از فزع قیامت و کسانی که در امانند بحث میکند، از نشانههای گناه بر چهره مجرمین و روز پنجاه هزار ساله و نامه اعمال سخنها میگوید. آنگاه از میزان و سنجش اعمال، از حساب و تفکر و اخذ حقوق و سپس از صراط و عقبات هفتگانه آن و در آخر از شفاعت و اعراف بحث میکند. سپس به سراغ بهشت میرود و از خوردنیها و آشامیدنیها، کاخها و کرسیها و فرشها و ظرفها و همسران بهشتی و گلها و عطرها، نغمهها و لذتهای روحانی آن یاد میکند. آنگاه از دوزخ و عذابهای مختلف آن، از خوردنیها و آشامیدنیها و لباسها، رویسیاه و غل و زنجیر و موکلین جهنم و عذابهای روحی طاقت فرسایش خبر میدهد و به اشکالهائی که شده پاسخ کافی میدهد که خدای رحمان را با عذاب چه کار و عمر کوتاه چرا عذاب همیشگی به دنبال داشته باشد؟
خدایش او را غریق رحمت کند و با اجداد طاهرینش محشورش فرماید.
توحید
در آخرین ماه شعبان از عمر پر برکت مرد خدا شهید محراب آیتالله دستغیب به دعوت صدا و سیمای جمهوری اسلامی مرکز شیراز سلسله بحثهای عامالمنفعه را شروع کردند و 34 جلسه آن به نام کتاب «توحید» چاپ و در اختیار علاقمندان گذاشته شد.
شهید عبارات نخستین خطبه نهجالبلاغه را در معرفی خداوند مورد بحث قرار می دهد و با بیانی ساده مطالب مشکل را خیلی جالب پیاده می کند، خدا را همراه هر موجودی بدون حلول و اتحاد معرفی میکند و
برای آگاهی برداشتن حجاب را از چشم دل ضروری میشمارد، حرکات کمی و کیفی را نشانه محرک دانا و اصلا آفرینش را برای پی بردن به علم و قدرت بی پایان خداوند میداند.
آیات خدا را تذکر میدهد، نر و ماده و دوستی همسر و خواب و آثار شگفت و کرات آسمانی با حرکات منظم و ابرهائی که مسخرند و بدن انسان و قدرت نهائی عجیبی را که در آن به کار رفته است، یادآور میشود. از تسبیح ملکوتی موجودات و نظر استقلالی و مرآتی و مراتب یقین سخن میرود و امنیت را نتیجه ایمان میداند، نه دانش تنها و ثابت میکند که اگر در بندگی خالص شوید، چشمههای رحمت از دلهایتان جاری میشود.
در بحث توحید ذاتی ثابت میکندکه تعدد در واجبالوجود محال است و حلول و اتحاد کفر آنگاه وحدت خالق را از وحدت خلق و ربط و ارتباط بین آفریدهها و هدف از آفرینش آنها را نشانه یکتائی آفریدگارشان میداند. از شرح صدر سخن میگوید و نشانههای آن را بر میشمارد و از اینکه هستی مطلق قابل تعدد نیست پرده بر میدارد و برای معیت خدا به موجودات به معیت روح به بدن تشبیه میکند و از احاطه نفس احاطه رب را میفهماند و معیت قیومیه را همان رحمت رحمانیه و رحیمیه خدا میداند و از روایتی جالب منتهای قرب بنده را به خدا به برکت ملازمت نوافل بیان میکند. در بحث توحید صفاتی، همه صفات را به علم و قدرت حق بر میگرداند و خدا را در صفات نیز بی مانند میداند، آنگاه کمالات تکوینی بلکه کسبی همه موجودات را نیز از خدا دانسته، لذا جز او را سزاوار حمد بالاستقلال نمیداند.
در بحث دیگر ولایت و اعتقاد به معاد را شرط توحید دانسته، برهان رب را مرتبهای از عصمت برای مخلصین معرفی میکند و به مناسبت از مقام والای بندگی و مراتب توبه و به خصوص توبه خاص الخاص که از بسیاری از اشکالات پاسخ میدهد بحث میکند. در جلسات آخر حدیث عنوان بصری از حضرت صادق (ع) را مورد بحث قرار میدهد و اندرزهای حضرت را برای برطرف کردن مزاحمها و موانع در راه خداشناسی و توحید بر میشمارد و ریاضتهای شرعی را از زبان امامان (ع) بازگو مینماید.
همچنین فرمایش حضرت موسی بن جعفر (ع) را به هشام عنوان می کندکه چگونه درازی آرزوها عقل را ضایع میسازد و مانع تفکر در منع حق میشود و از تعبیر نهجالبلاغه که هولناکترین چیزها را پیروی هوی و درازی آرزو می داند که از حق باز می دارد و آخرت را به فراموشی میاندازد، یاد میکند و مضرات غفلت را بر میشمارد.
بهشت جاودان
شرح و تفسیر سوره شریفه الرحمن
در 25 سال قبل بحث تفسیر شهید آیتالله دستغیب به سوره الرحمن رسید و چندین ماه سخنان جالبی در شرح این سوره مبارک عنوان فرمود که به صورت کتاب زیبندهای به نام فوق منتشر گردید. از صفت رحمانیه خداوند شروع میشود، رحمتی که همه را فرا گرفته است، همان رحمانی که قرآن را یاد داد و انسان را آفرید و بیان را به او یاد داد. آنگاه از نعمت نظم خورشید و ماه و جریان افلاک، آسمان برافراشته و زمین گسترده و میوهها و دانهها و نعمتهایش سخن میفرماید و نزد یاد هر نعمتی جن و انس را مخاطب میفرماید که به کدام یک از نعمتهای پروردگان تکذیب یا کافران مینمائید. از جمله نعمتهائی که در این سوره یاد فرموده است آفرینش انسان از خاک و آفرینش جن از آتش را بر میشمارد. از پروردگار دو مشرق و دو مغرب و از برخورد دو دریای شور و شیرین، با هم و از کشتیهای کوهپیکر در دریاها سخن میرود. مردمان را آشنا میسازد که هر کس و هر چه بر زمین است از بین رفتن است و تنها وجه پروردگار پایدار میماند. همه به او نیازمندند و از او درخواست مینمایند و اوست که همیشه عطاکننده است.
مظالم
زندگی فردی برای بشر میسر نیست و از وقتی که متولد میشود در کانون خانواده با پدر و مادر، برادر و خواهر و سپس بستگان دیگر آشنایی پیدا میکند در مدرسه و سپس اجتماع با دیگر سر و کار دارد و خلاصه حقهائی بر دیگران پیدا میکند و دیگران نیز نسبت به او حقوقی خواهند داشت، اثر شخصی حقوق دیگران، از پدر و مادر و بستگان و سایر افراد از همکلاسیها، همسفریها، هم صحبتیها، همسایهها، همعقیدهها را بشناسد و از عهده اداء آن بر آیند، تکلیف مهم الهی را انجام داده و موانع پیشرفت معنوی خودش را از میان برداشته است، ولی اگر نشناسد یا بشناسد، اما اعتناء ننماید. هر چند سایر جهاتش خوب باشد، مثلا عباداتش کامل باشد او را سودمند نخواهد بود و تعبیری که در همین کتاب میخوانیم چون پرندهای که بال و پرش سالم است، ولی سنگ بزرگی به پایش بستهاند، میشود و خلاصه حقوق مانع اصلی در پیشرفت معنوی و نجات از مواقف آخرتی است. اگر کسی آن را اداء کرد، این مانع را از پیش پای خودش برداشته است، وگرنه باید از حسناتش به صاحبان حق بدهد یا اگر ندارد از گناهان آنها بردارد در آن روزی که بیچاره آدمی نیازمند به حسنه است و محتاج به شفاعت تا از گناهانش کم شود و بر حسناتش افزوده گردد. کتابی که به این نام از شهید محراب آیتالله مجاهد سید عبدالحسین دستغیب میخوانید بحثهای جالبی در این زمین است که با همان بیان شیوا و رسا در ضمن داستانها و روایات شیرین پرورانیده است.
نفس مطمئنه
شکی نیست که حقیقت و ذات آدمی عبارت از جان و نفس ناطقه اوست که غیر از بدنش میباشد و اعجوبه آفرینش است که هر کس آن را بشناسد، خدای خودش را نیز شناخته است و معرفه النفس همراه معرفه الرب بوده و در قرآن مجید سیرالنفس را یکی از راههای خداشناسی چون سیر آفاق دانسته است. برای تجرد نفس یعنی از عالم ماده نبودن و جسم نبودنش استدلالهای متعدد شده است و آثار عجیب نفوس و تاثیر آن در عالم ماده را مورد بحثها قرار دادهاند.
پیشرفت حقیقی انسانی در تزکیه نفس و سیر کمالات آن میباشد. اگر آن را رها کند، شخص را به بدی وا میدارد و تعبیر قرآن اماره، یعنی بسیار وادارنده به بدیها میگردد، ولی اگر با موعظه و اندرز با تفکر او را به بدیهایش آشنا سازند، خودش را ملامت میکند و به اصطلاح قرآن مجید لوامه میگردد. همان نفسی که ملهمه است خوبی و بدیهایش را پروردگارش به او الهام میفرماید، هر چند ثبات پیدا نکرده، گاهی رو به بدی میرود، ولی با تذکر و تنبیه باز میگردد تا وقتی که دیگر یک طرفی گردد و ثبات و قرار بیابد و تعبیر قرآن مجید مطمئن شود، آن وقت است که به سوی پروردگارش بازگشت مینماید، در حالی که از خدا خشنود است و خدا نیز از او خشنود میباشد و در جوار بندگان خاص خداوند یعنی محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین در میآید و در بهشت خاص خداوندی داخل میگردد. اینها بحثهای جالبی است که توسط شهید محراب حضرت آیتالله سید عبدالحسین دستغیب رضوانالله علیه انجام گرفته و بابیانی بسیار ساده این قسم مطالب عالی را پیاده مینماید. از تشبیهاتی که بین نفس و رب میکند راه خداشناسی را میآموزد و با مثالهای جالبی که میآورد و در ضمن روایت و داستان و معجزه تجرد نفس را میفهماند و به اصطلاح با یک تیر چند نشان میزند. مراتب نفس را از «اماره» ای تا لوامه بودن و مطمئنه شدن بر میشمارد و شرح میدهد و آنگاه تشویق میکند بکوشند تا به مقام اطمینان نفس برسند یا لااقل لوامه باشند و در امارگی نمانند.
بندگی: راز آفرینش
شرح خطبه فدکیه حضرت زهرا (س)
یکتاشناسی و یکتاپرستی که بخش نخستین این خطبه شریف را تشکیل میدهد به معرفی کارهای خدا اختصاص دارد جهان و جهانیان را بدون سابقه و ماده قبلی آفرید بی آنکه نیازی به آفرینش آنها داشته باشد تنها برای نمایش حکمت و نشان دادن قدرت بود تا بشر به طوع و رغبت به چنین خدای دانا و توانا، مهربان و سپاسگزار رو بیاورد و
دعوت فرستادگانش را پاسخ بگوید و از رحمت خودش بهشت و دوزخ را نیز معین فرمود بلکه مردمان کج نروند و به هلاکت نیفتند.
از آنجا که غرض از آفرینش بندگی خداست همانطور که صریح قرآن است که هر چه در آسمانها و زمین است به خاطر انسان است و انسان را به خاطر بندگی خودش آفریده است و بدیهی است بندگی باید پس از شناسائی باشد تا معبودش را نشناسد، نه او را میپرستد. لذا، راز آفرینش در بندگی خدا خلاصه میشود که معرفت در ضمن آن افتاده است.
در این خطبه شریف با عباراتی فصیح این حقیقت را آشکار فرموده و با شرح جالب و بیان ساده برای عموم توسط شهید محراب آیتالله دستغیب تفهیم گردیده است بنابراین عنوانی بهتر از «بندگی راز آفرینش» برای این کتاب سراغ نداریم.
ایمان
اگر دین بر ایمان به خدا استوار است و حقیقتش عقد قلبی و گروش دل میباشد آثار عجیبی که برای آنست عبارتست از صبر که خود بر اقسام مختلف میباشد صبر بر طاعت و معصیت و مصیبت.
و از آن جمله بیم و امید به خدا است تنها از خدا بترسد و به او امیدوار باشد از آثار ایمان دوستی خداست که خدا را از هر چه غیر او است بیشتر میخواهد تا کارش به آنجا میرسد که علاقهای بغیر خدا ندارد و هر کس و هر چه را هم که دوست بدارد به خاطر خداست.
از آثار ایمان زهد است که حقیقتش عبارت از بی میلی به دنیا است و امر قبلی است.
از آثار ایمان خشوع برای حق و یاد او است و این معنی در دل نرم پیدا میشود نه در دلهای سخت.
باید واضح شود که اسلام غیر از ایمانست ایمان خبردار شدن دل و باور داشتن آنچه زبان اقرار کرده است میباشد.
در این کتاب شریف این قسم مطالب و صدها مطلب جالب دیگر را از کسی میخوانید که مدارج ایمان را خودش طی کرده و این اثر نفیس را از خودش به یادگار گذاشت.
عدل
ستم از کسی سر میزند که کمبود داشته باشد تجاوز به مال یا جان یا ناموس دیگری مینماید تا دفع شهوت نماید یا خشم خودش را فرو نشاند یا بیش از حد انتقام بگیرد تادلش خنک شود و در هر صورت کمبودی که در خود احساس مینماید جبران نماید.
اما همه این اسباب در خداوند تبارک و تعالی محال است غنی مطلقی که به هیچوجه نیازی در او راه ندارد و همه کمبودها را باید عطای او جبران نماید چگونه از او ظلم سر میزند؟
بحثهای متعددی در این موضوع پیش میآید از آن جمله جبر و تفویض و تعیین مقدرات و به اصطلاح قضا و قدر- لوح محفوظ و نظائر اینها- مثلا چرا بعضی فقیر و گروهی غنی و بعضی مریض و فلج یا کور و کر و ناقصالخلقه و دیگران سالم باشند؟ از این مواردی که در سطح کوتاه و فکر ناقص منافات با عدل به نظر میآید.
آیتالله شهید دستغیب با آن توقیف خدادادی که با بیان ساده داشت این بحثها را عنوان کرده و پاسخهای کافی به هر یک از این اشکالات داده است و راستی با مطالعه آثار ایشان در این بحثها رفع اشکالات شده و موجب استحکام عقیده نیز میگوید و همانطور که سبک آن شهید است با ذکر داستانها و مثالها و شواهدی از روایات و آیات تنوع در مطالب را رعایت نموده بدون اینکه خواننده احساس خستگی کند به حقایق آشنا میشود.
اخلاق اسلامی
شهید محراب آیتالله دستغیب به تهذیب طلاب علوم دینی علاقه خاصی داشت و هر پنجشنبه درس اخلاق ویژه طلاب را ادامه میداد و میفرمود باید علماء نمونه اخلاق اسلامی باشند تا اجتماع مهذب شود و بیش از گفتهها باید با کردار و اخلاق مردم را هدایت کنند.
پس از تاکید امام امت به وحدت دانشجو و روحانی، آن بزرگوار که سخت به معنویات امام اهتمام داشت از جوانان دانشجو خواست در جلسات مزبور که در مدرسه علمیه قوام تشکیل میشد شرکت نمایند و انبوه جوانان نیز این دعوت را پذیرفتند و سیزده مجلس از این سخنرانیها ضبط گردیده و آن شهید بنا داشت این بحثها ادامه پیدا کند که دست جنایتکار منافقین او را پرپر کرد.
بحثهای این کتاب از خودشناسی و هدف از آفرینش شروع میشود و به معرفی اخلاق انسانی و حیوانی میپردازد تا بتوان از خویهای زشت پرهیز کرد و به خویهای انسانی روی آورد. سپس درباره کبر و حرص و بخل و حب دنیا بحثها میکند و خشم رحمانی و شیطانی را آشکار میسازد و حد وسط میان افراط و تفریط با بیانی رسا و شیوا پیاده میکند.
آدابی از قرآن
شرح و تفسیر سوره شریفه حجرات
لازمه ایمان به خدا و شناختن رسول، رعایت ادب و احترام کامل نسبت به نماینده خداوند یعنی محمد(ص) میباشد از این گذشته حفظ شخصیت او اساس بقاء و سیادت اجتماع اسلامی خواهد بود. در بخش نخستین این کتاب از آدابی که در معاشرت با پیغمبر (ص) است سخن میرود از پیشی گرفتن بر او و بلند کردن صدا و خواندن او مانند دیگران و غیر آن بحث میکند.
در بخش دیگر از پذیرفتن بدون تحقیق حرف فاسق منع میفرماید و راستی بسیاری از فتنهها و نزاعها در نتیجه پذیرفتن دروغ اشخاص فتنهانگیز است که از روی غرضهای شخصی دو نفر یا بیشتر را به جان یکدیگر میاندازند.
در بخش دیگر از برادری ایمانی میان تابعین پیغمبر (ص) سخن میرود که همه را چون برگهای یک درخت و اعضای یک بدن میداند لذا در برابر ناراحتی یک فرد سایر افراد نمیتوانند بی تفاوت باشند پس اگر با مدارا و نصیحت چاره آشوبگر نشد باید با زورگو به منطق زور معامله کرد و پیش از دامنگیر شدن آشوب، آشوبگر را بر سر جایش نشانید البته با رعایت عدالت و تقوی و جنبه خدائی و روحانیت در جنگ و صلح.
آنگاه برای نگهداری یگانگی در اجتماع مسلمین، باید عوامل پراکندگی را جستجو کرد و از بین برد چیزهای عمدهای که دلها را از یکدیگر در گمان به بیکدیگر بردن و در نتیجه تجسس و پی جوئی کردن، سپس مسخره نمودن و به لقب زشت و دشنام یکدیگر را یادن تا برسد به غیبت کردن و به یکدیگر فخر فروختن و نظائر آن یافت میشود.
در این سوره شریف برای پیشگیری از این امور دستور فرموده یکدیگر را مسخره نکنید چه بسا آنرا که مسخره میکنید از شما بهتر و کم عیبتر باشد و به لقب زشت یکدیگر را یاد نکنید و از پیجوئی کار دیگران نهی و گمان بد را گناه و غیبت کردن را مردارخواری میداند.
سرای دیگر
شرح و تفسیر سوره شریفه واقعه
عمده این کتاب گزارشات قیامت است که از همان نخستین آیه از وقوع «واقعه» و قضیه بزرگ که هیچگونه دروغی در آن نیست خبر میدهد که بالا برنده و پائین آوردنده است چه افتادههائی را که به درجات بالا و چه بزرگوارانی را که خوار میکند و از زلزله کوه خوردکن خبر میدهد.
در چنین روزی مردمان به چند دسته تقسیم میشوند: خوبان و بدان و مقربین. خوبان دوستان علی (ع) میباشند، همان نیکوکارانی که نیکیهایشان بر بدیهایشان فزونی دارد. آنگاه سخن از پذیرائیهای بهشتی از اصحاب یمین و سابقین میفرماید، از شراب جالبی که سردرد و بیهوشی ندارد، بلکه محبت و خواست میافزاید و از میوهها و گوشت مرغ بهشتی و برخوردار از همسر مهربان و با وفا و زیبا بنام «حورالعین» سخن میرود. در برابرشان برای اصحاب شمال، باد گرم و آب جوشان و آتش سیاه و شرارههای کوهپیکر است از نیش مارها و عقربها به آب آتشین پناه میبرند و از شدت تشنگی آن را چون شتر مبتلا به استقاء میآشامند و شکمها را از آن آب جوشان پر میکنند.
در بخش دیگر استدلالهای جالب و فطری برای مبداء و معاد میآورد. از نطفهای که در رحم افکنده میشود آفریدن انسان را یادآور میگردد، آنگاه میفرماید شما که آفرینش نخستین را دیدید باید به معاد ایمان بیاورید آنگاه از زراعت و آب آشامیدنی و باران و درخت آتشزا و مطالب دیگر برای مبداء و معاد بحث میشود و در آخر از معارف قرآن سخن میرود. از گرامی بودن قرآن و کرم آن به تفصیل سخن میگوید. هر کس میتواند از بخشش قرآن بهرهمند شود، اگر طالب معارف است یا خواهان شفای از بیماری جهل یا بدن یا روان با جوای ثوابت آخرت از این خوان گسترده الهی میتواند خواستهاش را بیابد.
این کتاب شریف که چون دیگر آثار شهید آیتالله دستغیب همراه به امثالهای و داستانها، اخبار و احادیث است به مضمون «سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» یقین برای افراد جویای حقیقت نافع است و جوانان سرخورده از مکتبهای منحرف و کتابهای گمراه کننده را چراغ راه است.
هشتاد و دو پرسش
در سال 1334 شمسی عبد صالح مرحوم محمد خالص که مردی وارسته و اهل مطالعه بود اشکالات متعددی که در اصول عقائد و مسائل فقهی و متفرقه داشت به صورت جزوهای خدمت شهید آیتالله دستغیب تقدیم کرد و از ایشان در خواست نمود پاسخ سوالات را بنویسد.
هر چند پاسخهای ایشان مختصر و فشرده بود ولی از بس برای آن مرحوم جالب توجه بود اجازه طبع آنرا از آیتالله شهید گرفت و بنام کتاب 82 پرسش به چاپ رسید و سخت مورد استقبال همگان گردید به قسمتی که به سرعت نسخههای آن نایاب گردید و در چاپهای بعد تجدیدنظرهائی شد و کاملترین آن، چاپ هفتم است که در سال آخر عمر شهید تنظیم گردید و با دو مسئله جدید یکی ظهور حرت مهدی (ع) و دیگر فقیه تعلم آن شهید پاسخ داده شده و مقالاتی درباره عبادات در قطبین و بردگی در اسلام منتشر شد.
بخش نخستین آن پرسشهائی درباره توحید، نبوت، امامت عدل معاد میباشد شبهاتی که در بعضی احادیث یا عبارات نهجالبلاغه به نظر میرسید از قبیل تعبیر بمکر خدا یا گمراه کردن خدا و همچنین عالم در؟؟ و قبول سعادت و شقاوت ارواج و مسئله بدا، زیادتی و کمی عمر با تاثیرش در عبادت و معصیت بدون اینکه اختیاری باشد آیا با عدل منافات ندارد؟ و …
معارفی از قرآن
شرح و تفسیر و سوره شریفه حدید
روایتی از حضرت سجاد (ع) در همین کتاب نقل مینماید و مضمونش این است که خداوند میدانست در آخر زمان عدهای میآیند و شیفته خداشناسی هستند، لذا سوره توحید و شش آیه نخستین سوره حدید را فرستاد.
در شش آیه نخستین این سوره از تسبیح همه موجودات سفلی و علوی، ملکی و ملکوتی برای خداوند و همچنین از عزت و حکمت بی پایان و مالکیتش بر آسمانها و زمین و زنده کردن و میراندنش سخن میرود و اینکه او بر هر چیزی بسیار توانا است.
از عله العلل و مبداء همه موجودات بودن و همچنین مرجع همه آنها بودن از آشکار و به نهان بودن خداوند و علم بی پایانش به همه موجودات بحث میکند و به خوبی روشن مینماید. هیچ گونه ابهام و اشکالی در اول و آخر بودن و ظاهر و باطن بودن خداوند نیست، آنگاه اول و آخر نسبی و ظاهر نسبی به اسماء و افعال و صفات و باطن بودن نسبت به ذات را تشریح مینمایند.
سپس از آفرینش آسمانها و زمین در شش دوران و برخی از افعال خداوندی چون رویانیدن نباتات سخن میگوید و آنگاه از معیت قیومیه حق و آگاهیش به آنچه مردمان میکنند صحبت میفرماید. از کم کردن روز و داخل کردن در شب و برعکس و آگاهیش از گمانها، خیالها و اعتقادات بحث مینماید. سپس بحث وافری در موضوع اتفاق در راه خدا و ارزشی که برای آن است و آثاری که در دنیا و آخرت خواهد داشت و از ایمان به خدا و آیات قرآنی که به رسول گرامیاش فرو فرستاده تا ما را از تاریکیهای جهل و بی ایمانی به روشنائیهای دانش و ایمان بیرون آورد، مینماید. آنگاه از قیامت و گرفتاریهای منافقین در آن روز و التماسشان به مومنین برای دستگیری صحبت میکند. آنگاه از مومنین میخواهد که دلشان برای یاد خدا خاشع گردد و چون یهود نباشند که در ازای آرزوها آنا ن را به قساوت قلب مبتلا ساخت و بیشترشان فاسق شدند.
پس از مطالب چندی از بی اعتباری دنیا و بازیچه و اسباب سرگرمی بودنش سخن میرود و مثلهائی بر آن میزند و به خوبی واضح مینماید که چگونه دنیا متاع فریب است و سرابی بیش نیست، لذا سزاوار است که انسانی به آمرزش خداوندی پیشی بگیرد و دل به بهشت جاودان ببندد که عرض آن همچون آسمانها و زمین است.
رازگوئی و قرآن
شرح و تفسیر سوره شریفه مجادله
بخش نخستین این کتاب از مسئله ظهار شروع میشود جملهای که به عنوان طلاق دائم در جاهلیت مرسوم بوده و قرآن از آن نهی و این کلام را مردود شمرده و برایش کفاره معین فرموده است به شرحی که در این کتاب میخوانید.
سپس از دشمنان خدا و سرنگونی آنها همچون پیشینیانشان و عاقبت بدشان بحث مینماید و در آخر نیز از کسانی که با آنان دوستی مینمایند، یاد میفرماید و آنان را سخت توبیخ فرموده از زشتی کارشان و بی نیاز نکردن اموال و اولادشان و عذاب دردناکشان صحبتها میفرماید.
در بخش دیگر این کتاب موضوع «نجوی» یعنی سخن به راز گفتن را عنوان میکند و از احاطه علمی خداوند به سخنان پنهانی و حضور خداوند نزد «نجوی» سخن میرود. به دنبال این بحث از نجواهای کفار و منافقین بر علیه پیغمبر (ص) و توطئهگریهایشان خبر میدهد و بالاخره نجوی را از شیطان میداند تا مؤمنین را اندوهناک سازد، ولی برای کسانی که به خدا تکیه دارند چه زیانی میتواند داشته باشد.
در بخش بعدی از حکمی که برای امتحان مؤمنین آمده بود بحث میکند که هر کس بخواهد با پیغمبر سخن به راز گوید، باید پیش از آن در راه خدا صدقه دهد و حسب تفسیرهای معتبر تنها علی (ع) به این حکم عمل کرد و سپس آیه نسخ شد. در آخرین بخش از پیروزی حق بر باطل و دشمن با دشمنان خدا صحبت میکند و صریحا میفرماید کسانی که ایمان به خدا و روز جزا دارند، با دشمنان خدا دوستی نمیورزند، هر چند از بستگان نزدیکشان باشند.
قلب قرآن
شرح و تفسیر سوره شریفه یس
نام این کتاب از روایتی اقتباس شده که میفرماید برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است. در دو ماه مبارک رمضان آیتالله شهید دستغیب در شرح و تفسیر این سوره مطالب جالبی بیان داشتند که خلاصه آن به این عنوان منتشر گردید.
نخست درباره رسالت خاتمالانبیاء و قرآن مجید که بر این انذار فرستاده شده، بحث میکند و از سرکشی کفار که انذارهای خداوند بر دلهایشان بی اثر است سخن میگوید و ترسانیدن از خدا را تنها برای پیروان قرآن که از خدا در نهان میترسند میداند.
در بخش دیگر این کتاب از آیات خداوند سخن میرود که چگونه زمین مرده را زنده کرده و از آن دانهها و چشمهها و درختان انگور و خرما بیرون میآورد تا مردمان بخورند و سپاس آفرینندهشان را بنمایند. از آیات دیگر خداوند آفرینش جفتها را از زمین و از خودشان دانسته از شب که از روز میکاهد سخن میگوید از حرکت آفتاب، از منزلهای قمر و به طور کلی از همه ستارگان که در فضای بیکران پخش هستند و از کشتیهای پربار در دریاها بحث میکند.
در بخش دیگر از برپائی ناگهانی قیامت
صحبت میکند که مهلت وصیت هم به کسی داده نمیشود و حتی نمیتوانند به خانههایشان باز گردند. هنگامی که در صور دمیده میشود مردگان زنده شده به سوی پروردگارشان به حرکت میآیند و از موقف دهشت و وحشت یاد میکند. آنگاه از بهشتیان و سرگرمیهایشان که با همسرانشان بر تختها تکیه زدهاند و انواع نعمتهای گوناگون برایشان صحبت میکند. از مجرمین و شیطانپرستهائی که بر خلاف عهدی که با خدا کرده بودند با دشمن خودشان شیطان سازش کردند و از صراط مستقیم بندگی خدا روی گرداندند و دوزخی که به واسطه کفر به آن مبتلا شدهاند، یاد مینماید و اینکه چگونه بر زبانهای دوزخیان مهر زده میشود و دستهایشان و پاهایشان به آنچه کردهاند گواهی میدهند.
و بالاخره در بحثهای آخر این کتاب دوباره سخن از معاد میرود که چگونه استخوانهای پوسیده را همان کس که آن را آفریده است، میآفرینند. همان خداوندی که از درخت سبز آتش بیرون میدهد و آسمانها و زمین را آفریده است.
حقایقی از قرآن
شرح و تفسیر سوره شریفه قمر
در این کتاب بسیار شیرین صدها مطلب متنوع و جالب آمده که معلومات دینی هر کس را زیاد میکند.
از نزدیکی قیامت و مواعظ لازم در این زمینه و مطالب کتاب شروع میشود و نشانه نزدیکی آن را شقالقمر میشمارد و به شبهائی که در این باره شده به بهترین وجهی پاسخ میدهد و دلیلهای نقضی و حلی میآورد. از حکمت بودن قرآن سخن میگوید و حکمت علمی و عملی و آثار آن را مورد بحث قرار میدهد. از برپایی قیامت و برهنگی در آن و مردمانی که چون ملخهای پراکنده در اضطرابند، صحبت می کند و نصیحت مینماید.
در نص دیگر سرگذشت اقوام پیشین مشروح را مورد بحث قرار میدهد و از داستان نوح و سرگشت قومش شروع مینماید، از شکنجههای طاقتفرسائی که به او میدادند و صبر عجیبی که نوح میکرد و از گزارش نواده نوح در جریان طوفان سخن میگوید و به مناسبت از کشتی ولایت و نجات با اسرار آن بحث میکند و کلمه نجات را لا اله الا الله دانسته و از غرق شدن فرزند نوح تذکر به عبرت میدهد، سپس به شبهائی که به داستان نوح شده و ایردهائی که گرفته شده اشاره میکند و به بهترین وجه پاسخ میدهد، آنگاه به سرگذشت عاد میپردازد که چگونه قوم عاد به واسطه سرکشی از اطاعت پیغمبرشان هود، گرفتار بادها و رملها شده و زنده به گور شدند و اجسادشان پس از پنج هزار سال کشف گردید.
سپس قضیه قوم ثمود و نافرمانی از پیغمبرشان صالح را مورد بحث قرار میدهد و داستان شیرین ناقه و بچهاش را با رفتار قوم با آنها یادآور میگردد که در اثر کشتن این آیت خدائی به عذاب مبتلا شدند، پس از آن تکذیب قوم لوط را و کیفیت عذاب سخت آنها و نجات بستگان لوط را یادآور میگردد. پس از یادآوری داستان فرعونیان و تکذیبشان به آیات الهی و غرق شدنشان، کفار قریش را مخاطب قرار میدهد آیا شما از آنان برتری یا سند قطعی برای برکناری از عذاب ابدی دارید؟ و مقداری درباره عذاب آخرت و آتش دوزخ بحث میفرماید. آنگاه بحثهای جالب قضا و قدر، مقدرات حتمی و معلق، عالم خلقوار، لوح محفوظ و نامه اعمال، جبر و تفویض و مطالب دیگری عنوان میشود.
در ششمین فصل این کتاب شریف از پرهیزگاران در بوستانهای بهشت یاد میکند که در نزد خداوند توانا و مقام قرب جای دارند و به این مناسبت فرق میان مکان و مکانت مورد بحث قرار میدهد و به مناسبت «مقعد صدق» راستی در گفتار و نیت با خدا و خلق و همچنین صدق در مقامات از آن جمله یقین صادق وکاذب را مشروحا بیان مینماید.
معراج
شرح و تفسیر سوره شریفه و النجم
این کتاب در سه بخش تنظیم شده است: نخست درباره معراج جسمانی پیغمبر اکرم اسلام است که به طور اجمال و سربسته در ابتدای سوره اسراء تذکر فرموده است که در شب معراج. حضرت محمد (ص) از مسجدالحرام به مسجد اقصی برده شد و از آنجا برای دیدن آیات خدا به آسمانها رفت و در این سوره مبارکه جریان مشاهدات ملکوتی آن حضرت را بیان فرموده است. سخن از مقام قرب حضرتش میرود و آنچه در آن مقام به او بدون واسطه وحی کرد از سدره المنتهی و جنهالماوی و آیات عظیمی که مشاهده کرد که از آن جمله بزر گ تر آیه خدا، علی(ع) را دید.
در همین بخش از شبهائی که درباره مسئله معراج کردهاند پاسخهای متین و جالبی میدهد و از مشاهدات پیغمبر (ص) درباره ملکوت زنها به خصوص، شرح میدهد و خلاصه برای کسانی که مایلند با این مطلب ضروری قرآن آشنا شوند، مدرک معتبر و جالبی خواهد بود.
قیامت و قرآن
شرح و تفسیر سوره شریفه طور
عمده گرفتاریهای فردی و اجتماعی ناشی از بی دینی و ضعف اعتقاد به روز جزا میباشد، چون از خدا بی خبریم، دلهایمان مرکز شیاطین شده و روزگارمان به سرگرمیهای دنیا که لهو لعب است میگذرد، لذا بیماریهای مهلکی که نتیجه روی آوردن به دنیا و رویگردانی از آخرت است، در ما پیدا شده است. حرص، حسد، کینه و غیره از برخورد منافع، مادی پیش آمده، رقابتهای منفی کار را به فتنهانگیزی تا برسد به جرح و قتل میکشاند، لذا زندگی سخت میشود.
سوره طور از سورههائی است که عمده آن مربوط به معاد و ثوابها و عقابها، نعمتها و نقمتها، راحتیها و شکنجههاست با آن بیان لطیف و دلنشین که از مرد خدا آیتالله شهید دستغیب شرح و تفسیر میشود بر دلهای پاک چه اثری خواهد داشت.
بخشی از این کتاب مربوط به دعاست که چه شیرین پرورانیده که دعا گدائی است نه دستور و موجب ارتقای درجه است، ولی شرطش دل بریدن از غیر خداست. باید به خدا حسن ظن داشت و در دعا جدی بود و دیگران را نیز در دعا شریک کرد، حاجت را به زبان آورد و پیش از ذکر حاجت حمد و ثنای خدا را ترک نکرد و همچنین باید از موانع اجابت دعا پرهیز نمود که از آن جمله خوردن مال حرام و آه مظلوم است.
در بخش دیگر این کتاب به مناسبت دستور به صبر، در آیه شریفه صبر را عنوان میفرماید و اقسام آن را بر میشمرد و از صبرکنندگان داستانهای جالبی نقل میکند که موجب عبرت است. در آخرین قسمت از سحرخیزی و آثار نیک آن و برکات نماز شب در دنیا و آخرت بحث شده است به قسمی که خواننده را بر سر شوق میآورد که سحرها رو به درگاه بی نیاز آورد.
نبوت
در بحث نبوت کتابی جامع با بیانی رسا و بسیار ساده از شهید محراب آیتالله دستغیب، نخست از روی دلیل عقل ثابت میکند که بشر چون مدنیالطبع است و خواهی نخواهی اجتماعی است، نیاز به مقرراتی دارد تا در موارد اصطکاک منافع طبق آن مقررات عمل شود و از حیث معنویت نیز هر فردی نیاز به راهنما داشته تا بتواند به سعادت ابدیش برسد؛ سپس با ذکر مثالی نتیجه میگیرد که قانونگذار باید حتما محیط بر مصالح و مفاسد امور در همه دورهها و برای همه جاها باشد. از این گذشته باید بی غرض بوده و قوه مجریه نیز داشته باشد و راستی در قانون الهی هر فرد معتقدی ملزم است در تنهایی یا جمع آن را اجراء نماید. سپس لزوم عصمت را در انبیاء یادآور میشود، نه تنها عصمت از گناه بلکه از سهو و خطا و اشتباه، آنگاه برتری انبیاء نسبت به زیردستانشان را یادآور میشود.
ادعای مدعی نبوت باید با عقل سازگار باشد و از معجرات موقت و باقی سخن میرود و علوم مختلف در قرآن مجید را با ذکر نمونههائی از طب و هیئت وفقه و اخلاق و خبرهای غیبی آن، معجزه بودن قرآن را از جهات مختلف بیان مینماید. از سه سوره تبت و کوثر و روم و خبرهای غیبی که در آنهاست، از آب دهان پیغمبر و معجزات زبان محمد (ص) و استجابت دعاهایش سخنها میگوید و محمد (ص) را گواه بر علم و قدرت خداوندی و صفات کمالیه اش را مظهر صفات خداوندی میداند از عفوش داستانها نقل میکند.
در بخش دیگر از این کتاب هدف از بعثت انبیاء را بحث میکند که با استشهاد به آیات قرآن تکامل انسانیت و
حیات حقیقی را منظور از بعثت میشمارد، آنگاه با بیانی شیرین اقسام حیات نباتی و حیوانی و انسانی را تشریح میکند و حیات انسانی را نتیجه نور معرفت میداند و برای تنوع در مطالب از داستانهای متعدد شاهد میآورد.
در آخرین بحث، از نشانههای اقسام حیات سخن می گوید و اهمیت حیات انسانی را یادآور میشود و روشن میکند که موت حیوانی مهم نیست، بلکه مرگ دل مهم است و قرآن میفرماید: تا زنده را بترسانی نه مرده و تو نمیتوانی به مرده بشنوائی و بالجمله خواننده را تحریک میکند تا به دنبال سبب حیات انسانی بر آید و آن را در ارتباط با آل محمد (ص) میشناساند. از حقوق پدر روحانی یعنی محمد و علی سخن میگوید و آن را بیش از حقوق پدر جسمانی میداند و خواننده را تشویق میکند در قلعه محکم ولایت در آید و به ندای خواننده الهی پاسخ مثبت دهد.
امامت
در بحثهای جالب مربوط به امامت شهید محراب آیتالله دستغیب نکات متعددی را یادآور شدهاند که تنها به بعضی از آنها اشاره میشود:
امامت را ریاست الهی به جانشینی از پیغمبر در امر دین و دنیا میداند و به حکم عقل تعیین وصی را برای پیغمبر واجب میشمارد همان طوری که موسی، هارون را در سفر چهل روزه خود و پیغمبر اسلام (ص) علی (ع) را در سفر تبوک به جای خود معرفی کردند، پس برای بعد از مرگ خود نیز باید وصی معین نمایند. از این گذشته احکام شرع جوابگو لازم دارد و از توطئه منافقین داخلی و کفار خارجی باید با نصب امام پس از خود پیشگیری نمایند.
در بخش دیگری مقام عصمت را در امام همچون پیغمبر شرط دانسته، لذا معرفی امام هم به دست خداست که از سریرهها با اطلاع است و به طور کلی امام باید نسخه دوم پیغمبر باشد از حیث علم و عمل و باید آگاهی کامل به علوم قرآن داشته باشد. سپس درباره نصب خلیفه به دست پیغمبر (ص) سخن میگوید که از همان دعوت نخستین پیغمبر (ص) به اسلام وصی خودش را معرفی فرمود و در موارد متعدد نیز او را معرفی کرد تا در اواخر عمرش در پایان حجهالوداع در غدیر خم رسما و عینا معرفی کرد و برایش از حاضران بیعت گرفت.
در بخش دیگر کار خلیفه را حفظ روحانیت اسلام میداند و از آیه مباهله برتری علی (ع) را نسبت به انبیاء اولوالعزم ثابت میکند و به خصوص با ذکر روایت مفصلی و تطبیق فضائل پیغمبران با علی (ع) افضلیت آن حضرت را بر انبیا اثبات مینماید و برخی از خدماتش را در پیشرفت اسلام بر میشمارد. با صدها مطلب جالب و خواندنی دیگر که معلومات دینی هر فردی را زیادتر میکند و دوستی خاندان پیغمبر(ص) را در دلها بیشتر مینماید.
فاطمه زهرا (ع)
در ایام فاطمیه (ع) حضرت آیتالله شهید دستغیب سخنرانیهائی به مناسبت آن ایام درباره حضرت زهرا (ع) نمودند که حاصل آنها به صورت کتاب مزبور، همچنین بندگی راز آفرینش را چاپ کرد. در این کتاب نخستین آیاتی که از قرآن مجید که درباره عظمت شأن حضرت زهرا (ع) است مورد بحث قرار میگیرد.
نخست آیه مباهله و جریان تاریخی آن و همچنین نکاتی که در آیه مباهله است از آن جمله تعبیر به جمع کردن (نسائنا) و حال آنکه زهرا (ع) یک نفر بوده است.
سپس درباره سوره هل اتی و بیماری حسنین و نذر کردن علی و زهرا (ع) که اگر خدا آنها را شفا دهد سه روز روزه بگیرند و هنگام افطار کردن هر سه شب یتیم و مسکین و اسیر به در خانهشان میآیند و نان خودشان را به آنها میدهند و خداوند از این اتفاق قدردانی فرموده سوره مزبور را در شأنشان میفرستد. آنگاه آیه مودت و لزوم دوستی اهل بیت را مطرح میسازد و دوستی ایشان را ضروری دین و مغز عبادت دانسته، گفتار بسیاری از بندگان را در این آیه و مقصود از «ذیالقربی» را شرح میدهد و واضح میسازد مودت اهلبیت که اجر رسالت پیغمبر (ص) است به نفع خود مسلمانان میباشد.
پس از آن آیه تطهیر را عنوان میکند که شامل اصحاب کساء میباشد و همسران پیغمبر از آن بیرون هستند و اشکالهائی که بعضی ایراد کردهاند با پاسخهای کافی بیان نموده است. آنگاه به بحث روائی وارد میشود و از خوارق عادات و استجابت دعوات فاطمه زهرا (س) سخنها میگوید. از نزول مائده آسمانی در قضیه اعرابی و از رطب بهشتی هدیه برای ایشان بحث میکنند از ترس و ارزش در محراب عبادت و از شفاعت کبری در قیامت برای او سخن میگوید.
سپس از زندگانیاش از ابتدای انعقاد نطفه بهشتی او تا سخن گفتن در شکم مادر و اقرار به شهادتین پس از ولادت بحث میکند و از حدیث پیغمبر (ص) که خوشنودی زهرا خوشنودی من و ناراحتی او ناراحتی من است و از رفتار پیغمبر با وی ودوستیش با او که دوستی خدائی بود نه مادی بحثها دارد. سپس بحث جالبی دارد در تطبیق فضائل انبیاء با فضائل فاطمه زهرا (ع) دارد از مقام اصطفاء آدم و کشتی نوح و خلت ابراهیم و مناجات موسی و سخن گفتن عیسی در گهواره سخن میگوید و همه را با فضیلتهای زهرا (ع) میسنجد. چهار زنی را که به حد کمال رسیدهاند عنوان میکند: آسیه همسر فرعون و مریم مادر مسیح و خدیجه همسر پیغمبر اسلام و فاطمه زهرا (ع) و شرح حال و سرگذشت و فضائل هر یک را مطرح میسازد و نتیجه میگیرد که فاطمه (ع) به راستی سیده نساء عالمیان است.
زینب کبری (س)
شهید محراب آیتالله دستغیب درباره خطبه حضرت زینب (ع) در مجلس یزید سخنرانی فرموده و آن را شرح و توضیح داد.
نخست شخصیت حضرت زینب بانوی اسلام را معرفی و از دوران کودکی آن حضرت شمهای بیان مینماید؛ آنگاه خطبهاش را در شام کرامت او دانسته و شرافت زینب را به علم و عمل میرساند و از زهد زینب از سخاوت، حیاء، مرودت و غیرت و خلاصه از خصلتهای دوازده گانه انبیاء در او بر میشمارد، شجاعتش را میستاید و مجلس ابن زیادش را میدان نبرد همچون کربلا برایش بازگو مینماید.
از مجلس یزید دومین میدان نبرد سخن میرود و از مغالطهکاریهای یزید پلید در سخنان پرده بر میدارد، احقاق حق و ابطال باطل میکند، معنی آیهای را که یزید مغاله کرد روشن میسازد و انواع نعمتها و امتحانهای الهی را عنوان میکند. این کتاب شریف جداگانه و هم در ضمن کتاب زندگانی زهرا (ع) مکرر به چاپ رسیده است.
خطبههای جمعه
اهمیت نماز جمعه و اثری که در بقای اسلام و حکومت اسلامی دارد، امروز بر کسی پوشیده نیست و در این چند سال دیدیم که چگونه به برکت اقامه نماز جمعه، انقلاب دوام یافته و جمهوری اسلامی از آفات محفوظ مانده و یکپارچگی ملت در صفوف به هم فشرده تجلی میکند. خطیب جمعه نقش حساسی در این مراسم دارد و خطبهها نیز باید از شرایط خاصی برخوردار باشند. جهات معنوی از قبیل حمد و ثنای خدا و درود به روان پیشوایان دینی و تلاوت سوره با آیات چندی از قرآن مجید و خصوصا سفارش به تقوی و تذکر به اهمیت آخرت، جهات معنوی این مراسم را تامین میکند. از جهت دیگر نیازهای هفته و تذکرات لازمی که برای اجتماع مسلمین ضروری و نافع است، بخش دیگری از خطبهها را تشکیل میدهد.
خطبههای شهید آیتالله دستغیب در مراسم هفتگی نماز جمعه شیراز به تمام معنی جامع هر دو جهت معنوی و صوری است، به قسمی که علاوه بر رعایت فصاحت در سخن که از شخصیتی سخنور برخاسته است، اهتمام به تهذیب اخلاق شنوندگان و توجه دادن آنان به معنویت و اصلاح نفوس، تذکرات ضروری اجتماعی نیز فراموش نشده است.
کتاب خطبههای جمعه علاوه بر مجموعهای از معارف و مواعظ و اخلاقیات، تاریخچهای از خاطرات و حوادث تاریخی دو سه ساله اول انقلاب است. تحکیم مبانی جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه، مبارزه با کفار و تقویت جبههها، کمک به آسیبدیدگان و جنگ زدگان و بازدید از مجروحین جنگی و بیماران ـ کشف لانههای تیمی منافقین و معرفی آنها و مطالب دیگری که برای اجتماع ما همیشه نافع است، در این خطبهها چشمگیر میباشد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران53_54