«نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون ۱۸۸۲ بود؛ به موجب این قانون زنان بریتانیا کبیر از امتیاز بیسابقهای برخوردار میشدند و آن اینکه پولی را که به دست میآوردند حق داشتند که برای خود نگه دارند.
این قانون اخلاقی عالی مسیحی را کارخانه داران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانهها بکشانند؛ از آن سال تا به امسال سودجویی مقاومت ناپذیری، آنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده، گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه کرده است».
ویل دورانت وقتی کلمات بالا را در فصل نهم کتاب لذات فلسفهاش مینگاشت؛ خبر نداشت سالها بعد زنان مسلمان هم حتی با وجود داشتن حقوقی بسیار متعالیتر از زنان غربی، خود را گرفتار جان کندن در بیرون از منزل خواهند کرد.
تب کار کردن زن در بیرون از منزل یکی از مصادیق سبک زندگی غربیست که این روزها به وفور در بین زنان ایرانی شایع شده و متأسفانه مردان جامعه با گرایش به ازدواج با زنان شاغل در بالا بردن این تب چندان بیتأثیر نبودهاند.
زنان جامعه ما بیآنکه خود متوجه باشند به نام برابری، استقلال، پیشرفت، تأثیرگذاری در جامعه به کام مردان و با چشم پوشی از حقوق حقه خود دارند مقدار زیادی از بار خانواده را به دوش میکشند.
توهم برابری: نمیدانم چرا برخی از زنان فکر میکنند کار کردن در خارج از منزل بهتر از وقت گذاشتن برای داخل منزل است و به اسم تساوی حقوقشان با مردان سعی میکنند در بیرون از منزل کار کنند.
توضیح این بخش را با یک مثال روشنتر میکنم، بیشتر دانش آموزان ما بدون توجه به استعدادشان فکر میکنند برای موفق شدن یا باید دکتر شوند یا مهندس؛ اشل دیگر و بزرگتر این توهم به تبعیت از جامعه غربی بین زنان ما رسوخ کرده که بدون توجه به روحیات و استعدادشان فکر میکنند برای تساوی حقوقشان با مردان باید در بیرون از منزل کار کنند.
اگر میلیونها سال هم از آفرینش بشر بگذرد باز زن همان زن است با روحیات و فطرت زنانه و مرد همان مرد است با روحیات و فطرت مردانه؛ این دو با هم متفاوتند بیآنکه یکی را بر دیگری برتری باشد؛ برای اداره مهمترین نهاد جامعه که همان خانواده باشد همانقدر که عقل معاش مرد مورد نیاز است هوش عاطفی زن هم ضروریست و کسی نمیتواند اهمیت عقل معاش را برای اداره خانواده بیشتر از اهمیت هوش عاطفی احصا کند.
اگر از من معلم انتظار میرود با شناسایی استعدادهای دانش آموزانم هر یک را به رشتهای که متناسب با تواناییهای اوست راهنمایی کنم تا کسی که استعداد هنری دارد با تباه کردن استعدادش به رشته فنی ورود نکند یا کسی که استعداد ریاضی دارد به رشته هنری ورود نکند یا… چگونه از شارع مقدس انتظار نمیرود با عالم بودن به روحیات متفاوت آفریدههایش آنها را به وظایف مختصه خود راهنمایی نکند.
به همین علت است که پیامبر مکرم اسلام (ص) هنگام تقسیم امور خانواده کارهای داخل منزل را به فاطمه (س) و کارهای خارج از منزل را به علی (ع) محول میکند.
* عدم درک درست از استقلال مالی زن و فروپاشی خانواده
استقلال به چه معنا؟ همه روابط بشری حتی رابطه فرزندان و والدین براساس نیاز شکل میگیرند و هرکجا که بشر احساس استغنا میکند به راحتی میتواند از ادامه رابطه صرف نظر کند.
وابستگی مرد به زن و زن به مرد یک برنامهریزی هوشمندانه و ظریفانه در خلقت این دو موجود است تا این دو موجود به خاطر این وابستگی در کنار یکدیگر به زندگی ادامه دهند و نسل بشر به نابودی نگراید؛ وقتی نفقه در قبال تمکین به زن تعلق میگیرد نتیجه میگیریم ادامه دادن زندگی و رابطه درصورت استغنای طرفین از نیازشان دچار مشکل میشود.
اگر مرد نیاز به تمکین همسر نداشته باشد یا زن نیاز به نفقه شوهر نداشته باشد رابطه بهم میخورد یا حداقل راحتتر دچار تزلزل میشود و به همین دلیل میتوان افزایش آمار طلاق را چندان بیربط با استقلال مالی زنان از نفقه ندانست.
مضحک است زمانی که دین ما یک هزار و ۴۰۰ سال پیش نفقه، مهریه و ارثیه را جزو مایملک زن دانسته؛ همراه زن غربی که هیچگونه مایملکی به وی تعلق نمیگرفته شعار استقلال مالی سر دهیم و به بهانه آن ساعتها در ادارات و کارخانجات از روحیه ظریفانه خویش کار مردانه بکشیم.
*۱۲ ساعت کار بیرون از منزل، مقیاسی برای پیشرفت!
پیشرفت: بسته به اینکه پیشرفت را چه معنا کنیم و چه تعریفی از اتوپیا یا مدینه فاضله داشته باشیم به همان اندازه تعریفمان از کارکرد زن، مرد و خانواده تغییر میکند؛ اگر منظور ما از پیشرفت تکنولوژی، رفاه مادی، مصرف زدگی و زندگی لیبرالی بدون توجه به کرامت بشری باشد باید زنان هم دوشادوش مردان روزی ۱۲ ساعت کار کنند تا بتوانند نیازهای مادی خود و جامعهشان را تأمین کنند.
یعنی دقیقاً همان ایالات متحده آمریکا فعلی با آمار بالای سقط جنین، زندگی مجردی، تشکیل خانواده بدون ازدواج، تیر اندازیهای گسترده نوجوانان در محیطهای عمومی، حمایت از حقوق همجنسبازان توسط رئیس جمهور، گروه های ناهنجار اجتماعی و به اصطلاح شیطان پرستان و…
اما اگر پیشرفت را به کمال رساندن استعدادهای جسمی و روحی اجتماع معنا کنیم باید به وجود نهادی به اسم خانواده معتقد باشیم که شاکله روحی و عاطفی اعضای خانواده روی محور همسر و مادر خانواده میگردد.
اگر شکل گیری روستاها و شهرها را از نمادهای بارز تمدن میدانیم، مطمئناً شکل گیری نهاد خانواده از وجوه تمایز زندگی تمدنی و توحشی است؛ در اینجاست که نقش زن آنقدر پررنگ میشود که ناگزیر از وقت گذاشتن برای رفع نیازهای عاطفی اعضای خانواده است و این با حداقل ۸ ساعت وقت گذاشتن در ادارات و کارخانجات به سختی قابل جمع هست.
* چرا نهاد خانواده را جزو جامعه محسوب نمیکنیم
تأثیرگذاری در جامعه: به قول استاد گرانقدرم دکتر غلامی چرا بعضی فکر میکنند که اگر پایشان را از چارچوب در خانه که بیرون بگذارند وارد اجتماع شدهاند و اگر داخل بگذارند از اجتماع دور شدهاند؟ چرا اهمیت نهاد خانواده در نظر ما آنقدر کمرنگ شده است که آن را جزو جامعه حساب نمیکنیم؟
اگر منظور از تأثیرگذاری در جامعه مطرح شدن در انظار است که همه از عواقب آن برای زنان آگاهند و شکی نیست که در اینصورت نیت تأثیرگذاری نیست بلکه شهرت طلبیست که برای هر مصلح اجتماعی (چه زن و چه مرد) مذموم شمرده شده است.
اما اگر منظور از تأثیرگذاری در جامعه اصلاح اجتماع است بنده براساس گفته آن متفکر غربی (که گفته بود در اوان جوانی در فکر اصلاح دنیا بودم و در انتهای عمر فهمیدم که باید اول خودم را اصلاح کنم تا جامعه اصلاح شود) معتقدم خانواده مهمترین، بهترین و دسترسترین نهاد برای تأثیرگذاری یک زن در اجتماع است.
تجربه نشان داده است زنانی که دوشادوش مردانشان در بیرون از منزل کارمیکنند (با توجه به اینکه نیروی بدنی کمتر نسبت به مردان دارند) باز هم بیشتر کارهای داخل منزل را خود انجام میدهند و به دلیل حوصله بیشتر، مقدار زیادی از امورات کودکان و نوزادان راهم آنان متحملاند و این یعنی زنان نه تنها به آسودگی نرسیدهاند که بیشتر دچار زحمت شدهاند.
بهتر است ما زنان جایی به خودمان ایست دهیم و از خود بپرسیم: به کجا چنین شتابان؟ این همه اعتراض و عریضه در مذمت اشتغال زنان رقم نمودیم اما اشاره چند نکته ضروری به نظر میرسد.
۱- با توجه به تفکر غلطی که بین جوانان شکل گرفته همه فکر میکنیم که باید درس بخوانیم که صاحب کار شویم و نیت علم آموزی فقط کسب ثروت شده و به همین علت برخی از زنان خانهدار فکر میکنند خانهداری یعنی فقط رفت و روب و تماشا چندساعته شبکه پویا به همراه بچهها و ۲ ساعت تلفنی صحبت کردن با اعظم خانم و پروین خانم؛ درحالی که علم آموزی برای هر مرد وزن مسلمانی فریضه است مخصوصاً خانومهای خانه دار که وقت بیشتری دارند.
۲- شکی نیست که اگر جایی به حضور مستقیم زن در جامعه نیاز باشد نه تنها میتواند بلکه باید وارد میدان شود؛ درست مانند حضور مستقیم حضرت زهرا (س) در مسجد پیغمبر (ص) برای دفاع از حق ولایت علی (ع).
۳-زنان برای رفع مشکلات جامعه زنان باید برخی مشاغل را برعهده بگیرند که البته باید در کنارشغلشان مصالح خود و خانواده شان را هم در نظر داشته باشند؛ مثلاً وجود طبیبان حاذق زن برای درمان زنان یا وجود معلمان مبرز زن برای آموزش زنان و دختران ضروریست.
و در آخر جالبست بدانیم که در نظام جامعه اسلامی زن به هیچ وجه مکلف به کارکردن برای تأمین نیازهای ضروری خود نیست بلکه پدر یا شوهر یا پدر شوهر و در صورت فقدان همه اینها حکومت اسلامی موظف به تأمین معیشت زن است.
منبع: وبلاگ عطش
منم تجربه کار در بیرون رو داشتم که بسیاری از واقعیات برایم روشن شد که زنان چه فشار زیادی را باید تحمل می کردن و زندگی زناشویی زنان یا فرو پاشیده بود یا به سردی می رفت ، به محض این تجربه فکر کار رو از سرم کشیدم بیرون