یکی از کسانی که درباره مقام رضا ، دل انگیز ، زیبا ، آموزنده و مؤثر بحث کرده است ، فقیه بزرگ و عارف سترگ حضرت امام خمینی است ، ایشان در بیان مقام رضا گفته است:
مقام رضا ، عبارت است از خوشنودی بنده از حق تعالی در همه زمینه ها و مرتبه اعلای رضا ، بالاترین مرتبه کمال انسانی بوده و از بزرگترین مقامات اهل جذبه و محبت الهی است. ( 1 )
بر این اساس ، یکی دیگر از بزرگان اهل معنا ، با نقل حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آورده است:
یکی از امتیازات کسانی که به مقام رضا رسیدهاند ، این است که در قیامت با تعبیر اولیاء الله خطاب میشوند. ( 2 )
¤ مراتب مقام رضــــــــــا
⇦ مقام رضا همانند سایر کلمات نفسانی ، مراتب و درجات متعدد دارد که به طور خلاصه ، به دو مرتبه آنها اشاره میشود:
1 ـ درجه اول رضا آن است که انسان باید خود را در تحت ربوبیّت حق تعالی قرار دهد و از ربوبیت خداوند راضی و خشنود باشد. چنان که در بعضی مناجات ائمه ـ علیهم السّلام ـ آمده: , « کفی بی فخراً ان تکون لی رباً » ( 3 ) یعنی این افتخار برای من کافیست که تو پروردگار من هستی. و اگر کسی بدین مقام نایل آید ، از انجام تکالیف الهی ، احساس لذت و ابتهاج میکند و از اموری که در شرع مقدس نهی شده و حرام گردیده ، شدیداً احساس نفرت و انزجار مینماید.
حضرت امام خمینی ، در تحلیل این مسأله گفته است:
« کسی که نعوذ بالله ، به یکی از احکام اسلامیّه ، در باطن قلب ، اعتراض دارد ، یا کدورتی از یکی از احکام اسلامی در دل دارد ، یا بخواهد که یک از احکام غیر از این که هست باشد ، یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور ، این راضی به دین اسلام نیست » . ( 4 )
2 ـ مرتبه دوم ، رضا به قضا وقدر حق است.
یعنی خشنودی از پیشآمدها و از هر چه از جانب خداوند پیش آید راضی باشد ، این مقام برای کسی حاصل میشود که به این پایه از معرفت رسیده باشد که هرچه حق سبحانه برای بنده خود عطا میکند و پیش میآورد ، برای تربیت اوست.
چنان که گفته اند ; جابربن عبدالله انصاری که یکی از اصحاب بزرگ پیامبر بوده ، در آخر عمر به ضعف و پیری و عجز و ناتوانی گرفتار شد ، حضرت امام باقر علیه السّلام به عیادت او رفت و از احوال او جویا شد. جابر گفت: در حالتی هستم که پیری را از جوانی ، بیماری را از تن درستی و مرگ را از زندگی ، بهتر دوست دارم.حضرت امام باقر - علیه السّلام ـ به جابر فرمود: امّا من چنین هستم که اگر خداوند مرا پیر نماید ، پیری را دوست دارم ، اگر جوان نگاه دارد ، جوانی را دوست دارم ، اگر مریض و بیمار کند ، بیماری را دوست دارم ، و اگر سالم و تن درست نماید ، همان را دوست دارم ، و اگر زندگی دهد زندگی و اگر مرگ دهد مرگ را دوست دارم.
از این گفتگو معلوم میشود که جابر در مقام صبر و امام باقر در مقام رضا بوده است. ( 5 )
بعید نیست که سخن نغز باباطاهر اقتباس از این حدیث باشد که سروده است:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد ( 6
⇦ راه رضا چند مرحله ذیل را دارد ;
1. بزرگان اهل معنا بر آنند که اولین گام و سرآغاز حرکت در مسیر رضا از حق تعالی ، آن است که انسان بفهمد که چون خداوند ، نه تنها در مقام ذات و صفات بلکه در مقام فعل ، جمیل مطلق است ، پس « هرچه آن خسرو کند ، شیرین بود »
حضرت امام خمینی در تشریح این بحث گفته است:
پیش از هر چیز ، انسان باید از جمیل مطلق بودن خداوند ، از حیث ذات ، صفات و فعل ، علم و آگاهی حاصل نماید.
2 . این علم و معرفت را به قلب برساند. یعنی در قلب خود ایمان آورد که خداوند در همه مراتب یاد شده جمیل مطلق است و هرکاری که او میکند ، زیباست و این حقیقت را از راه یادآوری نعمتهای الهی و توجه و دقت در پدیدههای زیبای نظام آفرینش ، به تدریج در قلب خود وارد کند. وقتی بنده به این مقام رسید ، حقیقت نورانی رضایت و خوش بینی و خشنودی در دل او جلوه گیری میکند و در روایتی آمده: ایمان چهار رکن دارد ، اول آن رضا به قضای الهی است. ( 7 )
3 . انسان سالک کوی رضا ، به درجه اطمینان میرسد چنانکه در قرآن کریم فرمود: ای روح آرامش یافته ، خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت برگردد. ( 8 ) این رجوع به سوی پروردگار از مقامات کامله اهل اخلاص است.
4 . مقام مشاهده ; کسانی که توجه قلبی خود را از عالم کثرت و ظلمانی منحرف نموده و خانه دل را از غیر محبت خداوند پاک کرد ، حق تعالی بر قلب آنها تجلی میکند و دل آنان را به خود خوش نموده و از غیر خود باز میدارد. ( 9 )
خواجه نصیر طوسی ، درباره رسیدن به مقام رضا میگوید:
وقتی اراده و خواست بنده در اراده و خواست خداوند فانی و مستغرق شد به گونهای که بنده هیچ خواستهای غیر از خواست خداوند نداشت ، این چنین فرد به مقام رضا بار یافته است و کسی که به مقام رضا رسیده باشد ، همیشه در بهشت است. لذا فرشتة مأمور بهشت را ، رضوان میگویند. ( 10 )
از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست
پاورقی:
1. شرح حدیث جنود عقل و جهل ، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام ، 1377 ش ، ص 162.
2 . حسن زاده آملی ، هزار و یک نکته ، نکته 47.
3. محمدی ری شهری ، محمد ، میزان الحکمه ، نشر مکتب الاعلام الاسلامی ، 1362 ش ، ج 7 ، ص 419 ، ماده الفخر.
4. شرح حدیث جنود عقل و جهل ، ص 167.
5. هزار و یک نکته ، نکته 331.
6. دیوان باباطاهر ، نشر گنجینه ، تهران ، 1381 ش ، ص 33.
7. کلینی ، محمد بن یعقوب ، اصول کافی ، ج 2 ، کتاب کفر و ایمان ، باب 29 ، ص 47 ، ح5.
8. فجر: 28 ـ 27.
9. شرح جنود عقل و جهل ، ص 171.
10. رساله آغاز و انجام ، با تعلقه و تصحیح حسن زاده آملی ، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1361 ش ، ص 6