حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتاری با عنوان در آينه «عيد سعيد فطر» ويژگي هاي عيد اسلامي را بیان کردند.
ماه مبارك رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعديل و اصلاح غرايز و خواستهها و نمايش قوّت اراده و توان روان، سپري شده و اينك فرصت برگزاري مراسم عيدي بزرگ و پرفضيلت است.
اين عيد، عيد اسلامي «فطر» است كه عيد همگان و عيد عموم طبقات و افراد است؛ اَسئَلُكَ بِحَقِّ هذَا اليَومِ الَّذِي جَعَلتَهُ لِلْمُسلِمينَ عيِداً، عيدي كه خدا آن را براي همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شريك فرموده است.
عيدي كه در آن مساجد و مجامع اسلامي و در گستره جهان اسلام، شكوه عبادت و بندگي خدا ديده ميشود. مراسم اين عيد اختصاص به توانگران، كارفرمايان، رجال و زمامداران و طبقات به اصطلاح ممتاز ندارد.
تشريفات مادّي، تقديم هدايا و تحفههاي گرانبها ـ چنان چه پيش از اسلام در اعياد رسم بود ـ در اين عيد مرسوم نيست. زيردستان موظّف به ديدار زمامداران نيستند و كارگر و كارفرما، افسر و سرباز، فقير و غني، شاه و گدا و همه اقشار و طبقات بايد در صف بندگي خدا و دعا و عبادت برادرانه بايستند.
«عيد فطر» همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند كه ماه مبارك رمضان را با توفيق به پايان رسانده و از بركات معنوي و تربيتي آن مستفيض شدهاند.
خدا را شكر مينمايند كه يكي از بزرگترين كلاسهاي تربيتي اسلام را در طي يك ماه گذرانده و از درسهايي كه در آنها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگي خود استفاده كرده و با روح و جان خود آميزش داده و بر الواح دلها و ضماير خود ثبت كردهاند.
در اين روز، مسلمانان از يك جهاد حسّاس و خطرناك ـ كه پهلوانان، قهرمانان و شيرافكنان جهان در آن ميدان به خاك هلاكت افتاده و مغلوب شدهاند ـ فاتحانه و پيروزمندانه باز ميگردند.
اين جهاد، جهاد با نفس، جهاد با اميال و غرايز حيواني و لذايذ نفساني است. بازداشتن نفس از كامگيريهاي شهواني، نگهداري نفس از خوردن غذاهاي لذيذ و نوشيدنيهاي شيرين و خوشگوار، خودداري از چشم چراني و هوسهاي شيطاني، از دروغ، غيبت، خشم و غضب، بدخويي و ترشرويي، تكبّر و جاهطلبي و دوري از هر معصيت و گناه ديگر در اين ميدان جهاد، فتح و پيروزي است.
همه اينها جهاد است و همان «جهاد اكبر»ي است كه پيامبر بزرگ اسلام به گروهي از صحابه كه به جهاد رفته بودند و با دشمن با شمشير و اسلحه دست و پنجه نرم كرده و زور بازو نشان داده بودند، فرمود: مَرحَباً بِقَومٍ قَضُوا الجِهادَ الاَصغَر وَ بَقِي عَلَيهِمُ الجِهادُ الاَكبرَ؛ آفرين به قومي كه جهاد اصغر را انجام دادند و بر آنها جهاد اكبر باقي ماند.
«جهاد اكبر»ي كه جز افراد با ايمان و مردان و زنان تربيت شده در دامان اسلام، هيچ شخص ديگري نميتواند در صحنه آن عرض اندام كند و در ميدان رزم آن، افتخاري كسب نمايد.
ميداني كه در آن پيلتنهاي قوي پنجه و عشّاق مال و مقام دنيا، شهوتپرستان، جلّادان خونخوار، فاتحان جاهطلب كشورها، جوانان مغرور، خشم گينان پلنگ آسا، ستمگران بيرحم، آدمكشان و قصّابان تاريخ، زنان هوسباز دوشيزگان ناپاك و پرستندگان مظاهر مادّي به خاك هلاكت افتاده و از اين كه بتوانند افتخاري كسب و در مسابقات آن شركت نمايند عاجز و ناتوانند.
ميداني كه مردان و بانوان با ايمان، خداپرست، فروتن، پاكدل، پرهيزكار، شكيبا و بياعتنا به زر و زيور دنيا در آن لباس رزم پوشيده، با اراده محكم و همّت بلند حريف را شكست ميدهند و در مسابقه با افتخار به پيروزي دست مييابند.
آري! نبرد با هواي نفس در عين آساني، دشوار است. آسان است، براي اين كه وجدان پاك و فطرت آدمي و عقل و خرد، مصلحت و لزوم آن را درك مينمايد و اگر انسان در اين ميدان قدم نهاد، هر چه پيش رود موفّقتر ميشود؛ تا سرانجام نفس سركش و جنود اهريمني را مغلوب و ذليل خود كند و قواي ملكوتي و عقلاني و وجداني را در كشور بدن، حاكم و كارفرما سازد.
از سوي ديگر اين كار دشوار است؛ براي اين كه جهاد با نفس، ايستادگي در برابر غرايز گوناگون و تلاش و كوشش براي كنترل و انضباط آنها است و شناخت دامهاي شيطان و هواهاي پنهاني كار هر شخصي نيست و رام كردن نفس امّاره و چشمپوشي از لذايذ و كامگيريهاي نفساني و خواستههاي هزارگونه نفسِ وسيع و سركش، به اين زوديها ميسّر نخواهد بود و اين دشمن خانگي با غرايزي كه انسان را در دفع دشمن خارجي يارو ياور و محرّك و مشوّق هستند، آشنايي و ارتباط برقرار ميكند و از آنها كمك و ياري ميگيرد.
از اين جهات، مبارزه با نفس كاري بس دشوار است و رستگار، كسي است كه بتواند نفس را تعديل كرده و به نظم و ترتيب صحيح وادار سازد.
سخني درباره مراسم عيد فطر
چنانچه ميدانيم مراسم عمده و حسّاس اين عيد «نماز» و «زكات» است؛ در مراسم نماز، همه اصناف شركت ميكنند، و مساوات و برادري اسلامي آنها آشكار ميشود. در ضمن اداي نماز و خواندن دعايي كه در قنوت است، در دو خطبه و سخنراني پس از نماز، عاليترين دروس به همگان آموخته ميشود و مطالب لازم و مورد حاجت به عموم گوشزد ميگردد و از همه دعوت ميشود تا در پيش بردن مقاصد اسلام و تعظيم شعاير و تعميم علم و دانش و امر به معروف و نهي از منكر، مجاهدانه كوشش كنند.
كساني كه داراي مخارج سال خود هستند و يا داراي كار و پيشهاي ميباشند كه درآمد آنها وافي به مخارج سال آنهاست، در اعطاي زكات و كمك به مستمندان شركت ميكنند.
هيچگونه مراسم كمرشكن و مصارف رقابتانگيز و مخارج بيهوده در اين جشن اسلامي وجود ندارد و از اين رو نميتواند بهانهاي جهت كردارهاي پليد عيّاشها، هرزهها، پولداران، شهوترانها و ميخواران باشد.
اين عيد، مثل «عيد كريسمس» نيست كه در آن، جهان مسيحيّت در كارهاي زشت و فحشا و فساد غرق شده و در هرزگي و رقص و باده و فسق و فجور، خود را آلوده ميسازند و به نام مسيح عليهالسّلام و دين، مجالسي براي لهو و قمار، مستي و شراب و ساز و آواز بر پا ميكنند كه بيشك حضرت عيسي عليه السّلام - پيامبر پاك خدا- از آن بيزار است.
روزهايي هم به نامهاي مقدّسي مانند: «روز مادر»، «روز معلّم»، «روز كودك» و… نامگذاري ميشود كه بيشتر آنها از حقيقت خالي است و فقط تشريفات و برگزاري مراسم، منظور ميباشد و احساسات را به طور موقّت تحريك ميسازد.
اين مراسم، سوغات دروغين و بيحقيقت غرب است؛ وگرنه همه روزها، «روز مادر» است و در هر روز، رعايت حقّ مادر و معلّم و احترام به آنها لازم و واجب است. البته اين تصوّر اشتباه پديد نيايد كه ما ميخواهيم از بزرگداشت حقّ مادر يا عنوانهاي مقدّس و محترم ديگر كه در يك روز سال انجام ميشود انتقاد كنيم، چون به اين مقدار هم اگر با حقيقت توأم باشد تا حدّي حقشناسي خداپسندانه است بلكه قصد ما طرح اين نكته است كه اگر بايد مثلا حقّ مادر محترم شناخته شود و مقام معلّم مورد تعظيم واقع گردد، چرا به تعاليم عاليه اسلام و قرآن مجيد تكيه نكنيم و چرا از عواطف اسلامي جامعه ـ كه هنوز هم بحمدالله در دلها باقي است ـ استفاده نمينماييم و چرا وضع تعليم و تربيت را طوري قرار دادهايم كه التزامات اخلاقي و ديني و وجداني سست شده، تا آنجا كه حقِّ مادران هم فراموش شود. بياييد اهل حقيقت باشيم و به راستي و از كُنه باطن، رضايت پدر و مادر را بخواهيم.
در محيط اسلامي ـ كه كانون عواطف عالي انسانيّت است ـ همواره و در همه لحظات، تكريم مادر، معلّم، كودك و… بايد مورد عنايت باشد. در جاهايي كه در دوره سال پدر و مادر و معلّم مورد فراموشياند چون ميبينند كه اين عواطف به صورت مرده در آمده و از بين رفته است، براي تِذكار و تجديد خاطرات آن، در سال يك روز را معيّن ميكنند كه مثلاً به سراغ مادران بروند و به طور مصنوعي از آنها ياد كنند و از اين رو، اين روزها را بايد يادبود و سالگرد از بين رفتن و نابود شدن آن عواطف عالي انساني شمرد.
ملّتي كه واقعاً و حقيقتاً خود را مديون مادر و پدر و معلّم خود ميداند و دينش او را براي اداي اينگونه حقوق تربيت ميكند، چه حاجت به اين صحنهسازيهاي بيمغز و بيحقيقت دارد؟!
ما مسلمانان در همين ماه رمضان چقدر درس حقشناسي درباره پدر و مادر و… ميآموزيم و در ادعيّه، مكرّر از مادر و زحمات او ياد ميكنيم و خدمات او را در ذهن ميسپاريم؟
زنده باد اسلام! كه تربيت و بهبود روح و روان جامعه را در سرلوحه برنامههاي خود قرار داده و از هر فرصت براي ترقّي فكر و قوّت اراده بشر استفاده كرده است.
اين عيد فطر هم براي تمام مفاهيم ارزنده و عالي انساني تذكار بوده و به سوي هر عمل نيك و انساني هدايتگر است؛ اَن تُدخِلَنِي فِي كُلِّ خَيرٍ اَدخَلتَ فِيهِ مُحَمَّداً وآلَ مُحَمَّد وَاَن تُخرِجَنِي مِن كُلِّ سُوءٍ اَخرَجتَ مِنهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد
اين عيد، عيد خدا و موسم دعا و نماز و احسان و نيكي به بندگان خدا و ديدارهاي پاك و منزّه است.
نزديك به چهارده قرن است كه اين عيد برگزار ميشود؛ تاكنون شنيده نشده كه براي تهيّه وسايل اين عيد و شركت در مراسم آن يك نفر خودكشي كرده و يا پاي يك زن و شوهر به دادگاه كشيده شده باشد.
اين عيدي است كه در آن به جاي تفريحات ناسالم، همه به سوي مساجد و مراكز اقامه نماز عيد ميروند و خدا آن را ذخيره خير و نشان شرف و كرامت پيامبر اسلام و سبب ارتقاي افتخارات اسلامي قرار داده است. خداوند انشاء الله اين عيد را بر همگان مبارك گرداند و آن را مايه ي خير براي مسلمانان قرار دهد.
منبع:حوزه