سال ۱۳۶۴ بود اول دبیرستان درس می خواندم .بیشتر خانه های شهر در اثر بمباران و برخورد توپ و موشک تخریب شده بود و مردم در روستاها و اردوگاههای اطراف شهر بودنده اند که خانه های در داخل شهر بود. اما همه ادارات دولتی و دو دبیرستان دخترانه و پسرانه همچنان… بیشتر »
آرشیو برای: "مهر 1392, 03"
مهر رو میگم!!! خوب بعد از خوش گذرونی تابستان، باید دوباره شروع کنی، می دونی این راهیه که باید تا آخرش بری، حالا که قراره وقت بذاری، چرا الکی چیزی رو که همه می گن با ارزشه، هدر بدی، پس یه جوری شروع کن و ادامه بده که آخرش خیالت راحت باشه. پس درستش… بیشتر »
به او گفتم چرا از عشق می نویسی؟ گفت:تا تو عاشقانه بخوانی. گفتم:چرا گلها در دل زمین مخفی شده اند؟ گفت:برای این که یاد زمین همیشه خوشبو بماند. گفتم:مرحم زخمهایت چیست؟ گفت:مرحم زخمهایم صبوری است. بیشتر »