...
فرم در حال بارگذاری ...
|
نسيم رحمت خداوند از هر سو به مشام مي رسد؛ جسم و جان ما را مي نوازد و همه ما را به نيکوکاري فرا مي خواند، بياييد در اين روز با عملي نيک، هر چند اندک، به جمع نيکوکاران بپيونديم.
لب ها پر از لبخند
دل ها به هم نزديک مي شوند و شکوفه هاي مهرباني در قلب ها جوانه مي زند.
امروز لب ها براي لبخند پر از بهانه اند و بازار محبت گرم است.
شايد بتوان با سرمايه احسان و نکوکاري، در اين روز، دلي به دست آورد و با دوستي و مهرورزي، بوستان وجود را زينت داد و نهال عشق و خوبي را بار ديگر آبياري کرد.
...
اجر و مزد انفاق
در فرهنگ شکوهمند اسلام، انفاق در راه خدا، از مصاديق احسان شمرده شده و روايات و آيات بسياري در تأکيد آن آمده است.
قرآن مجيد اجر و مزد انفاق در راه خدا را هفتصد برابر بيشتر مي داند.
و نيز مي فرمايد: «اگر چيزي را در راه او انفاق کنيد، خداوند عوض آن را مي دهد و جاي آن را پر مي کند و او بهترين روزي دهندگان است»
منفقان رستگارانند
قرآن مجيد، انفاق در راه خدا و دوري از صفت ناپسنديده بُخل و طمع را، از ويژگي هاي اخلاقي رستگاران شمرده شده است.
در آيه 16 سوره تغابن آمده است: «تا مي توانيد تقواي الهي پيشه کنيد و گوش دهيد و اطاعت نماييد و انفاق کنيد که براي شما بهتر است و کساني که از بخل و حرص خويشتن مصون بمانند، رستگارانند.»
خداوند اعمال ما را وسيله آزمايش مان ذکر مي کند و ضمن توصيه به انفاق، ما را از پاداش عظيم آن با خبر مي نمايد و حفظ وجودمان را از بخل سبب رستگاري مان مي داند.
توشه اي براي سختي ها
انفاق عملي است محبوب خداوند و داراي اجر فراوان. انفاق سبب مي شود، در هنگام مرگ و در روز قيامت، ترس و اندوه از ما دور شود.
هم چنين پاداش احسان، ويژه افراد معين نيست و همه مردمان در برابر انفاقي که مي کنند به پاداش عمل خود مي رسند.
پس انفاق کنيم تا توشه اي نيکو براي لحظات سخت خود پيش فرستيم.
انفاق، تجارتي پرسود
آيه 29 سوره فاطر، در بياني بلند، احسان در راه خدا را تجارتي سرشار از سود شمرده شده است: «کساني که کتاب الهي را تلاوت مي کنند و نماز به پا مي دارند و از آنچه روزي شان داده ايم، پنهان و آشکار، انفاق مي کنند، تجارتي پرسود و بي زيان را اميد دارند.» چنين معامله اي با خداوند، بي شک، سودي به عظمت رضوان الهي دربردارد.
از حضرت علي عليه السلام هم روايت شده است: «آن کس که با دستي کوتاه ببخشد، از دستي بلند پاداش مي گيرد.»
بنابراين، آنچه در راه خير انفاق مي کنيم، هرچند کم باشد، خداوند از فضل خود بر آن مي افزايد و چندين برابر به ما پاداش مي دهد. پس تا مي توانيم با کالاي نيکوکاري با خدا تجارت کنيم که سودي سنگين به دنبال دارد.
حضرت علي عليه السلام در اين باره نيز فرمودند: «هر گاه تهي دست شديد، با صدقه دادن، با خدا تجارت کنيد» و «روزي را با صدقه دادن فرود آوريد.»
دستگيري در روز جزا
حضرت علي عليه السلام در بيان زيبايي مي فرمايند: «تا فرصت باقي است، راه توبه باز است. عمل نيکو انجام دهيد، پيش از آنکه چراغ عمل، خاموش گردد و فرصت، پايان پذيرد و اجل فرا رسد و در توبه بسته شود»
و خداوند مهربان نيز از ما خواسته است: پيش از آنکه مرگمان فرا برسد، از اموال خود در راه خدا انفاق کنيم و اعمالي نيکو براي روزهاي سخت مرگ و ناتواني پيش بفرستيم. چرا که اگر اهل انفاق نباشيم و در دنيا دست نيازمندان را نگيريم، در آخرت نيز کسي از ما دستگيري نمي کند.
اخلاص در انفاق
از مهم ترين شرايط انفاق، «اخلاص» است.
يعني آنچه مي بخشيم، بايد فقط براي خدا و نيت ما تنها رضايت او باشد.
وقتي انفاق مي کنيم، نبايد از کسي توقع مدح داشته باشيم؛ چراکه اگر اين توقع در کار بيايد، انفاق، ديگر در راه خدا نيست و نبايد منتظر پاداش و گشايش و آمرزش بود.
و چنانچه نيت ما براي خدا خالص باشد، خداوند چنان اجري به ما مي دهد که در باورمان نگنجد و هر چه اخلاص بيشتر باشد، شايستگي براي پاداش هم بيشتر مي شود.
انفاق از مال حلال
مالي که در راه خدا انفاق مي شود، بايد از حلال باشد. اگر مال از حلال نباشد، يعني شرط انفاق موجود نيست و اين عمل از ما پذيرفته نمي شود و ما را سودي نمي بخشد و در حقيقت، از کاري که انجام داده ايم، چيزي به دست نمي آوريم.
به دست خدا
در قرآن مجيد آمده است: «هرگز به حقيقت نيکوکاري نمي رسيد، مگر آنکه از آنچه دوست مي داريد، انفاق کنيد» چون انفاق در راه خداوند است و به دست او مي رسد، پسنديده است از بهترين چيزهايي باشد که در اختيار داريم. چيزهايي که شايستگي هديه کردن به پروردگارمان را داشته باشد.
نيازمند واسطه اي جهت خير و برکت
چنانچه خداوند بر ما منت نهد، توفيق انفاق را نصيب ما مي کند. مبادا با منت و آزار، عمل نيک خود را فاسد و باطل کنيم و بندگان محبوب و آبرودار خداوند را برنجانيم. بايد براي کمک به نيازمندان، راهي در پيش گيريم که آبروي آن ها حفظ شود.
در حقيقت، آنان بر ما حق دارند؛ چراکه واسطه اي براي رحمت و خير و برکت رساندن به ما شده اند. چون ما اندکي از مال بي ارزش دنيا را داده ايم و در برابر، رضاي خدا و پاداش فراوان او را به دست آورده ايم .
گام اول
احسان با پدر و مادر
در اسلام نيکي به پدر و مادر، بسيار سفارش شده است. آنان سرچشمه نيکي و احسان هستند و زلال نيکي از چشمه وجود آنان به دل ما راه يافته است. پس در اين روز نيکي کردن را از نيکي به پدر و مادر آغاز کنيم.
بياييد امروز که روز احسان و نيکوکاري است، به ديدن آن ها برويم و نيازشان را پيش از آنکه به زبان آورند، برآورده کنيم.
بياييد از امروز قدر آن ها را بيشتر بدانيم و برايشان دعا کنيم که «بار خدايا پدر و مادرهاي ما را رحمت کن؛ همچنان که در حال طفوليت ما را پروراندند.»
احسان به خويشان و همسايگان
در اسلام، درباره صله رحم و به جاي آوردن حقوق خويشان و نزديکان سفارش بسيار شده است.
در روايات آمده است: هر که صله رحم به جا آورد، خدا او را به رحمت خود وصل مي کند و اعمال او را قبول مي کند. اگرچه به سلام کردني و نيکو جواب سلام دادني باشد.
پيامبر عظيم الشأن اسلام نيز در اين باره فرموده اند: «براي کسي که صله رحم کند، من ضامنم که خدا او را دوست دارد، روزي اش فراخ، عمرش را زياد و او را به بهشت وارد کند.»
همچنين در روايات و احاديث، احسان و نيکي به همسايه و رعايت احوال آنان، تأکيد فراوان شده است پيامبر صلي الله عليه و آله در حق همسايه چنين فرمودند: «به درستي که ايمان ندارد، کسي که شب سير بخوابد و همسايه مسلمانش گرسنه باشد»
حضرت صادق عليه السلام نيز در اين باره فرمودند: «صله رحم کردن و با همسايه هانيکويي کردن، خانه ها را آباد و عمرها را زياد مي کند.»
احسان به يتيمان
در قرآن مجيد، درباره حفظ اموال يتيم، محبت نمودن به او و نيز تربيت او سفارش بسيار شده است پس چه نيکوست که در اين روز، از احوال يتيمان خبر بگيريم، به آنان مهر بورزيم و از حقوق آنان حمايت کنيم.
احسان به مساکين
مسکين به کسي گفته مي شود که در مرتبه شديدي از نيازمندي قرار دارد؛ مانند کسي که زمينگير شده و به فقر و تهي دستي گرفتار گشته و راه در آمدي براي او نيست.
قرآن مجيد رعايت حال مساکين را واجب دانسته و رسيدگي به امور آنان را جزئي از عبادت حق به حساب آورده و ما را هشدار داده است، چنانچه به اطعام مساکين مبادرت نورزيم، عذاب سختي بر ما مسلط خواهد شد.
پس اين روز را غنيمت بشماريم و با مال و دارايي خود، هر چند اندک، به ياري مساکين و نيازمندان شتابيم و با حفظ آبرويشان در رفع مشکلات آنان تلاش نماييم.
روايات
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: زير بناي اساسي عقل پس از ايمان به خداي تعالي، اظهار محبت نسبت به مردم و رساندن خير به نيکوکار و [حتي] بدکار است.
حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:
- بخشش بيش از خويشاوندي محبت مي آورد.
ـ آنکه پاداش الهي را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است.
ـ کسي که حاجت برادر مؤمن اش را برآورد، مانند کسي است که همه عمرش را به عبادت گذارنده است.
ـ خودت وصي مال خودت باش. امروز به گونه اي عمل کن که دوست داري پس از مرگت عمل کنند.
ـ در دنيا جز براي دو کس خير نيست؛ يکي گناهکاري که با توبه جبران کند و ديگر نيکوکاري که در کارهاي نيکو شتاب ورزد.
امام صادق عليه السلام :
- نيکوکاري و حسن خلق خانه ها را آباد کند و بر عمرها بيفزايد.
ـ هيچ گناهي بزرگتر از گناه کسي نيست که از احسان به محتاج خودداري کند .
ـ بهترين نيکي آن است که به محتاج برسد.
ـ بهترين شکل احسان، بخشش بدون انتظار عوض است.
ـ هرکس به خاطر احسانش منت گذارد، آن را فاسد کرده است.
آيات قرآن
ـ همانا نيکي ها، بدي ها را مي برد.
ـ نيکي کنيد که خداوند نيکوکاران را دوست دارد.
ـ هر کس کار نيکي به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد.
ـ رحمت خدا به نيکوکاران نزديک است.
ـ خداوند با کساني است که تقوا پيشه کرده و نيکوکارند.
ـ در نيکي ها بر يکديگرند سبقت جوييد.
یکی از مسائلی که در میان طلاب به صورت مختلف و شیوه متفاوت مشاهده می شود مساله روش تبلیغ است. بسیاری از افرادی که برای تبلیغ راهی شهرها و روستاهای مختلف می شوند و قصد تبلیغ در محله ای را دارند، شیوه و روش مخصوصی در تبلیغ خود به کار می گیرند.
اگرچه برخی از این شیوه ها هدفمند نیست و مبلغ بدون اینکه بداند از چه شیوه ای دارد استفاده می کند، دوره تبلیغی خود را می گذراند اما باید به این نکته توجه کرد که دقت در این شیوه ها می تواند در جذب و شیوایی تبیلغ نقش مهمی را ایفا کند.
گروهی از مبلغین در سفرهای خود به اقامه نماز در مساجد و حداکثر صحبت و منبر در مکان های مقدس اکتفا می کنند. در مقابل دسته دیگری هستند که علاوه بر فعالیت های مذکور به کلاسداری در مدارس و فعالیت های فرهنگی در سطح شهر و یا حتی ارشاد چهره به چهره مردم پرداخته و فعالیت بیشتری در این زمینه دارند.
حال به راستی شیوه های تبلیغ دین خصوصا در زمان ما باید چگونه باشد؟ یا تبلیغ در عصر کنونی با اعصار گذشته متفاوت است؟ چه راهکارهایی برای بهبود روابط یک مبلغ با مردم وجود دارد؟ ...
بحث و بررسی و پاسخ به سوالات فوق خود مجالی جداگانه و بحثی مبسوط می طلبد که باید به ن دقت بیشتری شود. خوشبختانه امروز ما شاهد تخصصی شدن رشته تبلیغ و ارائه راهکارهای علمی و تجربی در این زمینه هستیم که خود گام بزرگی در تغییر و تحول شیوه تبلیغی به شمار می رود.
اما اگر بخواهیم از زاویه اجتماعی به این بحث نگاه کنیم و از نظر روانشناسی ن را مورد بررسی قرار دهیم می توانیم تبلیغ چهره به چهره را یکی از موفقیت میز ترین شیوه ها و روش های تبلیغی لحاظ کنیم. در این باره به صورت اجمالی و گذرا به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در این رابطه اشاره خواهیم کرد.
یكى از چیزهائى كه به نظر من به شما كمك میكند، این چیزى است كه در مورد نبى مكرم، امیرالمۆمنین فرمود: «طبیب دوّار بطبّه قد احكم مراهمه و احمى مواسمه». نباید پشت میز و توى اتاق حبس شد. شكل ادارى پیدا كردنِ ما مجموعهى روحانى و مجموعهى خوند، به نفع ما نیست.
هر مسئولیتى هم در هر جا داریم، این حالت طلبگى خودمان، حالت خوندى خودمان، حالت روحانى خودمان را - كه انس با مردم، رفتن میان مردم، گفتن به زبان مردم، شنیدن درددل مردم است - باید از دست ندهیم.
البته ما هر دو جورش را در بین روحانیون دیدهایم. كسانى بودهاند كه هیچ سمت رسمى و ادارى و اینها هم نداشتند، در عین حال رفتارشان با مردمى كه با نها مواجه بودند، مثل رفتار یك دم ادارى، خشك، بىانعطاف، بىتوجه، بىمحبت و بىلبخند بوده است. عكسش را هم دیدهایم. كسانى هم بودهاند كه مسئولیتهاى ادارى داشتند، اما در همان گوشهاى و ضلعى كه با مردم تماس پیدا میكردند، رفتار محبتمیز، رفتار پدرانه، رفتار مشفقانه و دلسوزانه با مردم داشتند؛ این خوب است، این درست است. پس این هم یك مسئله است؛ یعنى حبس نشدن مجموعه در قالبهاى سازمانى.
نه اینكه من با سازماندهى مخالف باشم؛ نه، بدون سازماندهى، بدون تشكیلات، مدیریت امكان ندارد و كار هم پیش نمیرود. نخیر، بنده معتقد به نظم سازمانى هستم؛ اما معتقدم كه این نظم سازمانى نباید ما را از هویت خودمان خارج كند. ما در همه صورت روحانى هستیم.
بایستى با همان منش روحانى، به شكل روحانىاى كه در عالم شیعه وجود دارد، مشى كنیم. البته این حالت در مذاهب و ادیان دیگر هم بكلى منتفى نیست؛ یك جاهائى وجود دارد، براى نها خیلى هم خوب است؛ اما حالا در بین شیعه یك سنتى است.
این حالتى كه در بین روحانیت شیعه وجود داشته - اینكه با مردم مأنوس است، از مردم مرتزق است، نسبت به مردم مشفق است، دردهاى مردم دردهاى اوست - این را باید حفظ كنید؛ این چیز خیلى مهمى است.
همچنین درباره اهمیت تبلیغ چهره به چهره می فرمایند:
*تبلیغ چهره به چهره بهترین نوع تبلیغ
“تبلیغ به این شکلی که در میان ما معمول است، امر خیلی بدیعی است. حقیقتاً هیچکدام از روشهای تبلیغی، هنری، وسایل ارتباط جمعی و رسانهها، جای این تبلیغ را نمیگیرد. نمیخواهم عرض کنم که این تبلیغ مغنی از نهاست؛ لیکن نها هم مغنی از این تبلیغ و از این سبک و این روش نیست.
اینکه انسانی روبهرو با مۆمنین در اجتماعات هرروزه یا هرشبه پیاپی بنشیند و برای نها با روشهایی که باید مورد توجّه قرار گیرد به بیان معارف الهی بپردازد، نصیحت کند، اخلاق فاضله را برای نها بشکافد، صراط مستقیم را در مقابلشان قرار دهد و ن را برایشان تبیین کند و میان گوینده و مخاطب، نفسها و نگاهها و دلها بر هم گره بخورد، این چیز بسیار بااهمیتی است. جامعه روحانیت و حوزههای مبارکه علمیّه نباید این را به هیچ قیمت از دست بدهند.
البته همینطور هم هست؛ هم طلّاب و فضلا و عاملان تبلیغ در این راه قدر این تبلیغ را میدانند، هم بزرگان تا سطح عالی مراجع معظّم به این سبک تبلیغ اهمیت میدهند و باید هم اهمیت بدهند؛ چون بسیار حائز اهمیت واقعی است.”
البته شاخصه مهم دیگری که باید در تبلیغ لحاظ شود شاکله خود مبلغ است. وقتی طلبه ای تبلیغ کند و خودش مبلغ باشد هر جا برود مبارک و تاثیر گذار خواهد بود. چون همه جا را عرصه تبلیغ و خود را یک مبلغ می داند و ا ین نکته بسیار مهم است.
حالا اگر هر طلبه ای خود را مبلغ بداند و هر جایی که زندگی می کند حتی محیط خانه را نیز یک عرصه تبلیغی بداند مسلما گام بزرگی در زمینه شناخت اسلام و معرفی ن برداشته خواهد شد.
*هر جا قرار گرفته اید، همان جا را مرکز دنیا بدانید
“در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفته اید، همان جا را مرکز دنیا بدانید و گاه باشید که همه کار ها به شما متوجه است. چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان الله علیه)، مرتب از من می پرسیدند که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، می خواهید چکار کنید.
من خودم به مشاغل فرهنگی، زیاد علاقه دارم، فکر می کردم بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری به گوشه ای بروم و کار فرهنگی بکنم.
وقتی از من چنین سوالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی- سیاسی گروهان ژاندرمری زابل بشوم- حتی اگر به جای گروهان پاسگاه بود من دست زن و بچه ام را می گیرم و می روم! والله این را راست می گفتم و از ته دل بیان می کردم، یعنی برای من زابل مرکز دنیا می شد و من در نجا مشغول کار عقیدتی- سیاسی می شدم !
به نظر من، بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید، در این صورت خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد.”
منبع: برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری 1389/04/20 نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی زینبیه [عضو]با سلام از حضور و بیان نظر خوب شما برای نظر سنجی تصاویرالگوسازی مناسب در وبلاگ مؤسسه حوزوی زینبیه سپاسگزاریم. همچنین از مطالب خوبی که از سخنان رهبری ارائه کردید، امروز در کلاس استادی بودیم که برای امر تبلیغ کتاب تبلیغ استاد شهید “مرتضی مطهری” را معرفی کردند و به بیان مطالب آن پرداختند . بسیار عالی بود. سفارش می کنم که طلاب عزیز حتما مطالعه نمایند. در پناه حق
عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ :سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع عَنِ الطِّفْلِ يَضْحَكُ مِنْ غَيْرِ عَجَبٍ وَ يَبْكِي مِنْ غَيْرِ أَلَمٍ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ مَا مِنْ طِفْلٍ إِلَّا وَ هُوَ يَرَى الْإِمَامَ وَ يُنَاجِيهِ فَبُكَاؤُهُ لِغَيْبَةِ الْإِمَامِ عَنْهُ وَ ضَحِكُهُ إِذَا أَقْبَلَ عَلَيْهِ حَتَّى إِذَا أُطْلِقَ لِسَانُهُ أُغْلِقَ ذَلِكَ الْبَابُ عَنْهُ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالنِّسْيَان بعد نوشت: فکر کنیم چطور فرزندانمان را تربیت کنیم که در بزرگسالی هم قادر به شناخت و دیدن روی مبارک امامشان باشند. نظر از: صدرارحامی [عضو]![]() با سلام و احترام موفق باشید. به وبلاگ ما هم سر بزنید خوشحال میشم از نظراتتون بهره مند بشم
نويسنده و پژوهشگر مهدويت با بيان اينكه دغدغهمندی برای غيبت امام(عج) مهمترين ويژگی جامعه منتظر است از دولت خواست تا برای ترويج فرهنگ دينی در كشور از حوزه علميه كمك بگيرد. ...
منبع: ایکنا نظر از: محمدی [عضو]![]() خودت گفتی وعده در بهار است
در برخی مواقع پیامکهایی از سوی برخی افراد با اتکاء به عقاید مذهبی مردم منتشر میشود که نحوه انتشار آن میتواند محل تامل باشد، در این راستا نظرات فقهی تعدادی از مراجع عظام را در قالب استفتاء جویا شدیم.
...
|